_xmgul's Reading List
5 stories
One Direction Lyrics | Complete by 1DFanFic_iran
1DFanFic_iran
  • WpView
    Reads 164,596
  • WpVote
    Votes 5,191
  • WpPart
    Parts 95
متن و ترجمه آلبوم های گروه وان دایرکشن [ Up All Night ] ✔️ [ Take Me Home ] ✔️ [ Midnight Memories ] ✔️ [ Four ] ✔️ [ Made In The A.M ] ✔️ 🔴 منابع : mihan-lyric.mihanblog genius.com/artists/One-direction onedirectionmusic.blogfa www.lyricland.loxblog.com
It's Zoey by JazzEdward
JazzEdward
  • WpView
    Reads 85,073
  • WpVote
    Votes 6,415
  • WpPart
    Parts 98
"جاي تو،خونه ي تو بغل منه! مگه از همون اول غير از اين بوده؟اين آغوش براي تو ساخته شده! چرا نميذاري من خونه ات باشم؟" 1 #Completed
Vampires Part Time(Persian Translation)Zayn Malik by curlyat1380
curlyat1380
  • WpView
    Reads 11,365
  • WpVote
    Votes 1,682
  • WpPart
    Parts 24
با چشم هاي کاراملیه کمرنگش به من خیره شد و گفت" کیرا، دیگه نمی تونم بهت دروغ بگم" بعد کتش را از تنش درآورد، دکمه هاي پیراهنش را باز کرد و اجازه داد روي زمین بیفته. دست هام رو بالا گرفتم و گفتم" زیاده روي کردم زین، فکر نمی کنم این ایده ي خوبی باشه." با شور و هیجان به من خیره شد، احساس میکردم نگاهش اعماق وجودم رو سوراخ کرد، گفت"نه کیرا. متوجه نشدي" در حالی که سعی می کردم به شکم تخت و سینه ي لختش نگاه نکنم پرسیدم" چیو متوجه نشدم؟" چرخید و گفت" اینو." به شونه هاي پهن زین نگاه کردم که زیر پوست سفید و رنگ پریده اش موج مانند می لرزید. بافت و ماهیچه هاي پشتش تکون خوردن و کشیده شدن و چیزهایی مثل استخون هایی سیاه رنگ از کمرش بیرون زدن. از شدت درد به سمت جلو خم شده بود، استخوان هاي سیاه رنگ بیشتر از شونه ها و کمرش بیرون زدن. غشائی نازك و پوستی زیر استخون ها به وجود اومد و اون لحظه بود که متوجه شدم زین یک جفت بال در آورده... داستان ترجمه شده از زین ؛) رتبه 80 در فنفیک های واتپد
Excessive | Complete by 1DFanFic_iran
1DFanFic_iran
  • WpView
    Reads 424,774
  • WpVote
    Votes 43,247
  • WpPart
    Parts 108
[ C O M P L E T E D ] "من برای مدتی زیر نظر داشتمت عشقم" اون بطور تاریکی در گوشم زمزمه کرد "چرا این کارو با من میکنی؟" من داد و فریاد کردم.خنده ی کوچیکی از دهنش بیرون اومد "چون" اون گفت و دستاش رو از دیوار به سمت سرم و پایین بدنم برد و کمی روی کمرم نگه داشت.. "من میتونم" #1 in Persian FanFiction (Harry Styles AU) [Persian Translation] Copyright All Rights Reserved @fxckingpayno ❌داستان خصوصيه ، قبل از خوندن پيج رو فالو كنيد❌ Translated By : @Rozhinbh & @_pawn_