Dante_1997
- Reads 5,255
- Votes 889
- Parts 18
" پس از تو "
در سال ۱۸۹۹ استاد روانشناسی دانشکده پزشکی آکسفورد، عاشق دانشجوی خود می شود.
عشقی که نه دلیلی برایش وجود داشت و نه پیمانی، عهدی میان قلبها در کار نبود. راز سر به مهری بود که در دلش پنهان داشته بود ، همه این اتفاقات تا قبل از آن بود که بفهمد این علاقه نوشکفته، دوطرفه است...
وای از زمانی که مجبور شود برای حفظ سمتش در آن جامعه عشق ناشناس ، دست به بی رحمانه ترین کار بزند...
●●●
بعد از تو ، چه بر سر من آمد ؟
ببین از من چه ساختی ؟
آری این منم
اما منِ پس از تو...
بگو هنوز هم مرا میخواهی؟
شانهات را دیر آوردی سرم را باد برد....
دیر کردی نیمهی عاشقترم را باد برد....
●●●