💚💙
21 stories
take me to church - Destiel  by godknowsimdead
godknowsimdead
  • WpView
    Reads 2,314
  • WpVote
    Votes 215
  • WpPart
    Parts 5
I've been a bad bad boy father... Pray for me .
Twist And Shout by jessxsuga
jessxsuga
  • WpView
    Reads 1,391,280
  • WpVote
    Votes 29,117
  • WpPart
    Parts 13
THIS IS NOT MY BOOK!!! I HAVE NOTHING TO DO WITH THIS BOOK!!!! The original book Twist and Shout by the author from achiveofourown (Gabriel (AO3)) ALL THE CREDITS GOES TO GABRIEL AND STANDBYME!!
A Turn Of The Earth  by IntoTheDrowningDeep
IntoTheDrowningDeep
  • WpView
    Reads 17,087
  • WpVote
    Votes 2,202
  • WpPart
    Parts 18
Story by mishcollin available on ao3 Art by jackiedeeart on Instagram دین همون هیولاکُش 22 ساله ی همیشگی ایه که مادرشو از دست داده تا زمانی که توی یکی از شب های سپتامبر یه بارونی پوش غریبه به شیشه ی ماشینش می خوره و ادعا میکنه که یه فرشته است که اونو از آینده می شناسه و الان در حال فراره. یا... این داستان درباره ی کستیله که توی تایم لاین دین گیر کرده و دین از این موضوع متنفره تا زمانیکه به خودش میاد و میبینه دیگه متنفر نیست :))))
⊹⊱The Evanescence⊰⊹(Complete) by bsunknown
bsunknown
  • WpView
    Reads 10,428
  • WpVote
    Votes 1,411
  • WpPart
    Parts 33
🔯یک پایان متفاوت برای سریال سوپرنچرال💙💚 برای کلمه «Evanescence» معانی زیر تعریف شده: فقدان تدریجی، محو تدریجی، غیب زدگی، زوال تدریجی این لغت به معنای ناپدید شدن سریع و ناگهانی چیزی می‌باشد. حال میتواند زوال تدریجی یک امید باشد... یا فقدان تدریجی یک عشق... یا شاید محو تدریجی خاطراتی که سعی در زنده نگه داشتنشان است... زوال تدریجی یک زندگی... تا پوچی... نویسنده: bsunknown #bsu
 spn fun!!  by Graym0on
Graym0on
  • WpView
    Reads 33,095
  • WpVote
    Votes 6,339
  • WpPart
    Parts 62
صرفا جهت هرگونه خنده ی احتمالی که ممکنه به لب هاتون بیاد :)💙
36 questions of Destiel (Persian translation) by yaldakzm
yaldakzm
  • WpView
    Reads 15,032
  • WpVote
    Votes 3,092
  • WpPart
    Parts 38
~ برای یه پروژه، دین وینچستر و کستیل نواک، دو تا غریبه، مجبورن 36 سوال رو با صداقت کامل به هم دیگه جواب بدن. ولی سوالا خیلی شخصین و ممکنه بیشتر از اون چیزی که فکرشو میکردن راجب همدیگه بفهمن و با احساسات بیشتری رو به رو بشن. کتاب اصلی در پیج نویسنده: @laurenABlack سوال ها از کتاب ویکی گرنت برداشته شده: "36 questions that changed my mind about you" شخصیت ها متعلق به سریال سوپرنچرال است: «Supernatural»
Need For Speed by InfectedFantasy
InfectedFantasy
  • WpView
    Reads 636
  • WpVote
    Votes 84
  • WpPart
    Parts 3
سرعت و شتاب، دو محرکه ای که جریان خون رو تو رگ هاش تشدید می کرد. با هر درجه ای که عقربه ی سرعت سنج بالا می رفت حس ازادی بیشتری بهش دست می داد. دین وینچستر، آلفایی که عضو مسابقه ی غیرقانونی خیابونی بود، می دونست چطور عطش اون امگا به هیجان رو رفع کنه. اما چیزی که امگا نمی دونست، تحت تعقیب بودن باند اتومبیل رانی توسط پلیس بود.. Genre: Action | Crime | Racing | OmegaVerse
Don't You Love Me Anymore by InfectedFantasy
InfectedFantasy
  • WpView
    Reads 12,532
  • WpVote
    Votes 1,570
  • WpPart
    Parts 35
" همه یه روز ترکت می کنن. یا با خیانت، یا با مرگ و هر چیز دیگه ای.. دست خودشون نیست، احتمالا یکی از قوانین مزخرف دنیا و کارما باید باشه. تو جفت روحی من بودی و هستی، بعد از تموم تراژدی هامون هنوز به این باور دارم. اما مشکل اینه، مردم فکر می کنن جفت های روحی حضورشون کنار هم ابدیه، مقصر اونا نیستن، منم یه زمان جزوی از این مردم بودم.. " دین و کستیل زوج متاهلی هستن که زندگی شون ناخواسته به جدایی راه پیدا می کنه و باورهاشون رو به چالش می کشه.. عقایدشون دستخوش تغییر میشه، اون هم به بی رحمانه ترین حالت ممکن. Genre : Drama | Tragic Romance
The dark side of me[cockles] by theregalo
theregalo
  • WpView
    Reads 3,957
  • WpVote
    Votes 481
  • WpPart
    Parts 10
"نیمه تاریک من" میشا با صدای لرزونی گفت:"اینکه بخوای از دست خود واقعیت فرار کنی خیلی سخته، از دست صداهای توی سرت، احساساتی که توی رگهات جریان داره. کی میدونه راه درست چه راهیه؟چی سفیده چی سیاه؟واسه من همه چی فقط خاکستریه." جنسن دستشو روی گونه‌ی میشا گذاشت و به چشماش زل زد:"پس خودتو ازاد کن میشا، بزار توعه واقعی زندگی کنه، همشونو بکش و خودتو نجات بده." __________________ alternative universe ایده گرفته از سریال hannibal
The Boundaries by _Jaydean
_Jaydean
  • WpView
    Reads 2,584
  • WpVote
    Votes 353
  • WpPart
    Parts 20
عصر آن روز احساس میکردم از دنیایی با مرز و محدوده های نامرئی خارج شده ام، شاید وقتی با غم از کسی فاصله میگیری این حس را تجربه میکنی...