[ COMPLETED ]
"بمون"
زین ناامیدانه زمزمه کرد و لب هاشو به شقیقه ی لیام فشرد انگار میتونست دردی که داشت توی وجودش بیشتر و بیشتر میشد رو کم کنه. ولی اون نمیتونست و مهم نبود چقدر سخت تلاش میکرد، اون نمیتونست کاری کنه که لیام بمونه...
•
اخطار: این فنفیک ممکن است قلب زیام شیپر شما را به درد بیاورد :))
Original Larry fanfiction: Hoping This Cold Blue Water Scrubs Me Clean And Spits Me Out
[COMPLETED]
niazkilam: من لیاقت تورو ندارم
fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری
fakeliampayne: تو لیاقت تموم ستارههای آسمون رو داری
Ziam Mayne Fan-Fiction
#1
زین و لیام ، زوجِ جوون، با کلی مشکل و دردسر تو رابطشون...
از زمانی که لیام اخراج شد ، همیشه به طرز وحشیانه و وحشتناکی مست به خونه می اومد...
بنظرتون زین صبر میکنه تا دوباره رابطشون جون بگیره؟یا کلافه و خسته میشه از این لیام همیشه مست و وحشتناک و میزاره میره؟؟!!
در واقع چه اتفاقی میوفته؟...
[Completed]
[COMPLETED]
*لیام من میترسم...
تو عاشق کدومشونی؟
اون پسر پانک عوضی ای که روزا زندگیتو جهنم میکنه؟
یا...
اون پسر بچه افسرده ای که شبا به بغلت پناه میاره؟
+اگه بگم جفتشون,فکر میکنی دیوونم...نه؟
Of the Iranians, for the Iranians , by an iranian.
Don't read this book if you don't have any janbe.
And if you have matni chizi,dm me I'll put it with your own name.
˹Highest Ranking: #1 in Humor ˺
Bronwyn Kirk doubts that anyone can be as much of a romantic wreck as her - until she meets Thatcher Lucas, divorcee, bad driver, and determined to find out about Bronwyn's past.