Hilda_bc
- Reads 8,609
- Votes 364
- Parts 14
یه رمان دارم مینویسم عشقولانه
پرازشیطونی
پرازصحنه های طنزوخنده اور
مخلوطی ازشادی و غم☺️
یه جاهاییش جرمیخوری ازخنده
یه جاهاییش اشکت درمیاد
داستان درباره پسر دختری ب اسم
شمیم و شروینھ
طی یه جریاناتی عاشق هم میشن
اما این وسط بابای شمیم
دوتاشرط میزاره✌️
ک روال زندگی شونو عوض میکنه
پورن نویس نیستم نمیخوام قلممو به لجن بکشم ولی صحنه ی احساسی زیاد دارم
﹏﹏﹏﹏﹏