Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED
Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!
Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!
اونا تا ابد به خوبی و خوشی زندگی کردن اما به این آسونی هام نبود
| completed | در جایی که شب ها به یک هیولا تبدیل می شد... و درحالی که آخرین هدفش، درست کنارش بود و نمی دید... ××××××××××××××××× +15 با اینکه می دونم توجهی نمی کنین(😂): { دارای صحنه های تجاوز، فحش های رکیک، روابط جنسی، فضای دارک...}
| Completed | وقتی سیستم امنیتی کشور رو به جرم فساد مجازات کرد، اسمشو گذاشتن داروغه. ولی توی گوشی لیام، هنوزم اسمش (تیمارستانی) بود. . . . ××××××××××××××××××× +15 جلد دوم فن فیک The Bedlamite |*توجه*| ×فحشای رکیک، تجاوز و روابط جنسی، فضای دارک×
الان من بیشتر از همیشه بهت نیاز دارم میتونی الان صدامو بشنوی؟ چون که ما میخایم اونو با صدای بلند بگیم حتی اگه کلماتمون بی معنی باشن آرزو میکنم که یه جایی،به یه نوعی هر کدوممون رو نجات بدم اما حقیقت اینه که من فقط یه پسر معمولیم
ز_"خدمت" کلمه جالبیه نه ؟ من خدمت میکنم فقط برای "پول" چیزی که تو این سال ها نتونستم بدستش بیارم برای شاد کردن خواهرم اما به چه قیمتی ؟ ل-"دستور دادن " چیزیه که بهم یاد دادن برام فرقی نداره اون فرد چه کسی باشه انقدری پول دارم که هرچی بخوام بدست بیارم اما به چه قیمتی ؟
تو دل تنگی منو نمیبینی ولی هر وقت دلم برات تنگ میشه میام پشت قلبت هی در می زنم پس هر وقت قلبت می زنه بدون دلم برات تنگ شده:)❤💛 #زیام_پالیک
کی میدونه ؟؟؟ ... فاصله بی تفاوت بودن تا وابستگی و دوست داشتن فقط یه خط باریکه ... اونا وابسته شدن ... همدیگرو دوست داشتن ... انسان و خون اشام ..... قانون مرگ رو نادیده گرفتن ... بهش اهمیتی ندادن ... اهمیتی ندادن به چیزی که بین عشقشون فاصله مینداخت ... انجامش دادن ... حالا اونا عاشق بودن ... خون اشام در برابر خو...
Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.