Radvina's Reading List
32 stories
𝟚 𝟛 : 𝟘 𝟡 | Yoonmin by bebygun
𝟚 𝟛 : 𝟘 𝟡 | Yoonmin
bebygun
  • Reads 1,059
  • Votes 153
  • Parts 5
"بازی ساده بود؛ یک خط قرمز به دور ممنوعه ها و مهره هایی که باید از نقش بسته های روی صفحه پیروی می کردند. _ چی میشه اگه یکی از مهره ها سرپیچی کنه؟ _ دیوونگیه. این را گفت و بعد با انگشتش تک مهره ی میان دایره را نشانه رفت: _ اون با کسی شوخی نداره. و مهره را توی جایش چرخاند. اسلحه ی کوچکی پشتش پنهان بود. _ مبادا وقتی بازی شروع شد، عاقبت دیوونه ها رو فراموش کنی. " "۲۳:۰۹" ▪️نویسنده: bebygun ▪️کاپل: یونمین، ویکوک ▪️ژانر: دارک رومنس، مافیا، معمایی، علمی تخیلی، اسمات
A Little Death[zouis] by ghazale7858
A Little Death[zouis]
ghazale7858
  • Reads 2,242
  • Votes 324
  • Parts 7
غم زیباست. تو غم‌ شده‌ای و درد میدهی و زخم میزنی، و من به پرستش این زیبایی در وجودت درآمده‌ام. تو جان من شده‌ای، مخدر ناآرامی‌هایم، لبخندِ اشک‌هایم و نمک روی زخم‌هایم. بگذار آسوده به دوست داشتنت ادامه دهم که من این حل شدن آهسته در تو را می‌ستایم. ایده:1399/02/11 شروع:1399/02/22 love story of Zouis Malikson💙💛 writers: @Radvina & @ghazale7858 cover by @pegahfk You are my pain..!
Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation) by PersianGayVodka
Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation)
PersianGayVodka
  • Reads 136,748
  • Votes 29,918
  • Parts 52
[Completed] پنج سال پیش، هری استایلز برای تبدیل شدن به یک خواننده و هنرمند، زادگاهش رو ترک کرد. هری به اون چه که پشت سرش به جا گذاشت توجه زیادی نکرد- یک زندگی، یک خانواده، و یک همسر... کسی که روزی از خواب بیدار شد و فهمید هری ترکش کرده. و حالا، هری همه چیز داشت: پولدار و معروف بود و همه ستایشش می کردند، از جمله دوست پسرش. اما وقتی حرف جدی شدن رابطه به میان اومد، هری مجبور شد با تمام واقعیت های ناراحت کننده ی گذشته اش رو به رو بشه - و لویی. کسی بود که تمام برگه های طلاقی که هری در طي پنج سال گذشته براش فرستاده بود رو پس فرستاد. ------ H a p p y E n d i n g ------ Written by: @Hattalove (AO3) Translated by: Persian Gay Vodka Team
دوپنجره by ishouka
دوپنجره
ishouka
  • Reads 14,370
  • Votes 3,272
  • Parts 12
[تمام شده] دستات خودت نیستن، اما جزئی از تو ان...
HUMANS || Ziam || by Fire_writes
HUMANS || Ziam ||
Fire_writes
  • Reads 38,672
  • Votes 5,913
  • Parts 35
به تاریکی هم عادت میکنیم ، حتی اگر عاشق نور باشیم . | الگو گرفته از کتاب ' انسان ها ' نوشته ی مت هیگ | [ ziam Mayne AU ] . .
Petrichor/ L.S by mah_sr
Petrichor/ L.S
mah_sr
  • Reads 15,030
  • Votes 2,708
  • Parts 20
[COMPLETED] بوی مرا بشنو و بر کویر قلب من، ببار. پنج اکتبر دو هزار و نوزده تا نه مارچ دو هزار و بیست.
Stranger - L.S by wrongaa
Stranger - L.S
wrongaa
  • Reads 8,353
  • Votes 1,404
  • Parts 13
لویی چشمهاش رو باز می‌کنه و می‌فهمه توی شهر خودش ، هیچ کس رو‌ نمی‌شناسه در حالی همه اونو می‌شناسند؛ اما نه به اسم‌ خودش. « همیشه مي گن از غریبه ها دور بمون. نمي گن اگر خودت یه غریبه بودي باید چیکار کني. » LARRY STYLINSON FANFICTON copyright © 2019 Yeg 7.16.19
Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED by mayda_fanfic
Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED
mayda_fanfic
  • Reads 356,729
  • Votes 59,253
  • Parts 79
Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!
01:44 AM~L.S [Completed] by gisustylinson
01:44 AM~L.S [Completed]
gisustylinson
  • Reads 96,583
  • Votes 17,712
  • Parts 51
نفس هام رو به تو میبخشم... اگه این،تمام چیزیه که نیاز داری. محتوای این داستان شامل: توصیفات غم‌انگیز/ سلف‌هارم/ اقدام به خودکشی/ و... میباشد. 11نوامبر2018
Me,You,Him! (Ziam) by p_k_z_m38
Me,You,Him! (Ziam)
p_k_z_m38
  • Reads 333,347
  • Votes 41,813
  • Parts 41
[COMPLETED] *لیام من میترسم... تو عاشق کدومشونی؟ اون پسر پانک عوضی ای که روزا زندگیتو جهنم میکنه؟ یا... اون پسر بچه افسرده ای که شبا به بغلت پناه میاره؟ +اگه بگم جفتشون,فکر میکنی دیوونم...نه؟