❤️❤️
4 stories
Sin (persian translation) by larry_fanfic_iran
larry_fanfic_iran
  • WpView
    Reads 367,826
  • WpVote
    Votes 51,836
  • WpPart
    Parts 58
گى بودن گناهه. تتو كردن گناهه. سكس داشتن قبل از ازدواج گناهه. بودن با لويى گناهه، هرى اينو ميدونه. اون ميدونه بودن با اون مرد مخالف هر چيزيه كه اون باور داره. اما حتى اگر اون مذهبيه ولی هنوزم كنجكاوه. *** *this book is translate by page and its not allowed to copy*
Force And Hate(L.S/BDSM) by nitara70
nitara70
  • WpView
    Reads 682,701
  • WpVote
    Votes 53,344
  • WpPart
    Parts 87
هری لبای خشکش رو از هم باز کرد ولی صدایی ازشون خارج نشد.لویی گفت من یه قرارداد نوشتم تو اونو امضا میکنی و بعد منم اجازه میدم بهت غذا بدن و بعدشم میتونی بخوابی.نظرت چیه فرفری؟ هری دندوناش رو از خشم روی هم فشار داد.
Angel Of The Darkness by sarehkz
sarehkz
  • WpView
    Reads 130,967
  • WpVote
    Votes 10,016
  • WpPart
    Parts 130
زندگی بوسیله تضادهاست که مفهوم پیدا میکند. تاریکی و روشنی...عشق و نفرت...سیاهی و سفیدي...شب و روز...شیطان وفرشته!! و چه به آشوب کشیده میشود زمانی که دو جهان با یکدیگر آمیخته شوند وتضادها در مقابل یکدیگر قرار بگیرند. من فراتر از قوانین قدم گذاشتم و طعم میوه ممنوعه را چشیدم. و چنان با شراب عشقش مست شدم که از یاد بردم زیر پا گذاشتنممنوعه ها چه عذابی را دامن گیرم خواهد کرد. زمانیکه خودت را در دستان موجودي ز تاریکی بسپاري مسلما آخر این مسیر هم چیزي جز تاریکی نخواهد بود. ولی من نترسیدم..حاظرم هر چقدر که به طول می انجامد در سیاهی دست وپا زنم چرا که این قیمت بوسیدن دوباره لب هاي آتشینشاست. .
Slave Of The Darkness by sarehkz
sarehkz
  • WpView
    Reads 108,358
  • WpVote
    Votes 10,260
  • WpPart
    Parts 57
من بهش یه بوسه روی گونه دادم قبل اینکه به گوشش برگردم. من شاهرگی که بهش نیاز داشتم رو دیدم. با بوسیدن پوست ظریفش آمادش کردم برای کاری که قرار بود انجام بشه. دندون های نیشم از همیشه تیز تر بودن. آماده برای دریدن! من دندون هام رو توی شاهرگش فرو بردم و دو سوراخ روی گردنش به جا گذاشتم.. بقل گوشم نفس نفس میزد.. خون خیلی سریع دهنمو پر کرد..مایعی گرم و لذیذ که از گلوم پایین میرفت.. اون از درد شروع کرد به بی طاقتی کردن.. ولی لبامو به هیچ عنوان از تنش جدا نکردم .. تا به حال چیزی مثل این رو نچشیده بودم.. داشتم مثل یه حیوون غرش میکردم.. غریضه ام داشت دیوونه میشد.ولی اهمیت ندادم..این چیزیه که هستم!