مورد علاقه.
6 story
princess- "persian translation" на Nmayne
Nmayne
  • WpView
    Прочтений 22,070
  • WpVote
    Голосов 2,837
  • WpPart
    Частей 21
-زین کنار گوشم زمزمه کرد:"ولی نگران نباش پرنسس، من هیچوقت تنهات نمیذارم. چون نابود کردن زندگیت زیادی برام سرگرم کننده‌ست." صداش تاریک و پر از نفرت بود‌...
My Princess [ZIAM] на moonbyksj
moonbyksj
  • WpView
    Прочтений 78,508
  • WpVote
    Голосов 9,007
  • WpPart
    Частей 29
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ "تو پرنسس منی،لیام" ‌ ‌ ‌ ‌[persian translation]
Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED на mayda_fanfic
mayda_fanfic
  • WpView
    Прочтений 359,382
  • WpVote
    Голосов 59,369
  • WpPart
    Частей 79
Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!
FOG1 {ziam} -COMPLETED- на justlilian
justlilian
  • WpView
    Прочтений 159,080
  • WpVote
    Голосов 22,491
  • WpPart
    Частей 64
-بپرسم؟ اولین جمله و اولین سوالی که اون ازم پرسید... اون یعنی زین مالیک... کسی که منو سرحد مرگ میترسوند... وکسی که تاسرحد مرگ منو روز به روز دیوونه ی خودش میکرد... و کسی که به عجیب ترین شکل ممکن مهربون بود... کسی که من درواقع همین 24 سال سنی هم که دارم با نگاه کردن به صورت طلاییش جوان میشم... اون درست مثل یک آب بهشتیه... اما سوال اینجاست... این یک گناهه که من عاشق یک آدم روانی قاتل بشم؟یا گناه نیست؟... و این ترس از خدا{FearOfGod} داره هممونو میکشه.
"I AM LIAM " [Z.M][L.S] на sepideh_d
sepideh_d
  • WpView
    Прочтений 14,057
  • WpVote
    Голосов 2,018
  • WpPart
    Частей 20
یه روزی راجب درخشش خنده هات یه آلبوم می دم بیرون لیام...اون وقت اسمش رو می ذارم سقوط ایکاروس!
FOG2 {ziam} -COMPLETED- на justlilian
justlilian
  • WpView
    Прочтений 50,791
  • WpVote
    Голосов 8,712
  • WpPart
    Частей 54
-لیامم؟ اولین کلمه ای که بعد از اون اتفاق به زبون اوردم... نمیخوام کار اون لعنتی بالا سرمو انجام بدم اما میدونم تقصیر کیه... چند انسان بی ارزش... اما حلش میکنم به خاطر لیام هم که شده... به لیام نشون میدم که میتونم براش "پرستش کننده" خوبی باشم... بهش نشون میدم چه "الهه ی پرستش" غیرقابل توصیفیه... ولی حتی منم نمیدونم چه اتفاق مزخرفی قراره بیفته... فقط قراره کنترلش کنم... با اینکه میدونم ترس از خدا{FearOfGod} رو تازه تو خودم پیدا کردم و... همه ی این چیزا به خاطر لیامه،همه ی اینا... -قبل از خوندن این فصل، حتما فصل قبل رو بخونید-