Azar0023's Reading List
4 stories
ملکه تاریکی by Robi963
Robi963
  • WpView
    Reads 8,421
  • WpVote
    Votes 625
  • WpPart
    Parts 16
EverAfter: Darkness Claims  by sorrowsa
sorrowsa
  • WpView
    Reads 503
  • WpVote
    Votes 53
  • WpPart
    Parts 6
«بهم بگو آتنا، من شرور قصه‌ی تو هستم؟» آتنا مورفیِ ۱۶ساله در تمام زندگی‌اش هرگز به داستان‌های پریان اعتقادی نداشته و آن‌ها را جزئی از خرافات می‌دانست. در واقع، آتنا به هیچ‌چیز اعتقاد نداشت، حتی به اعتقاد نداشتن! اما روزی، هنگامی که اتوبوسی مرموز، او ، را می‌رباید، آتنا مجبور می‌شود به تمام چیز‌هایی که به آنها اعتقاد نداشت، پناه ببرد تا زنده بماند؛ اما در نهایت وقتی کسی پاسخگوی دعاهایش نشد، او نیز دیگر از تمام باورهایش روی برگرداند. غافل از اینکه این جهان فانی، تنها بخش کوچکی از کائناتی است که او در آن زندگی می‌کند. و اینبار، با باز شدن دروازه‌های اِندلس، جهان ماورا، آتنا دیگر نمی‌تواند از خدا و مقدسات بخواهد که او را نجات دهند. دیگر همه‌چیز در این دنیای ناشناخته و خطرناک، به خودش بستگی دارد! آتنا باید انتخاب کند که در دنیای جدید غرق در لباس‌های فاخر، جواهرات گران‌بها موجودات اسرار‌آمیز و پادشاهان پریزاد؛ به چه کسی اعتماد و خودِ واقعی‌اش را گم نکند.
ᏴᏞᎪᏟᏦ ՏᏢᎬᏞᏞ  by Hanawang9197
Hanawang9197
  • WpView
    Reads 18,424
  • WpVote
    Votes 4,340
  • WpPart
    Parts 38
《 این طلسم از خطرناک ترین و بدترین طلسم هایی است که انسان ها در طول تاریخ به خود دیده اند. شاید در چند قرن تنها یک نفر پیدا شود که بتواند جرعت کند و چنین طلسمی را به انجام برساند. تا به حال هیچ راه نجاتی برای این طلسم یافت نشده. هیچ‌راه فراری ‌نیست...》 ☆Genre:Horror_romance_fantasy ☆fanfiction of yizhan ☆verse
Smell of blood by Itsherprincess
Itsherprincess
  • WpView
    Reads 10,267
  • WpVote
    Votes 1,634
  • WpPart
    Parts 105
"همیشه فکر میکردم بدون عشق زاده شدم، مثل اسمم، از دل تاریکی. اما... به نظرت خوشحالی چه رنگیه؟ من میگم مثل رنگ چشماشه!" دنیایی که خدا اون رو رها کرد و جهنمش، به دست یک خاندان نفرین شده افتاد. حکومتی که همیشه پر از زجر برای پادشاهانش بود، چه میشد اگر پای یک فرشته به قلب شاهزاده باز شود؟• ژانر: Vampire Supernatural Gay Romance Dark Drama [این داستان فیک نیست]