Select All
  • KookV - When Our Eyes Met | Full Shot
    6.6K 892 2

    ورژن فول کوکویِ دوشاتی « وقتی چشم تو چشم شدیم » تعداد پارت ها : ۲ ( ۷۰ صفحه ) نویسنده : Fallen Wolfie کاپل : کوکوی - یونمین ژانر : مدرسه ای ، تخیلی ، مرموز ، رومنس کاراکترها : تهیونگ ، جونگ کوک ، جیمین ، یونگی موضوع : رفتار جونگ کوک بعد از مرگ سگش « یوکی » تغییر کرده و خیلی عجیب شده . تهیونگ که احساس خاصی بهش داره...

    Completed  
  • BTS 🌱 Anime Stories
    57.9K 6.6K 70

    اقتباس های کاپلی بنگتن از انیمه هایی که دوست دارم. لطفا درخواست انیمه ی بخصوصی رو نکنید چون لیست خودم به حد کافی پره! ولی اگر لیستم خالی شد حتما می پرسم آیدی تلگرامم @ StoryTeller_mia

  • 20 Ways To Die In Summer
    27.1K 5.7K 33

    چند نکته رو قبل از خوندن بدونید. 1.این داستان برای کسانی که سابقه ی مشکلات روحی، افسردگی، اختلال خوردن و ... دارن اصلا مناسب نیست. 2. داستان سال ها قبل نوشته شده و از پروفایل واتپد دوستم با اسم دیگه ای یه مدت گذاشته شده الان فقط در حال ویرایش شدنه و از اونجایی که به سبک شرقی نوشته نشده داستان رو طوری نوشتم که تو کاناد...

    Completed  
  • Last Keeper + Season 3 updating 🔰
    87.4K 18.1K 109

    خونه رو ترک کردم. تمام چیزی که اون روز با خودم داشتم کوله پشتی و تخته اسکیتم بود، به علاوه ی مبلغ نسبتا قابل توجهی پول که پدر بزرگم برام به ارث گذاشته بود. خوشبختانه سن قانونی در مورد وراثت تو کشور من 16 سال بود و وقتی دو ماه پیش پدر بزرگ ما رو ترک کرد پول نسبتا زود به حساب من واریز شد. بنابراین دیگه دلیلی نداشت که او...

  • Wicked for Your Voice || Vkook √
    160K 19.6K 33

    عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشک...

    Completed  
  • Star Renaissance || VKook ~ Completed
    199K 35K 40

    Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پ...

    Completed