Art
11 stories
disorder ➳ h.s. (persian translation) by ohmahreyeah
ohmahreyeah
  • WpView
    Reads 4,542
  • WpVote
    Votes 697
  • WpPart
    Parts 16
" من با بیماری روانیم یا نقص هام توصیف نشدم بلکه با جوری که زنده موندم و پیروز شدم توصیف شدم "
18 by Lia-Grace
Lia-Grace
  • WpView
    Reads 8,100
  • WpVote
    Votes 1,429
  • WpPart
    Parts 18
داخل ذهن مغشوش یه دختر تو آستانه ی 18 سالگی...
Judging by _kiyana_k_
_kiyana_k_
  • WpView
    Reads 2,152
  • WpVote
    Votes 401
  • WpPart
    Parts 6
ما مردم رو قضاوت میکنیم برای قضاوت کردن مردم چون قضاوت کردن مردم اشتباهه...
Mirror Way by parmiswttpd
parmiswttpd
  • WpView
    Reads 12,337
  • WpVote
    Votes 1,751
  • WpPart
    Parts 62
"موندم دوست داشته شدن توسط تو چه حسی داره؟" Written by parmis.
Amber by lulufar1
lulufar1
  • WpView
    Reads 32,731
  • WpVote
    Votes 5,592
  • WpPart
    Parts 36
تا وقتی که بین رنگها غرق نشدی نمیتونی شرارت سفید رو ببینی... یا مظلومیت سیاه رو... آشوب آبی... و آرامش قرمز رو...
رازهای رازآلود راز by atalebymystery
atalebymystery
  • WpView
    Reads 11,433
  • WpVote
    Votes 2,242
  • WpPart
    Parts 14
سفرهای کوچولو به همه جا با من می‌آی؟ . پ.ن: #راز_آواره Not a Fanfiction
The girl in converse shoes by HowmiasPower
HowmiasPower
  • WpView
    Reads 4,195
  • WpVote
    Votes 585
  • WpPart
    Parts 3
تنها چيزى كه در موردش مى دونست شكل كتونى هاش بود. كانورس هاى پر زرق و برق و صورتى. Translated by: @kimiyamd Copyright © 2016 Howmiatranslates
kiss & Kill (Persian Ver.) by Anahita_Solot
Anahita_Solot
  • WpView
    Reads 7,146
  • WpVote
    Votes 1,353
  • WpPart
    Parts 27
کیس میدونست توی دردسر افتاده.هیچ چیز درمورد یه پسر جوون زخمی با موهای سفید نمیتونست نرمال باشه.به خصوص اسمش! اسمش کیل بود. و خب ، خود کیس هم اسم متداولی نداشت.
Dilemma [h.s] by mobinaaw
mobinaaw
  • WpView
    Reads 59,932
  • WpVote
    Votes 7,266
  • WpPart
    Parts 48
از خودت بیرون بیا. برگرد. بهش نگاه کن. ترسناکه، نیست؟
Restart by frhnzatq
frhnzatq
  • WpView
    Reads 18,048
  • WpVote
    Votes 2,484
  • WpPart
    Parts 33
دستشون و از دهنت مى برن پايين و پايين تر و وقتى به قلبت رسيدن دم گوشت آواز سوگواريت و مى خونن.وقتى لا به لاى زمان گمشدى واقعا چى كار مى كنى تا دقيقه ها رو سريع طى كنى و به حال برسى؟