bts
4 stories
Time; YoonMin | Per Translation by StoryTeller_Mia
StoryTeller_Mia
  • WpView
    Reads 62,020
  • WpVote
    Votes 12,715
  • WpPart
    Parts 38
زمان | Time خلاصه: پارک جیمین ناراحت و تنهاست؛ پارتنری که 15 سال باهم بودن، از نظر احساسی و فیزیکی بعد از سالها سواستفاده و سورفتار اون رو رها کرد و روش اثر بدی گذاشت و باعث شد توی تمام زندگی همچین احساس سنگینی داشته باشه. اون آرزو می کنه یه شانس دیگه برای برگشت به عقب داشته باشه و توی اون زمان که تو دبیرستان بودن؛ دیگه احساسات اون مرد رو نپذیره. یه تصادف، یه تغییر، یه شانس.. وقتی جیمین با یه ماشین تصادف میکنه و به سمت مرگش ته یه دریاچه ی یخ زده می بره جیمین میدونه که قرار بمیره اما با اینکه فقط 30 سالشه از این رفتنش خوشحاله. هرچند، مرگ نقشه دیگه ای برای این مرد داره. مرگ به جیمین پیشنهادی رو میده که همیشه می خواسته. یه شانس دوم. تنها نکته ای که وجود داره اینکه اون دوباره تو 30 سالگی، همین روزی که کشته شده؛ خواهد مرد اما تو این زمان به سن 15 سالگیش برمیگرده تا زندگیش رو دوباره شروع کنه. جیمین هم با اشتیاق و بدون توجه به عواقب این تصمیم قبول میکنه. چه اتفاقی میوفته وقتی همین قدم، تمام دنیاش رو تغییر بده. چه اتفاقی میوفته وقتی به خودش اجازه میده که با نوجوون پردردسر و تنهایی که سال ها قبل به خاطر ترس ازش کناره گرفته رو به روشه و اون رو بپذیره. چه اتفاقی میوفته اگه اون چیزی که قلبش این همه سال نداشته رو (عشق)،
خون آبی ✥ نامجین؛ یونمین؛ ویکوک by maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Reads 364,968
  • WpVote
    Votes 62,177
  • WpPart
    Parts 61
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
more than a bestfriend +18 [completed] by sugaswife5
sugaswife5
  • WpView
    Reads 100,708
  • WpVote
    Votes 11,481
  • WpPart
    Parts 23
از وقتی که ما بچه بودیم تو بهترین دوست من بودی. تو منو میشناسی ، و منم تو رو میشناسم. تو همه چیز رو راجب من میدونی اما خب، من همه چیز رو راجب تو نمیدونم . وقتی راجب عشقت به یه نفر دیگه بهم گفتی ، قلب من کاملا شکست . نمیتونم واسه خوشحالیت خوشحال نباشم ، ولی نمیتونم جلوی گریه های از رو حسودی ام رو بگیرم . امیدوارم یه روز برسه که راجب احساساتم بهت بگم ، چیزی که تاحالا شانس گفتنش رو نداشتم . قلب من کاملا شکست و دیگه نمیخوام عاشقت باشم . یا بهتر بگم . الان ازت متنفرم . ________________________ #1 bangtan #1 gay #1 boyxboy #2 vmin
Black sea [Vkook,Yoonmin,Namjin Au]~Completed~ by Bts_fics_Ir
Bts_fics_Ir
  • WpView
    Reads 134,437
  • WpVote
    Votes 17,057
  • WpPart
    Parts 39
🌊دریای سیاه🌊 [کامل شده] دست هایش به رنگ خون آغشته شده...گونه هایش به رنگ اشک... چشم هایش فریاد میکشند و لب هایش بر هم دوخته شده اند.. این دریای سیاه دریا نبود، مرداب بود، باتلاقی بود برای فرو بردن احساساتش.. او مانده بود بی عشق، بی روح، بی جسم، او مانده بود بدون او.. ~~~ "گریه نکن. مردم فقط توی فیلما به خاطر عشق می میرن" "من اونو کشتم، برای عشق تو. پس کشتن خودم هم برام کار سختی نیست" "نمیتونی منو دوست داشته باشی.حتی اگه بتونی...من نمیتونم عاشقت باشم...." • ~ • ~ • ~ بخش اول دوگانه ی Color nature • ژانر: رمنس، درام، انگست، اکشن، اسمات • کاپل های اصلی: یونمین، ویکوک، نامجین • کاپل های فرعی: چانبک، سکرت • نویسنده: @Sheix_12 چنل: @yoonmin_area • تاریخ شروع: 2 آگوست 2019 • وضعیت: کامل شده • تاریخ پایان: 29 فوریه 2020 highest rank so far: #1 in یونمین #1 in تهکوک #1 in بی‌تی‌اس #1 in نامجین #1 in Fiction #1 in Angst #1 in Yoonmin #1 in Romance #2 in Suga #2 in Jimin #2 in Namjoon #2 in Hoseok #3 in ویکوک #3 in Yoongi #3 in Namjin #3 in Jhope and...more