bebygun
- Reads 1,196
- Votes 156
- Parts 5
"بازی ساده بود؛ یک خط قرمز به دور ممنوعه ها و مهره هایی که باید از نقش بسته های روی صفحه پیروی می کردند.
_ چی میشه اگه یکی از مهره ها سرپیچی کنه؟
_ دیوونگیه.
این را گفت و بعد با انگشتش تک مهره ی میان دایره را نشانه رفت:
_ اون با کسی شوخی نداره.
و مهره را توی جایش چرخاند. اسلحه ی کوچکی پشتش پنهان بود.
_ مبادا وقتی بازی شروع شد، عاقبت دیوونه ها رو فراموش کنی. "
"۲۳:۰۹"
▪️نویسنده: bebygun
▪️کاپل: یونمین، ویکوک
▪️ژانر: دارک رومنس، مافیا، معمایی، علمی تخیلی، اسمات