mahmrd's Reading List
4 stories
🕑Twenty Four🕓 by _YourMy24_
_YourMy24_
  • WpView
    Reads 47,354
  • WpVote
    Votes 6,837
  • WpPart
    Parts 12
چی میشه اگه کسی رو که همیشه توی رویاهاتون میبینین رو در واقعیت ملاقات کنین ؟ 💮_______________________💮 چانیول، بکهیون رو در حالی که بیهوشه با صورتی خون آلود و زخمی ، کنار جاده ای پیدا میکنه و تنها کاری که از دستش برمیاد زنگ زدن به پلیس و اورژانسه ‌. بدون اینکه بتونه چهره ی بکهیون رو توی تاریکی شب به خوبی ببینه .... و بعد از اون اتفاق توهم هاش شروع میشه و باعث میشه اون به فردی منزوی تبدیل بشه .... چند سال بعد بکهیون که از تصادف جون سالم بدر برده و با کمک کیونگسو تونسته سر پا بایسته و مدل بشه، متوجه میشه که چندین ساله که قهرمان خوابهاش همیشه یک نفره و هر شب فقط اون یک نفر رو توی خوابهاش میبینه و برای فرار از علاقه ی احمقانه ای که به پسر رویاییش پیدا کرده با سهون آشنا میشه که ماجرا پیچیده ای رو با لوهان پشت سر گذاشته . 💮_______________________💮 چانیول با وحشت به پسری که گوشه ی اتاق ایستاده بود نگاه کرد "لعنتی" سعی کرد بهش توجه نکنه و مشغول زدن طرح بشه . اما نمیتونست همه ی فکرش اونور اتاق بود چرا دوباره اومده بود و بهش خیره شده بود . "باید برم دکتر. چرا دوباره توهم هام داره شروع میشه" 💮_______________________💮 یکی از معانی عدد ۲۴ در علم عدد شناسی ، عشق است . ۲۴ به معنای عشقی تمام وقت است . وقتی که ۲۴ ساعت شبانه روز رو به فکر معشوق هستی و ب
🏥𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐇𝐞𝐚𝐫𝐭𝐬🤍 by Pati_taran
Pati_taran
  • WpView
    Reads 75,438
  • WpVote
    Votes 15,570
  • WpPart
    Parts 38
💌White hearts^^💟 🥂:Couples: ChanBaek . KaiSoo . SuLay 🥂: Genre: Romance . Dram . Flaff . Medical . NC+18 🥂: Author: Pati :) 🥂: Tel Me : @t_a_r_a_n_Pati 💒About: "داستان از اونجایی شروع شد که من احمق فکر کردم میتونم تغییرش بدم..فکر کردم شاید اگه تلاش کنم میتونم کاری کنم منو ببینه...کی فکرشو میکرد قراره یکی بیون بکهیون پسر ریزه میزه خونگرمی که باید برای امتحان مهم پیش روى دانشگاه پزشکی آماده بشه... و در طی قبول شدنش توی ازمون مدرک تصمیم میگیره برای جدی تر درس خوندن بیاد به همون پانسیونی که سرنوشتش تصمیم گرفته بود توش تقدیرش رو عوض کنه... و پارک چانيول ميشه همون هم یونیتی ای که قرار بود تبدیل به چیزی فراتر از یه هم یونیتی ساده بشه....🌟 شايد به خاطر خوی اجتماعیش باهاش صمیمی شد که تو این راه یکم زد به جاده خاکی...شاید... یکم بیشتر از یکم...💌 مثل من جوری تغییر کنه که حتی خودشم دیگه خودشو نشناسه... احساس میکنم یکم زیادی سرنوشت بازیمون داد...!"🍃 (بکيهون)✨
●•°When I Killed My Husband°•~ChanBaek~● by _YourMy24_
_YourMy24_
  • WpView
    Reads 41,428
  • WpVote
    Votes 8,826
  • WpPart
    Parts 22
داستان زندگی بکهیون که در دفاع از خودش مرتکب قتل شده و چانیول کسی که چیزی برای از دست دادن نداره . °•°•°•°•°•°•°•°•°•° چاقو از دستهای لرزانش به زمین افتاد . نمیتونست نگاهش رو از چشمهای بازِ کسی که تا چند دقیقه ی قبل زنده بود، بگیره . کار تموم شده بود . تلاش کرده بود زخم رو با دستش مسدود کنه و جلوی خونریزی رو بگیره اما انگار چاقوی کوچیکش به یکی از رگهای اصلی برخورد کرده بود . °•°•°•°•°•°•°•°•°•°
The Faults in Byun Baekhyun (Persian Ver.) by thefaultsinbbh
thefaultsinbbh
  • WpView
    Reads 49,602
  • WpVote
    Votes 5,614
  • WpPart
    Parts 17
چانيول و بكهيون تا سر حد مرگ از هم متنفرن. شروعِ سال تحصيلى جديد توى كالجه و چانيول خدا خدا ميكنه امسال رو به خير بگذرونه، و يجورايى هم تهِ دلش اميدواره بتونه به يه پسر خاص كه مدتِ زيادى روش كراش داشته، نزديك بشه. چيزى كه چانيول بيشتر از هرچيزى تو دنيا اميدواره اتفاق نيوفته اينه كه با بيون بكهيون لعنتى هم اتاقى بشه! هرچند، سناريو ها فريبنده از آب درميان و همه چيز اونطورى كه برنامه ريزى شده پيش نميره. چه اتفاقی میفته وقتی چانیول پشت در اتاقش، بیون بکهیون رو مست و تلوتلو خوران در حالیکه بوی عرق و سکس میده، پیدا میکنه؟