My favorite fanfic
38 stories
 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤       by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 924,725
  • WpVote
    Votes 104,821
  • WpPart
    Parts 50
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و دستت که دستمو محکم فشار میده رو ببینم و بدونم هیچکدوم از اینا متعلق به من نیستن .. من درست شبیه یه گل فراموشم نکن کنار یه جاده وسط زندگی تو دارم به خودم میلرزم ... میترسم بدون اینکه من رو ببینی از روم رد بشی ... میترسم فراموشم کنی ... من از اینکه تو فراموشم کنی میترسم جونگکوک ... ________________________ •. #REPLACE💍⃤ ️ ↳Genre↬Romance_ Mystery_smut +18 ↳Couple↬ kookv .Yoonmin
Ugly fan & Hot fucker_vk  by MAYA0247
MAYA0247
  • WpView
    Reads 568,906
  • WpVote
    Votes 79,112
  • WpPart
    Parts 52
name:ugly fan and hot fucker couple:vkook Gener:🍓اسمات🔞،خشن،عاشقانه،فلاف writet: maya^^ وضعیت: کامل شده⁦☑️⁩ قسمتی از فیک 🎄🎇⬇⬇ _تو خیلی زشتی جئون!❎ کیم تهیونگ تاپ آیدل معروف کره....کسی که جونگکوک تا چشمش رو باز کرد عاشقش شد🍉 تو صورتش زل زد و با بی تفاوتی تمام این جمله رو تو صورتش کوبوند! جونگکوک با بغض دنده رو عوض کرد و با لحنی که سعی میکرد نلرزه گفت _ببخشید قربان!💢 _البته میتونی جذاب باشی _چطوری؟ جونگکوک خیلی سریع پرسید و تهیونگ پوزخند ترسناکی زد💦 تو جاش تکیه داد و در مقابل نگاه ذوق زده جونگکوک با سردی زمزمه کرد _اگه بزنی کنار و اجازه بدی یه دل سیر کتکت بزنم... اون زخما میتونه جذابت کنه!💫💥 و لحظه بعد جونگکوک به معنای واقعی کلمه قفل کرده بود🍓
ஜ 𝑻𝒉𝒆 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒂𝒗io𝒓𝒔 ʚϊɞ 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ஜ( Completed ) by setared
setared
  • WpView
    Reads 292,153
  • WpVote
    Votes 46,197
  • WpPart
    Parts 52
**کامل شده** تا حالا حس کردید کاش خیلی درگیر کسی یا چیزی که عاشقش هستید نمی شدید؟ کاش به دوست داشتنش از دور بسنده می کردید؟ تا حالا پیش اومده از تصمیمتون عمیقا پشیمون بشید؟ این ها دقیقا احساسات این روزهای جینه. جین از تصمیمی که سه سال پیش برای ازدواج گرفته، پشیمونه! خیلی پشیمون! ولی دقیقا زمانی که حس میکنه وقتشه که این گره ی پوسیده که سرنوشتشون رو به هم متصل کرده و زمانی با عشق، با نهایت اشتیاق و با دست های خودشون زدند رو برای همیشه باز کنه؛ سر و کله ی یه معجزه پیدا میشه! یه معجزه که از بین دست های پنج تا موجود کوچولو و دوست داشتنی قل میخوره وسط زندگیشون. معجزه ای که یه گره ی جدید به نام"پدر شدن" کنار گره پوسیده ی عشقشون میزنه و سرنوشتِ زوج ما رو باز هم به هم متصل نگه میداره! البته که با کمک دست های کوچولوی ناجی های کوچک. #1 in namjin #1 in jimin #1 in taehyung #1 in jin
Little One by iamnotshadi
iamnotshadi
  • WpView
    Reads 69,545
  • WpVote
    Votes 10,116
  • WpPart
    Parts 28
دو تا آیس امریکانو با یه بستنی توت فرنگی... ^^ یعنی قرار اون کوچولو با چشمای بزرگ عسلیش هر روز به من خیره بشه و تا عمق وجودم سر بکشه؟ A Sope fanfiction Written by VIO Book 1 of The One series [Highest ranking so far] #1 in iran #1 in btsfanfic #1 in cute #2 in fluff #2 in sope #3 in suga #3 in jhope #4 in bangtan
Psychotic | Persian Translation ( jungkook~jin) by Best_Of_Beth
Best_Of_Beth
  • WpView
    Reads 81,524
  • WpVote
    Votes 9,410
  • WpPart
    Parts 51
"دوستش داشتم،نه بخاطر اینکه اون با فرشته های وجودم میرقصید,بخاطر اینکه آوردن اسمش شیطان های درونمو آروم میکرد" - Christopher Poindexter **** original Story Written By : @weyhey_harry *** این داستان ، بازگردانی شده !! ترجمه از #بث
This is Kim Family by iamnotshadi
iamnotshadi
  • WpView
    Reads 181,610
  • WpVote
    Votes 20,431
  • WpPart
    Parts 20
ده سال از ازدواج کیم نامجون و کیم سئوکجین گذشته حالا اونا والدین پنج تا بچه قد و نیم قدن کیم یونگی هشت ساله به عنوان بزرگترین برادر به دنبالش کیم هوسئوک هفت ساله دومین هیونگ کیم جیمین و کیم تهیونگ چهار ساله دوقلوهای پر دردسر و در نهایت کیم جانگ کوک یک ساله این داستان روزمرگی ها و مشکلات خانواده پر جمعیت و دوستداشتنی کیمه _________________ توجه کنید داستان ترجمه نیست ژانر [فلاف-سوویت-فمیلی-امپرگ-اسمات] ~ با حضور افتخاری اکسو و بلک پینک~ A BTS fanfiction Written by VIO Highest ranking so far #1 in namjin 😭 #1 in fluff #1 in jhope #1 in suga #1 in jin #1 in rm #1 in jungkook #1 in mpreg #1 in jimin #2 in bangtan #3 in فارسی
⌌ One Kiss ⌏ by masih_Gesus
masih_Gesus
  • WpView
    Reads 91,092
  • WpVote
    Votes 10,394
  • WpPart
    Parts 10
"FULL | کـامل شـده" "فقط یک بوسه کافیه تا عاشق من بشی !" "عآشقت شدم " ژانر : دراما - اسمات - رازآلود ♕ Best Ranking : 1 #Vkook 1 #Persian 1 #Farsi 4 #KookV
Now Or Never by annaarmy2002
annaarmy2002
  • WpView
    Reads 120,289
  • WpVote
    Votes 14,360
  • WpPart
    Parts 43
داستان درمورد تهیونگ پسر غمگینی است که عشقش را بخاطر قمار از دست داده و بعد از مدت زیادی عذاب وجدان پسری با شباهت بسیار به آن عشق مرده در زندگی او وارد میشود ...
 SILENT | VKOOK by itsqzll
itsqzll
  • WpView
    Reads 144,221
  • WpVote
    Votes 23,647
  • WpPart
    Parts 29
"هی جونگ کوک میشه لطفا باهام حرف بزنی؟" ''م_من هم_همیشه باهات ح_حرف میز_زنم ته ته'' چی میشه اگه پسر بد مدرسه، کیم تهیونگ، بخواد به جونگ کوکی که نمیتونه حرف بزنه کمک کنه؟ اما تهیونگ یه راز کوچولو داره... +این فیک روند اصلیش از پارت 7 به طور جدی شروع میشه و پر از سوپرایزه! پارتای اول بیشتر جنبه ی طنز و کیوت داره>~< خودم که خیلی باهاشون سافت شدم^~^ ژانر:رمنس_کیوت_فلاف_اسمات_کمدی_+18_مدرسه ای_اختلال چندشخصیتی #1ویکوک 1#تهیونگ #جونگکوک 1#بنگتن 1#cute 1#badboy 1#comedy 1#namjoon 1#jimin 1#bangtan 4#vkook
  𝐃é𝐣à 𝐯𝐮  | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 397,268
  • WpVote
    Votes 60,438
  • WpPart
    Parts 35
[در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنه‌ای احساس می‌کند آن صحنه را قبلاً دیده‌است و در گذشته با آن مواجه شده‌ است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار می‌داد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و گونه‌هاش به رنگ شکوفه های صورتی گیلاس در اومده بودند با کسی چشم تو چشم شد. چشم های هر دو نفر روی هم قفل شده بود. و هردو همزمان چیزی زمزمه کردند اما هیچکدوم صدای دیگری رو نشنید... + پسر توی نقاشی؟ _ پسر توی رویا؟ [ فصل دوم بوک CURSED] کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : فیکو بخون و ببین