[Completed]
《او یک خاطرهی سیاه بود...》
رنگها قسمت دوم : سیاه و کبود
اون پیرهن مشکیش رو برام گذاشت و پیرهن آبیم رو با خودش برد و حالا من موندم و سیاهیها و کبودیهام...
Thanks for Perfect cover: @IWONTBETHEONE
[Completed and Edited]
《او یک تمایز آبی بود...》
اون آبی بود ، من مشکی چه بد که ترکیب این دو رنگ چیز جدیدی خلق نمیکنه!
Highest Rank #1
سومین نوشته
Thanks for Perfect cover : @IWONTBETHEONE