Finding Love In Paradise || Vkook
BTS go to Hawaii for a fanmeet and 1 month vacation. Will Taehyung and Jungkook be able to confess their true feelings for eachother?
BTS go to Hawaii for a fanmeet and 1 month vacation. Will Taehyung and Jungkook be able to confess their true feelings for eachother?
کریس و سوهو دو جاسوس هستن که برای سازمان مخفی ای کار میکنن. این سازمان خلاف کارهایی که محکوم به اعدام شدن رو از اعدام نجات میده و برای جاسوسی آموزش میده ماجرا از شبی شروع میشه که اون ها مجبور میشن پسر سفیر چین رو از وسط یک کودتای محلی نجات بدن، اما اون پسر (کای) میخواد فردی که تازه باهاش آشنا شده رو هم همراه خودش بیار...
خونه رو ترک کردم. تمام چیزی که اون روز با خودم داشتم کوله پشتی و تخته اسکیتم بود، به علاوه ی مبلغ نسبتا قابل توجهی پول که پدر بزرگم برام به ارث گذاشته بود. خوشبختانه سن قانونی در مورد وراثت تو کشور من 16 سال بود و وقتی دو ماه پیش پدر بزرگ ما رو ترک کرد پول نسبتا زود به حساب من واریز شد. بنابراین دیگه دلیلی نداشت که او...
جونگکوک وارث بدنام ترین امپراطوری مافیا در سرتاسر سئول تهیونگ پلیس تازه کاری که از طرف تیمش برای نابودی این امپراطوری به عنوان مامورمخفی فرستاده شده "قانون رو بلدبودی و بازی کردی، دونستن اینکه مغلوب شدی دیوانه کنندست." ♤♡◇♧ نویسنده این داستان Sugamins هست و من فقط ترجمه کردم. 🔞اخطار داستان رو حتما بخونید. VMinKook
[ C O M P L E T E D ] اون مثل یه گرگ، توی جنگل تاریک شکارشو دنبال میکرد. هرچقدر که ادگار در دنبال کردن زین مهارت داشت زین هم در فرار کردن ماهر بود. اونا همو خنثی میکردن نه ادگار میتونست زین رو بگیره.... نه زین میتونست تا ابد فرار کنه..... pErFeCt dIsAsTeR (ZaYn MaLiK) Copyright © 2016 Kiki_kogarashi Completed on Wedn...
Together, the Sins are stronger than ever and together they can reach their goal- but maybe someone isn't as trustworthy, they are sins after all... - started: 29/05/2017 ended: 13/10/2018 •Awards• ------------ ~ Winner Of BTS FanFiction Contest Summer 2017; Category: BTS
[COMPLETED] *لیام من میترسم... تو عاشق کدومشونی؟ اون پسر پانک عوضی ای که روزا زندگیتو جهنم میکنه؟ یا... اون پسر بچه افسرده ای که شبا به بغلت پناه میاره؟ +اگه بگم جفتشون,فکر میکنی دیوونم...نه؟
[ تکمیل شده ] وقتی هفت تا پسر که زیاد همدیگه رو نمیشناسن، داخل یک سفینه ی بزرگ، در فضا به مدت دو ماهِ کامل گیر بیفتن، همه چی قراره خیلی پیچیده و بههم ریخته شه!! این فنفیک اسمات داره. پس با ریسک خودتون بخونیدش
A bunch of one shots/smut that I write at 2am! So if you like kinky Marvel content, you have come to the right place my dude. IF YOU DON'T LIKE, DON'T READ.... ITS REALLY THAT SIMPLE FRIENDS!!! Cover not mine
[Completed] "لویی چکار داری میکنی؟میتونن ما رو ببینن." "اهمیتی نمیدم پرنسس. فقط بذار ببوسمت. میتونم؟" "آ-آره." warning:boyxboy smut Written by: @Lovely-zianourry Translated by: @ItsHarrietStyles
Where Jungkook accidentally spills his thoughts on famous YouTuber Kim Taehyung to millions of his fans during one of Yoongi's lives. © VVANTAE95 2019
مجموعه چند جلدی های آموزشی من در مورد مسائلی که جای دیگه ای توضیح راحتی در مورد شون پیدا نمی کنید... از اونجایی بیشتر فیک نویس ها ژانر های ادبی رو نمی شناسن و بیشتر بر اساس ژانر های سینمایی فیک می نویسن من هم بجای معرفی ژانرهای ادبی ژانر های سینمایی رو معرفی میکنم که تو مواردی تقریبا شباهت دارن به نوع ادبی شون با این...
When Alec meets Magnus, he knows that his life will never be the same again.
"It's hard letting go. I'm finally at peace but it feels wrong." {Under going editing. It's being rewritten from the beginning, grammatical errors are being fixed. Should be completely edited and polished by December}
فقط عاشقم باش تا بتونم نفس بكشم... حستو تا مغز استخونم فرو ميره !
ونسا موریس،خواهر نیکولاس موریس نوازندهی بزرگترین بوی بند جهان، با وجود مخالفتای زیاد و عجیب برادرش بالاخره میتونه وارد بند بشه! ولی اگه همهی چیزی که از اینا میدونسته فقط بعد اول باشه، و دلیل محکمی برای مخالفت های برادرش؛اونموقع چی؟! اما. . . . اوپس! این راه یه طرفست و دیگه راهی برای برگشت وجود نداره...
Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!
زیباترین آدم هایی که تا کنون شناخته ام، آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند این افراد، یک حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت، ملایمت و توجه عمیق و عاشقانه میکرد زیبایی این افراد، اتفاقی و بی س...
من کارم با زندگی تموم شده بود...اما...بعدش تو اومدی! *شیپ ملک از سریال شدو هانترز*
وقتی که اون ماسکش رو برداشت اتفاقات زیادی افتاد. اما تنها چیزی که لیام میتونست ببینه چشمای عسلی اون بود و از همون موقع همه چیز عوض میشد. لیام مطمئن بود زندگیش قراره عوض بشه.
where two famous youtubers deal with stolen cars, crazy girlfriends and their crazy fathers, movies, tea parties, traveling, and quite possibly, falling in love.
As the only daughter to one of the most powerful Mafia families, Shay has sought to figure out her own path despite the overbearing pressures from her Family. After a family dispute leads to Shay and her mother to go into hiding, Shay attends Elite academy--her own perfect Hell. With an incredibly awful (or ingenious)...
Of the Iranians, for the Iranians , by an iranian. Don't read this book if you don't have any janbe. And if you have matni chizi,dm me I'll put it with your own name. ˹Highest Ranking: #1 in Humor ˺
-لیامم؟ اولین کلمه ای که بعد از اون اتفاق به زبون اوردم... نمیخوام کار اون لعنتی بالا سرمو انجام بدم اما میدونم تقصیر کیه... چند انسان بی ارزش... اما حلش میکنم به خاطر لیام هم که شده... به لیام نشون میدم که میتونم براش "پرستش کننده" خوبی باشم... بهش نشون میدم چه "الهه ی پرستش" غیرقابل توصیفیه... ولی حتی منم نمیدونم چه...
"قمار فقط یه باتلاقه. کافیه گوشه ی پات بیوفته توش تا تورو تا عمق وجودت تو خودش خفه کنه زرنگ باشی دیرتر خفه میشی... احمق باشی زودتر..."
دین و کس و سم هر سه به دنبال نفلیم لوسیفر می گردند. ولی دست های پشت پرده ای در کار هست که باعث میشه وارد ماجرای خطرناکی بشن. تمام باور ها زیر سوال می ره و رابطه کس و دین هست که به خطر می افته. ایا کس رو به موقع از دست شیاطین نجات می دن یا کس از اول دشمن واقعی اونا بوده؟