Noona_Aurora's Reading List
11 stories
The Red Balloon (Complete) by AbbieButtonbee
AbbieButtonbee
  • WpView
    Reads 2,760
  • WpVote
    Votes 184
  • WpPart
    Parts 1
What happens when twenty two year old JingYu meets an autistic boy named ZhouZhou? This is a work of fiction. The plot, the story and some characters are entirely mine. This is NOT a translated work. NOT a continuation of someone else's novel. Also, I have NOT authorised ANYONE to repost, translate, copy/insert/reproduce ANY PART of this or any of the stories. If you see it posted anywhere else other than this account, report it immediately then let me know. Peace out!✌
ترجمه ناول کین پورش by VkookV131
VkookV131
  • WpView
    Reads 28,907
  • WpVote
    Votes 3,220
  • WpPart
    Parts 70
ترجمه بر اساس رمان اصلي آسمان : عزيزاي دل اين رمان رو يكي از دوستان من و تيم اشون اماده كردن. من توي پيج ام اپ ميكنم هم جهت صرفه جويي و هم اينكه اگر دوست داشتيد دنبالش كنيد. چنل تلگرامي : @FictionLand_farsi خلاصه :پسر دوم مافیا، کین آناکین، توسط یک دشمن مورد حمله قرار می گیرد و باعث می شود که از دست آنها فرار کند تا اینکه با پورش پیچایا - دانشجوی جوانی که به عنوان پیشخدمت پاره وقت در یک موسسه سرگرمی استخدام شده بود، ملاقات می کند. پورش این صحنه را در مرکز تفریحی دید اما توجه چندانی نکرد كين از او خواست به او كمك كن اما اما مقداری در ازای آن وجود دارد. پورش که بهترین مدرک هنرهای رزمی را دارد و قهرمان ملی جودو است، تصمیم می گیرد درگیر شود و به کین کمک می کند تا فرار کند. کین به دلیل مهارت های رزمی کوبنده اش، می خواهد پورش را به عنوان محافظ شخصی خود استخدام کند. کین پیشنهاد داد. اگر پورش می توانست او را از دست دشمنانش نجات دهد، به یک پورش مقدار پول خاص پرداخت می کرد که با مخالفت و رد کین مواجه شد، که هر کاری برای رسیدن به خواسته او انجام می داد. پس از وحشت دشمنان و خویشاوندان کین، او چاره ای جز موافقت نداشت.
سکوتSilence 👥 by FatimehGorbane
FatimehGorbane
  • WpView
    Reads 1,410
  • WpVote
    Votes 147
  • WpPart
    Parts 6
بعد از پوشیدن لباس مشکلی و انتخاب دستمال گردن به سمت درب خروج اتاق حرکت کرد امروز طبق برنامه باید قرارداد مواد مخدر رو امضا میکرد برگه ای که سرنوشتش رو عوض میکرد شاید برا همه ی برگه ی چیز ساده بنظر برسه چیزی که اگه نیاز نداشتی میتونستی باهاش هر کاری کنی برا مجیدم تقریبا همین بود ولی شایدم نه ؟! این بستگی به اون داره که چی انتخاب کنه برگه ای که زندگی تیره با روحیه تاریکش رو به سمت روشنایی میبرد روشنایی ! شاید اون نقش توی داستان به حامد برسه حامد دنیای روشن مجید حالا بهتره بگیم انتخاب مجید چیه؟! حامد رو به دنیای که خودش ساخته راه میده؟! 🤍🖤:)
ترجمه فارسی رمان زنبق خاردار (가시연/ Thorn Lily) by Phanagoria_epub
Phanagoria_epub
  • WpView
    Reads 1,236
  • WpVote
    Votes 214
  • WpPart
    Parts 46
انتشارات فاناگوریا تقدیم می کند https://phanagoria.ir فن فیک زنبق خاردار/ لیلوم خاردار Thorn Lily Persian Translation خلاصه کتاب رمان زنبق خاردار كه با نام هاي ليليوم خاردار (Thorn Lily) و همچنين (Thorn Year) نيز شناخته مي شود، توسط نويسنده كره اي، مايو (MAIO) نوشته شده است. اين رمان كه سابقا به عنوان يك فن فيكشن براي گروه موسيقي كره اي، توهوشينكي يا دونگ بانگ شين كي (!TVXQ) و درباره كيم جه جونگ (Kim JaeJoong) و جونگ يونهو (Jung Yunho) نوشته شده بود، به سرعت بين طرفداران و حتي اعضاي گروه محبوب شد و سرانجام در قالب رمان، به همراه آلبوم موسيقي منحصر به فرد خود به چاپ رسيد. كتاب روايتگر عشق نافرجام و نفرت آلود دو جوان به همديگر است. نام كتاب از گل نيلوفر آبي روباه گرفته شده و كنايه اي است به شخصيت اصلي داستان؛ پسري مرموز كه مانند گلي است كمياب، زيبا و غريب كه با وجود خارهاي زهرآلودي كه روح هركسي را زخم مي كند، هنوز نمي توان از دوست داشتن او دست كشيد. اگر از شنيدن آهنگ هاي TVXQ لذت مي بريد، از طرفداران اين گروه افسانه اي هستيد و به دنبال داستاني غم انگيز و زيبا درباره عشقي جنون آميز مي گرديد، خواندن اين درام عاشقانه را به شما توصيه می کنیم!!!
نوشتن ممنوع by Phanagoria_epub
Phanagoria_epub
  • WpView
    Reads 1,950
  • WpVote
    Votes 346
  • WpPart
    Parts 17
كتابي كوتاه و خواندني درباره ي نوشتن و نويسندگي نويسنده: CRYPTIA قيمت: كاملا رايگان! ___ کتاب تمام شده، عزیزان _____ تعداد فصل ها: 17 فصل ناقابل و كوتاه! آيا مي خواهيد نويسنده شويد؟ دست نگه داريد! اول از همه، از اينكه اين كتاب را براي مطالعه انتخاب كرده ايد از شما ممنونيم. راستش، اين كتاب قرار نيست به شما چيزي ياد بدهد. من استاد نويسندگي نيستم و اینجا خبری از درس دادن و تدریس نویسندگی نیست. اصلا هرکس که بخواهد نوشتن را تدریس کند، شک نداشته باشید خالي بند است. از این خیال های خام هم به سرتان نزند که من می خواهم به شما اصول نوشتن را یاد بدهم! فرزندانم، آنچه می خواهم به شما بیاموزم ننوشتن است. بله، درست خواندید. ننوشتن! اینجا خبری از آن کلمات دهان پر کن درونمایه، دنیای داستانی، چکیده روایی، تک گویی، فلش بک، کنش و واکنش نیست. فقط قرار است درِ گوشي و يواشكي آگاهتان كنم كه نويسندگي و نوشتن، چه چيزهايي هست و چه چيزهايي نيست! دانلود نسخه پی دی اف: phanagoria.ir