homicid3
A clichéd fantasy? I hope not
من امبرم.بزور ۱۶ سالم میشه و میتونم بگم تو این ۱۶ سال چیزی جز دردسر نبودم برای بقیه.مثل بار اضافیم،خانواده م همیشه گندامو جمع کردن.تا مایه آبرو ریزی نباشم.
از همه ی هم سن و سالام ریزه میزه ترم و یه دست و پا چلفتی به تموم معنام.کاری نیست که بهم بسپرن و درست انجامش بدم.البته اگه کاری بسپرن دستم!
متاسفانه مثل بقیه ی همنوعام ،که البته نمیشه گفت دقیقا هم نوعم باشن، قدرت خاصی ندارم. و این شاید بد نباشه.خب یکی بین این همه موجود عجیب و غریب هیچ قدرت چشمگیری نداره.دیده نمیشه نه؟
تنها چیزی که نشون میده آدم نیستم حافظه ی خوبمه. نمیخوام از خودم تعریف کنم چون تعریف چندانی ندارم ولی حافظه م حتی از خوبم خوب تره.
ول این قدرت باعث نمیشه که بهترین باشم.یا حتی اینکه بتونم با استفاده ازش، از خودم دفاع کنم. من تو جنگاوری یه بی عرضه به تموم معنام.
گفته بودم دست و پا چلفتیم نه؟و اینکه کاریو بهم نمیسپرن؟خب از شانس بد من چه بخوام و چه نه،من ملکه ی بعدی این سرزمین و "حامی' میلیون ها موجود دیگه ام!