Ziam
150 stories
Numb To The Feeling/Z.M by oned_fanfic
oned_fanfic
  • WpView
    Reads 19,028
  • WpVote
    Votes 744
  • WpPart
    Parts 3
My tolerance is going up, And I'm getting numb to the feeling. And I've been abusing drugs, I'm getting numb to the feeling. I need you to show me love 'Cause I'm getting numb to the feeling. تحملم تموم شده، دارم بی حس میشم. دراگ مصرف میکنم، دارم بی حس میشم. نیاز دارم که بهم عشق بورزی، چون دارم بی حس میشم.
Free Fall /Ziam~ By Atusa20 by atusa20
atusa20
  • WpView
    Reads 250,258
  • WpVote
    Votes 34,040
  • WpPart
    Parts 77
+چند وقته تو آموزشی ای؟؟ -سه ماه! یه پک به رول ویدش زد +از اینکه منتقل شدی ناراحتی؟ -نه ولی دوست دخترم میگه خیلی از ما دوری! +ما؟ -آره دیگه دوست دخترم حامله است!! #1 in fanfiction --------- Start : 28 jan 2018 Compelet: 19 july 2018
Fucking School[complete] by yeganekrm
yeganekrm
  • WpView
    Reads 144,810
  • WpVote
    Votes 15,356
  • WpPart
    Parts 32
+لی من...من متاسفم _متاسفی؟؟؟زین تو میفهمی چی داری میگی...تو و اون دوتا دوست گیت زندگی منو نابود کردین...از اینجا گمشو +باشه قبوله ولی صبر کن فقط یه سوال میپرسم و اگه جوابش منفی باشه واسه همیشه میرم...تو...منو هنوز دوس داری؟؟؟ _نه +نه؟ _نه زین سرشو انداخت پایین... +باشه ولی بدون من تا اخر دنیا دوست دارم
Whole World UpsideDown // Ziam by NilooB
NilooB
  • WpView
    Reads 32,596
  • WpVote
    Votes 6,562
  • WpPart
    Parts 39
[Completed♡] نوت های لیام که از آتیش دلش منشإ میگیرن! Highest ranking recently: #1 short-story & #1 Onedirection -لطفا شماره پارت ها رو چک کنید! واتپد مشکل داره و بالا پایین میشن!- زندگی زین و لیام, علل خصوص لیام, مثل یه غنچه ای بود که هیچوقت باز نشد و در سرمای زمستان سوخت! چرا؟ چون دنیاشون از این رو به این رو شد، به عبارتی دیگه؛ تمامی دنیاشون وارونه شد... A Short story by NilooB (NilZ) starring: Liam payne & Zayn Malik
SalvA ( Ziam FanFiction ) by nila95niloo
nila95niloo
  • WpView
    Reads 17,527
  • WpVote
    Votes 1,983
  • WpPart
    Parts 29
این کتاب، داستان زندگی يه آدمه... يه دختر ۱۳ ساله که درد کشیدن جزو لاینفک زندگیشه... درد يه دختر ۱۳ ساله چی ميتونه باشه؟ این سوال خودش درده و این دختر، کم درد نداره...پس بیاید به درداش اضافه نکنیم و سوال رو کمی تصحيح کنیم... "درد از کجا شروع شد؟" #درد با جنگ شروع شد... #درد با دفن تن گلوله بارون شده ی برادر تازه دامادش شروع شد... #درد با تجاوز و بیرون کشیدن قلب تپنده ی تازه عروسش شروع شد... #درد با تحویل گرفتن بدن بی سر پدر و دومین برادرش شروع شد... #درد با گم شدن تنها برادر باقیمانده اش تو جنگ شروع شد... #درد با شکافتن شکم مادرش و در آوردن کوچکترین فرد خانواده اش، شروع شد... #درد با نگاه های بی شرمانه ی افرادی که خودشون رو مسلمون خطاب می کردن، شروع شد... #درد با فروختن دخترک ۱۳ساله ی داستان به يه خارجی پدوفیلی شروع شد... به زندگی دردناک "سَلْوا" سلام کنید... بله، درست خوندید، اما توی توضیحات یا اسم داستان اشتباهی نشده، این يه فن فیکشن با شیپ زیامه، اما با کمی چاشنی حقیقت...
Meet The Whale[ziam] by monayon
monayon
  • WpView
    Reads 137
  • WpVote
    Votes 18
  • WpPart
    Parts 1
جای تو خالی جات خالی هر جا که هستی با بالی که میسازی با رویاهات پرواز کن با رویاهات!
The pain[Z.M] by peacelovergirl
peacelovergirl
  • WpView
    Reads 1,886
  • WpVote
    Votes 297
  • WpPart
    Parts 13
اصلا نمی‌دونم اسمش رو درد هم می‌شه گفت یا نه؟ با یه سر درد ساده شروع شد ولی الان هیچ دکتری به جز... به جز اون کاری ازش بر نمی‌آد...
Delusion ~ Atusa20 by atusa20
atusa20
  • WpView
    Reads 7,059
  • WpVote
    Votes 1,745
  • WpPart
    Parts 8
[ از پایگاه فضایی CL2030 ؛ زین مالیک هستم این پنجمین ماموریت من در فضاست، اسم ماموریت ZM2018، این شاید آخرین ماموریت من و افرادم باشه ما در حال حاضر در حال ورود به ایستگاه هستیم اگر همه چی درست پیش بره هفته ی دیگه توی خونه ایم...پایان پیام ]
Golden |°•Ziam Mayne•°| by ToMmoMayne
ToMmoMayne
  • WpView
    Reads 47,887
  • WpVote
    Votes 9,104
  • WpPart
    Parts 24
اشتراک بین آدم‌ها میتونه ناچیز باشه...یا عجیب یا بی‌ربط یا مرموز اشتراک اون‌ها ایستگاه اتوبوس و آفتاب سر صبح بود...
the fall of a madman | سقوط یک دیوانه by me_unstoppable
me_unstoppable
  • WpView
    Reads 593
  • WpVote
    Votes 108
  • WpPart
    Parts 1
Completed✓ [وان شات] [Ziam] شاید این دیوونه هان که در اصل آدم های عاقلین و این عاقلان که به خاطر محدود کردن ذهن و رفتاراشون دیوونه شدن...میفهمی؟.. مدمن؟... Sadness & romance