بهترین داستان هایی که خوندم
20 stories
This House No Longer Feels Like Home (Persian Translation) by larents_iranff
larents_iranff
  • WpView
    Reads 163,038
  • WpVote
    Votes 16,400
  • WpPart
    Parts 18
هرى و لويى ٢٠ ساله كه باهمن، كه هرى خيانت ميكنه، و لويى ميشكنه، و هرى يك سال مهلت داره تا ازدواجشون رو درست كنه.
where are you now? by faranak138383
faranak138383
  • WpView
    Reads 5,651
  • WpVote
    Votes 925
  • WpPart
    Parts 19
zarry stylik
The pregnant lou(larry stylinson) by saba_stylinson
saba_stylinson
  • WpView
    Reads 105,223
  • WpVote
    Votes 9,509
  • WpPart
    Parts 34
[ completed ] (لويى يه بچه مثبت به تمام معنا هستش) سلام اسم من لويى تاملينسون هستم حتى شک دارم که فاميليم اين باشه 18 سالمه و تا چند ماه پيش تو پرورشگاه لندن بودم ولى چون به سن قانونى رسيدم ديگه اونجا نموندم الان تو زير زمين ساختمونى که ٣ واحد بيشتر نداره زندگى و کار ميکنم و تغرييبا دو ساعت تا لندن فاصله داره حقوق زياد نميگيرم چون اين اين سه خانواده وضشون جالب نيست ولى من مشکلى ندارم چون يه جا براى خوابيدن دارم :) ...... (هرى يه منفى بين به تمام معناست زياد نميتونه سالم فکر کنه و زود عصبى ميشه) سلام اسمه من هرى استايلزه 20 سالمه پسره دور دونه مامان و بابام که يکى از ثروتمند ترين هاى لندنن که هرچى بخوام همون لحظه برام براوردش ميکنن ماشين ها ،خونه ها، خدمت کارايى که ٢۴ ساعته اطرافه منن ولى من از اين زندگى خسته که نه ولى يه جورايى تکرارى شده .
where is this love? [L.S] by zizi_styles
zizi_styles
  • WpView
    Reads 31,749
  • WpVote
    Votes 5,193
  • WpPart
    Parts 38
+I love you -where? +What? +Show me! where is this love? I can't see it. I can't touch it. I can't feel it...
REVENGE TO LOVE ( Larry /persian)انتقام تا عشق by nexttoyoufool
nexttoyoufool
  • WpView
    Reads 28,769
  • WpVote
    Votes 2,913
  • WpPart
    Parts 22
هری با انتقام گرفتن از لویی به چه چیزی میخواد برسه...؟ چه اتفاقی افتاد که اونو به فکر انتقام انداخت؟
Zaddy's Princess [Z.S] by elahest1d
elahest1d
  • WpView
    Reads 129,570
  • WpVote
    Votes 7,902
  • WpPart
    Parts 22
Zayn:"Good boy just like that,princess"
Harry/hayley by mahsastyle
mahsastyle
  • WpView
    Reads 16,709
  • WpVote
    Votes 2,228
  • WpPart
    Parts 29
(Larry/narry/zarry) Writer:dream85 هری یه پسر جوون با موهای فرفری و چشای سبزه که الان چند ساله تو مدرسه توسط گروه the gang کتک میخوره و از وضعش خستست اون از همهی اعضای این گروه مخصوصأ لویی و زین متنفره. اون تقریبأ هر روز تو تمام این سال ها کتک میخورد و از همهی کسایی ک باعث این وضعش بودن و همینطور از همه بچه ها و مدرسه ومعلماش و مدیرشون ک هیچ تلاشی برای کمک بهش نمیکردن متنفر بود. چون اگه تو جوون باشی اما محبوب و یا خوشتیپ نباشی کتک میخوری،البته اگه پسر باشی چون اونا با دخترا کاری ندارن...
Different (L.s) (completed) by Larryfanfic_HL
Larryfanfic_HL
  • WpView
    Reads 174,926
  • WpVote
    Votes 19,718
  • WpPart
    Parts 99
+اين داستان عشق نيست +داستان اعتياده
Mine for 47 days (Translate) by hazz_stylik
hazz_stylik
  • WpView
    Reads 17,743
  • WpVote
    Votes 2,435
  • WpPart
    Parts 17
هری استایلز ۱۸ ساله زندگی آرومی داشت جایی که زندگی میکرد خیلی معروف نبود، ولی درعوض آدمای نسبتا معقولی داشت مدرسه همیشه براش خوب پیش میرفت اون بالاترین نمره ها رو نمیگرفت، ولی در حد خودش خیلی خوب پیش میرفت اون رابطه عاشقونه ای با کسی نداشت، چون معمولا کسی ازش برای قرار گذاشتن دعوت نمیکرد و خودشم فکر نمیکرد کسی به اون صورت ازش خوشش بیاد اون تنها زندگی میکرد، مامانش و اون دل خوشی از هم نداشتن و مادرش فقط ماهیانه پولی رو براش میفرستاد تنها کسی که تو کل خونواده به هری اهمیت میداد جما بود خواهر بزرگش که تو لندن به دانشگاه میرفت جما که نگران هری، تنهاییاش، و رابطه هاش بود باهاش تماس گرفت تا اگر لازمه اونو با خودش به لندن ببره؛ ولی هری که اینو نمیخاست فقط به خواهرش گفت که اون درحال حاضر با یکی از ' سکسی ترین پسرای دبیرستان ' قرار میزاره و رابطشون با همدیگه خیلی خوبه از نظر جما این باعث دلگرمی بود، پس به هری گفت برای حدود ۵۰ روز که تعطیلی داره میاد پیش برادر کوچیکترش تا با اون و دوست پسرش ( که درحقیقت وجود نداره ) وقت بگذرونه...! خب... حالا هری باید چیکار کنه؟ اون تصمیم گرفت به نظر دوستش، لیام، یکم فکر کنه وقتی بهش پیشنهاد داد برای این ۴۷ روز، یه دوست پسر برای خودش اجاره کنه! • اولین ترجمه •