Love in bare
لويي به عنوان يه توالت شور ميخواد پيشه هري كار كنه اما يه سري اتفاقاتي ميوفته كه اون از يه توالت شور به يه دوست پسر دوس داشتني تبديل ميشه !
لويي به عنوان يه توالت شور ميخواد پيشه هري كار كنه اما يه سري اتفاقاتي ميوفته كه اون از يه توالت شور به يه دوست پسر دوس داشتني تبديل ميشه !
تهیونگ به جیمین قول میده. شبها میگذرن، روزها از راه میرسن. باد میوزه، قولها شکسته میشن و فصلها عوض میشن؛ تابستون، پاییز، زمستون، زمستون، زمستون. و برف همیشه موندگاره. تهیونگِ من، تو میتونی قولی بدی که شکسته نشه، آفتابی که خاموش نشه، شبی که از راه نرسه؟ میتونی برفها رو آب کنی؟ میتونی بهار رو صدا کنی؟ ...
In which Taehyung is the beloved crown prince and Jungkook is his jealous brother. [Bottom!Taehyung x Top!Jungkook]
Bottom!Taehyung x Anyone (Warning : Contains mature themes. Also, LOTS of smut, so be warned.) FYI, this story is marked completed, but there will still be more chapters coming in the future.
This fic is about how an angel got conned multiple times by the same demon.
spongebob has had a crush developing on sqiddy for a while now... Their relationship soon changes from one of tolerance to one of hot kinky sex and love..
این چیزیه که تو رو مین یونگی و منو جانگ هوسئوک می کنه A sope fanfiction Genre : [ Romance-Drama-Smut-School life] Book 2 of The One series این کتاب داستانی مستقل از کتاب اول رو داره و می تونین بدون نیاز به پیش زمینه این کتاب رو بخونین
یونگی به شدت به یه معلم ریاضی نیاز داره تا ریاضیو پاس کنه.جیمین دوستشو بهش پیشنهاد داده.چه اتفاقی میفته وقتی یونگی شروع میکنه به پیشرفت دادن احساساتش نسبت به معلم مرد ریاضیش؟
{a:u} Heroin- a highly addictive analgesic drug derived from morphine, often used illicitly as a narcotic producing euphoria.
"You are worthy. Your problem is that nobody hates you more than you do." He refused help until he met the sun. Smut. (Idk if you guys consider it good or bad)
17 years old Jungkook never thought he would be part of such a successful kpop group at such a young age, nor he ever thought of falling in love with one of the most short tempered, hot headed, cold and rude person he ever met, who so happens to be the member of the same group he is in. Or basically a story where Taeh...
I was taking a shower in schools dorm in my room but when I heard some loud noises coming from my room I quickly turned off the shower and walked to my room. I wide my eyes when I saw the person that I hate the most sitting on my bed. "Aww so here we go again Jeon Jungkook." he smirked. "What are you doing here Kim...
بیاید سفر کنیم به خاطرات جانگ هوسوک ، پسر ۱۷ سالهای که گناهکار بود!
دو تا آیس امریکانو با یه بستنی توت فرنگی... ^^ یعنی قرار اون کوچولو با چشمای بزرگ عسلیش هر روز به من خیره بشه و تا عمق وجودم سر بکشه؟ A Sope fanfiction Written by VIO Book 1 of The One series [Highest ranking so far] #1 in iran #1 in btsfanfic #1 in cute #2 in fluff #2 in sope #3 in suga #3 in jhope #4 in bangtan
"FULL | کـامل شـده" "تـو متعـلق به مني و من متعـلق به تـو!" ژانر : دراما - روانشناسی - اسمات ♒︎ Best Ranking : 1 #Vkook 1 #Persian 1 #Farsi
هوسوک ساعت ۳صبح یک پیام عجیب از یک ناشناس که میگه میخواد خودشو بکشه دریافت میکنه و سعی میکنه جلوشو بگیره...... Written by @arayofsunshine99
داستان درمورد تهیونگ پسر غمگینی است که عشقش را بخاطر قمار از دست داده و بعد از مدت زیادی عذاب وجدان پسری با شباهت بسیار به آن عشق مرده در زندگی او وارد میشود ...
عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشک...
A collection of one-shots between Draco Malfoy and Harry Potter that I think up when I'm bored. Some scenes will be from the books/movies. All one-shots are mine unless stated otherwise. Updates will be irregular but requests are open. Disclaimer: I obviously do not own Harry Potter or any characters :( All rights to...
" تو كى هستى؟ " " هرى پاتر." جايى كه دراكو بايد با گرايشش كنار بياد، و جاى ترسيدن به كسى كه هست افتخار كنه. written by: @NoticeMePotter persian translation.
هری لبای خشکش رو از هم باز کرد ولی صدایی ازشون خارج نشد.لویی گفت من یه قرارداد نوشتم تو اونو امضا میکنی و بعد منم اجازه میدم بهت غذا بدن و بعدشم میتونی بخوابی.نظرت چیه فرفری؟ هری دندوناش رو از خشم روی هم فشار داد.
این داستان ورژن لری استایلینسون داستان "شاهزاده دزد دریایی" می باشد. لویی تاملینسون، وارث تاج و تخت انگلستان در کشتی درحال مسافرت به فرانسه بود که کشتی اش توسط هری استایلز، بدنام ترین دزد دریایی، معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. امیدوارم که خوشتون بیاد. در ضمن داستان مطالب بالای 18 سال داره...با اطلاع...
[ C O M P L E T E D ] من با خوندن فن فيكشن ها از واقعيت فرار كردم. اون ها از فن فيكشن هاشون فرار كردن تا به واقعيت من تبديل بشن. (Harry Styles AU) [Persian Translation] All Rights Reserved ©Chingyonce
توی واحد نجوم، جایی که هری ناخون هاش رو لاک میزنه و شیر توت فرنگی میخوره و زیادی برای همه چی استرس داره، لویی سعی میکنه بفهمه که مشکل اون پسر چیه.
جنگل:کاش اینه ای بودی ابی بودن خودت را میدیدی.. اقیانوس:تو اینه منی سبزترین زندگی..! ایده:97/12/3 blue loves green💙💚
Harry is a Mythical creature hunter, the best in the business. He was just supposed to do his job and then move on with his life as he always did. But then Louis came along. The boy who is half kitten, doesn´t talk and that only trusts Harry. Will Harry be able to do his job or will he have to break some rules to be a...
Louis doesn't kill innocent people. He kills the unwanted criminals, outcasts, and poor beggars who won't be missed. After more than two hundred years living as a blood-thirsty vampire, he doesn't feel guilt or regret anymore. That is, until he meets his next victim: a stripper named Harry Styles.