Barf Kabud (violet snow)
khashii
- LECTURAS 402
- Votos 49
- Partes 25
برف کبود
من فقط داشتم زندگیم رو می کردم ، همون زندگی غیر معمولم رو معمولی
ادامه می دادم ،همه چی عادی بود تا اینکه اون شب اون در لعنتی رو باز کردم
اه کاش هیچ وقت اون در لعنتیی رو باز نمی کردم و باهات آشنا نمی شدم ،تو قرار بود یه دختر معمولی باشی یکی که فقط یه شب تو یه
پارتی باهاش می خوابم و تمام نه کسی که عاشقش بشم
کاش همون موقع که به تهش رسیده بودیم رابطمون رو تموم می کردم همون موقع که هنوز چیزی واسه از دست دادن داشتم
هیچی از اون رابطه درست یادم نمیاد انگار که خواب بودم یا بیهوش
شاید هم همش فقط یه توهم بود یه توهم قشنگ
کاش یه بار می تونستم داستانمون رو از زبون تو بشنوم
..شاید هیچی از این رابطه درست نفهمیده باشم ولی مطمئنم قرار نبود عشق زندگیم یه هرزه باشه