escaping Destiny
"این یعنی اینکه منم می تونم زیر قولم بزنم تا بی حساب بشیم." سعی کردم خودمو بی تفاوت و خونسرد نشون بدم. " اون الان کاملا بهم اعتماد داره پس مطمئن باش هر چیزی هم بهش بگی حرفتو باور نمیکنه." با همون قیافه ی جدی چند قدم بهم نزدیک شد و نفس عمیقی کشید و گفت "قرار نیست من بهش چیزی بگم." بعد از اون دوباره چند قدم بهم نزدیک ش...
Mature