RedofaBlueSoul's Reading List
12 stories
The Faults in Byun Baekhyun (Persian Ver.) by thefaultsinbbh
The Faults in Byun Baekhyun (Persian Ver.)
thefaultsinbbh
  • Reads 48,952
  • Votes 5,609
  • Parts 17
چانيول و بكهيون تا سر حد مرگ از هم متنفرن. شروعِ سال تحصيلى جديد توى كالجه و چانيول خدا خدا ميكنه امسال رو به خير بگذرونه، و يجورايى هم تهِ دلش اميدواره بتونه به يه پسر خاص كه مدتِ زيادى روش كراش داشته، نزديك بشه. چيزى كه چانيول بيشتر از هرچيزى تو دنيا اميدواره اتفاق نيوفته اينه كه با بيون بكهيون لعنتى هم اتاقى بشه! هرچند، سناريو ها فريبنده از آب درميان و همه چيز اونطورى كه برنامه ريزى شده پيش نميره. چه اتفاقی میفته وقتی چانیول پشت در اتاقش، بیون بکهیون رو مست و تلوتلو خوران در حالیکه بوی عرق و سکس میده، پیدا میکنه؟
SLOW WALK by bluishstory
SLOW WALK
bluishstory
  • Reads 151,021
  • Votes 37,341
  • Parts 42
- من نمیتونستم ازش مواظبت کنم - میخواستم برای یه بارم شده لبخندشون بخاطر من باشه اونا اینجوری وارد یه زندگی مشترک شدن، بدون عشق قرار نیست اتفاق خاصی بیفته، اونا همراه شدن تا ببینن راه به کدوم سمت میبردشون، به هرحال مگه همه زوجای دنیا عاشق همدیگه ان؟ couple: chanbaek genre: رومنس، زندگی روزمره
Elegy for the Fallen Stars by ThePiink
Elegy for the Fallen Stars
ThePiink
  • Reads 12,673
  • Votes 2,631
  • Parts 8
⸺نام فیکشن : مرثیه‌ای برای ستارگان افول‌ کرده🥀🥃 ⸺کاپل‌ها : چانبک┊هونهو┊ویکوک ⸺ژانر : درام ┊رازآلود┊اسمات ┊رمنس ⸺نویسنده : پینک 🍕🌿 ⸺آیدی نویسنده در تلگرام : @Pinkish8 ⸺روزهای آپ : پنج‌شنبه ها پ.ن: تمام کاپل‌ها ورس هستند. ⸺خلاصه : 💰بیون بکهیون، مدیر فروشِ کمپانی لیتاردو، مردی با هزاران نقاب بود🎭؛ در قرنی که پول حرف اول رو میزد، بکهیون برای به دست آوردن اون اسکناس های رنگی حتی حاضر به ازدواج با دختری از طبقه‌ی سرمایه دار شده بود که فرزند ارشد موسس کمپانی لیتاردو بود☕️ اما در یک روز خاص همه چیز از کنترلش خارج شد؛ روزی که پارک چانیول دارنده‌ی کمپانی کوچک و تازه تاسیسِ مکس‌می رو ملاقات و بعد از سالها، تمایلات همجنس گرایانه اش دوباره سرباز کرد🔥 بیون بکهیون حالا تنها سودای وسوسه پارک چانیول برای برقراری یک رابطه کوتاه مدت رو داشت🍸 اما با به قتل رسیدن رئیسِ‌ کل کمپانی لیتاردو و باز شدن پای یک کاراگاه خصوصی🕵🏻‍♂ به زندگیشون، همه چیز دست‌خوش تغییر شد؛ اینبار بکهیون برای رسیدن به جایگاه ریاست کمپانی نیاز به یک قربانی داشت─
... by Chanbaekssworld
...
Chanbaekssworld
  • Reads 22,716
  • Votes 4,806
  • Parts 24
... by exobubz
...
exobubz
  • Reads 22,710
  • Votes 822
  • Parts 4
Myosotis by bluishstory
Myosotis
bluishstory
  • Reads 29,744
  • Votes 7,530
  • Parts 5
بکهیون یک پسر درونگراست که روزگارش رو با کتاب ها و فکرکردن به چانیول میگذرونه، اون واقعا هیچ دوستی تو مدرسه نداره و نقطه مقابلش چانیول، اون یه پسر برونگرای پرسروصداست که یه اکیپ دوستی کوچیک داره اما دلیل نمیشه با بقیه رابطه دوستانه نداشته باشه این یه داستان چند شاتیه موضوع کلیشه ای داره :) اما من نوشتمش چون فکرکردن بهش حس خوبی بهم میده و فکرمیکنم الان بیشتر از هر زمان دیگه ای بهو یکم حس خوب نیاز داریم... couple: chanbaek genre: زندگی روزمره، درام، مدرسه ای
The Soft Sword by CLuz_614
The Soft Sword
CLuz_614
  • Reads 11,838
  • Votes 2,969
  • Parts 24
⚔️ " شمشیر نرم " ⚔️ 🏹 کاپل: چانبک، هونهان، سولی، کایسو 🏹 ژانر‌: تاریخی، رمنس، اکشن، درام 🛡️ در حال انتشار ~ برش هایی از داستان: * « هیچ کس دوست نداره چیزی که مال خودشه از دست بده فرمانده پارک.. اما گاهی این اتفاق میفته... و تو الان چیزی برای خودت نداری، حتی در یک مقام بالا باز هم سربازی هستی که جانت، سلامتیت، شادی و عشقت ممکنه هر لحظه به خاطر کشور برای همیشه از تو گرفته بشه » چانیول نگاه محکمش را به چشمان خاکستری رنگ و عمیق بکهیون دوخت:« انگار منو نمیشناسی فرمانده بیون... من جانم، سلامتیم و شادیم رو با کمال میل تقدیم به کشور میکنم اما عشق... اونو دور از هر خطری، توی قلبی که بهش میدم حفظ میکنم » * * به سمت لباس های خودش رفت و زیر لب غر زد:« این همه بی پروایی و بی احتیاطی، اونم وقتی وسط اقامتگاه سلطنتی هستیم و دور تا دور این اتاق خدمتکار و محافظه. میدونم بلاخره یه روز منو با لباس خواب روی تخت خواب تو کشف میکنن!.. » با نزدیک شدن پادشاه به صورتش و نگاهی که به لب هایش دوخته بود ساکت شد. او اهسته گفت:« این بهترین منظره توی کل اقامتگاه سلطنتیه. تو با لباس خواب روی تخت من.. تو بدون لباس توی اغوش من...» *
𝑷𝒓𝒂𝒈𝒎𝒂𖣸 by Kimtellin
𝑷𝒓𝒂𝒈𝒎𝒂𖣸
Kimtellin
  • Reads 30,653
  • Votes 4,497
  • Parts 56
پراگما یه سوپرمدل خیلی معروفه که تصمیم میگیره برای تولید و جابه جایی مواد با مین یونگی همکاری کنه. اون دلش میخواد برای یه بارم که شده بزرگترین ریسک زندگیش رو انجام بده و قدم تو راهی بذاره که هیچ ربطی به زندگیش نداره... از طرفی بکهیون یه دانشجوی پزشکی اخراجیه که نبوغ و هوشش رو تو راه کثیفی به کار گرفته و برای چندین سال مواد تولید کرده. اون کسیه که تو اقیانوسی از غم و سیاهی شنا میکنه و اونجارو مثل خونه اش میدونه.. حالا پراگما میخواد ترس رو کنار بذاره و خطر غرق شدن رو به جون بخره. ولی آیا کسی هست که شنا کردن بلد باشه و تو این راه ازش محافظت کنه...؟
Cancer by REDneonlight
Cancer
REDneonlight
  • Reads 36,548
  • Votes 9,048
  • Parts 20
"بکهیون... محض رضای خدا. من می‌دونم که از زندگی چه‌چیزی میخوام. اینکه تو رو داشته باشم، خب؟ اما تو... تو نمی‌دونی. نمی‌دونی چه‌چیزی میخوای. از زندگی، من، حتی خودت! بهم میگی ازدواج کنم و بعد بابتش بازخواستم می‌کنی. من رو می‌بوسی و روز بعد میگی که عشقم احمقانه‌ست. ازم میخوای تمومش کنم و بعد شاکی میشی که چرا ازت دوری کردم... داری من رو به جنون می‌رسونی. داری کاری می‌کنی که از دستت خودم رو خلاص کنم، بکهیون!" [CHANBAEK × KAIHUN] [Angst × Slice of life]
Mistery Desire by vio__ll
Mistery Desire
vio__ll
  • Reads 7,482
  • Votes 1,549
  • Parts 5
داستان کوتاه: میل مبهم ✓کاپل: چانبک♡ ✓ژانر: رمنس، اسمات 🔞 📝خلاصه: چانیول با بحران بی‌پولی، بعدِ از دست دادن کارش دست و پنجه نرم میکنه. اون تازه با پسری آشنا شده که حس میکنه حسابی استایلشه و همینم تحمل اوضاع رو آسون‌تر میکنه... اما درست صبح روزی که فکر میکرد قراره با دوست پسر جدیدش خوش بگذرونه سر و کله ی جونمیون پیدا میشه. اونا دوتایی سفری‌رو آغاز میکنن که میتونه خیلی چیزارو تغییر بده...!🌴