Half-Blood
«دورگه» پایبند اقوام و اماکن نشو. انسان باش. بدون مرز! A Louis Tomlinson Fanfiction highest ranking: #4 in fanfiction
«دورگه» پایبند اقوام و اماکن نشو. انسان باش. بدون مرز! A Louis Tomlinson Fanfiction highest ranking: #4 in fanfiction
***همه چیز اینجوری شروع شد: "با من ازدواج میکنی!?"**** فن فیک ساخته و پرداخته خودم ... نه کپی ...نه ترجمه. "نایل هوران" در نقش :نایل هوران "لیلی کالینز" در نقش :لیلی کالینز "نیکلاس هولت" در نقش :نیکلاس هولت ********* امیدوارم دوست داشته باشید.
He was like a tornado that destroyed me... تورنادو جدال قلب و روح پسری به اسم نایل هورانه! و طوفانی که تمام وجود اونو نابود میکنه و معلوم نیست با خرابه هاش چیکار میکنه! طوفانی به اسم "هری استایلز"! "UNFINISHED"
- عشق؟ چیزیه که خیلی عجیبه! و این اسمی بود که نایل روی هری میذاشت! اون نیازش داشت. برای همیشه کنار خودش... برگرد هری، اون بعد از تو... -Horan
-ميزارى حرفمو تموم كنم يا نه؟ -باشه باشه يكى از اون لبخند هايى كه چالش معلوم ميشه رو بهم زد -كاش زودتر باهات اشنا ميشدم همينگنز اون سرمو بوسيد و اروم زمزمه كرد -منم هميشه به اين فكر ميكنم اون دوباره ولى با صداى بلندترى تكرار كرد - هميشه
لامصب پر کردن این یه تیکه از نوشتن خود فنفیک سخت تره.ولی باید یه چیز بنویسم دیگه خب این اولین فنفیکمه که مینویسم.اونم به اصرار دوستان. شیپش نریه. نایل عاشق هریه ولی فکر میکنه هری لویی رو برای دوستی ترجیح میده. پسرا تو همون فضای گروهن و شغل یا شخصیت متفاوتی ندارن. خلاصه امیدوارم خوشتون بیاد.چاکریم فعلا
داستان از اون جایی شروع شد که دوتا چشم سبز رو به روم قرار گرفت،و من بدون توجه به شخصی که صاحب اون چشما بود خودمو بهشون سپردم و متوجه تغییرات زندگیم نشدم.
"دلیلی که من اینجام تویی هری، من باید از تو مراقبت کنم و اهمیتی نداره که چه اتفاقی برام میفته. تو کسی هستی اما من نه. کسی اینجا به من نیازی نداره.این شغل منه که از تو مراقبت کنم" من، من بهت نیاز دارم، تو کسی هستی. من میخوام که تو کسی باشی نایل" " orginal story by @Onlythosewho cover by @HarrietStylse
"اون کیه؟" "نایل ،یا یه همچین چیزی،اون عجیب غریبه" "عجیب؟" "اره ،اون حرف نمیزنه"