Baran1382's Reading List
8 cerita
Forever in your memory | L.S - AU oleh Marry____
Forever in your memory | L.S - AU
Marry____
  • Membaca 92,666
  • Suara 13,475
  • Bagian 30
' همیشه در خاطر تو ' " و همینه ، عشق همینه . در عین پیچیدگی به سادگی گفتن یک جمله ی صادقانست " هر چیزی که مال منه مال توعه تا برای خودت بکنیش " نویسنده : ____Marry@ - فن فیکشن لری استایلینسون - کامل شده آغاز : تابستان ۱۳۹۶ پایان : بهار ۱۳۹۷
Blowing Mind (Persian Translation) oleh larents_iranff
Blowing Mind (Persian Translation)
larents_iranff
  • Membaca 40,621
  • Suara 4,791
  • Bagian 14
❌Original Name: Hoping This Cold Blue Water Scrubs Me Clean And Spits Me Out Again❌ "بمون" هری با ناامیدی زمزمه کرد و لب هاش رو به شقیقه ی لویی چسبوند، طوری که انگار میتونه دردی که اونجا رشد میکرد رو تسکین بده. ولی اون نمیتونه درد رو متوقف کنه، و مهم نیست که چه قدر تلاش کنه... اون نمیتونه کاری کنه که لویی بمونه.
EMPTY NOTE oleh AsraAghaii
EMPTY NOTE
AsraAghaii
  • Membaca 31,232
  • Suara 6,158
  • Bagian 10
غریبه‌ام با هویتی که از آن منه و نیست. راهی برای نجات پیدا نمیکنم. هیچ چیز رو بخاطر نمیارم. چیزی برای فکر کردن ندارم. حتی به یاد نمیارم این درد از کجا نشات میگیره. هیچ چیز رو به یاد نمیارم.
Sea's whisper [L.S | Z.M] oleh Namelessaa
Sea's whisper [L.S | Z.M]
Namelessaa
  • Membaca 193,970
  • Suara 44,403
  • Bagian 60
«بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»
Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation) oleh PersianGayVodka
Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation)
PersianGayVodka
  • Membaca 136,756
  • Suara 29,918
  • Bagian 52
[Completed] پنج سال پیش، هری استایلز برای تبدیل شدن به یک خواننده و هنرمند، زادگاهش رو ترک کرد. هری به اون چه که پشت سرش به جا گذاشت توجه زیادی نکرد- یک زندگی، یک خانواده، و یک همسر... کسی که روزی از خواب بیدار شد و فهمید هری ترکش کرده. و حالا، هری همه چیز داشت: پولدار و معروف بود و همه ستایشش می کردند، از جمله دوست پسرش. اما وقتی حرف جدی شدن رابطه به میان اومد، هری مجبور شد با تمام واقعیت های ناراحت کننده ی گذشته اش رو به رو بشه - و لویی. کسی بود که تمام برگه های طلاقی که هری در طي پنج سال گذشته براش فرستاده بود رو پس فرستاد. ------ H a p p y E n d i n g ------ Written by: @Hattalove (AO3) Translated by: Persian Gay Vodka Team
Gentle Touch  oleh ehsan_st
Gentle Touch
ehsan_st
  • Membaca 74,135
  • Suara 10,288
  • Bagian 44
dear fellows لانگ تایم نو سی ، هااا ؟ امیدوارم حالتون باشه ، با ایده ی یه داستان متفاوت میخوام ذهن همه تون رو به بازی بگیرم . جایی دور از فانتزی های عاشقانه دور از روابط های رنگی و دور از " انتظار " به تک تک تون قول میدم بخاطر هیجان بالای این کتاب ، هیچوقت نتونین ادامه‌ی پارت های این داستان رو حدس بزنین. کتاب حدودا 73 چپتر داره ، و بخاطر ارزشی که برای وقت تون قائلم ، حتما داستان رو تا اخرش پست میکنم . بوک شیپ های متفاوتی داره اما برای اسپویل نکردن فقط میگم که منتظر Larry stylinson باشید . شرط آپ لایک یا کامنت نیست ، اما دلیل نمیشه بهم انگیزه نده تاریخ آپ اولین چپتر ، 98.5.17 sincerely yours ; Əhsan
+12 lagi
Entertainer [Z.M] (mpreg) oleh Partow_kh
Entertainer [Z.M] (mpreg)
Partow_kh
  • Membaca 193,973
  • Suara 26,492
  • Bagian 55
من عاشق شغلمم. وقتی دور میله می‌چرخم، این تویی که سرگرمم می‌کنی لیام!
lovelorn |L.S| oleh Tarane28
lovelorn |L.S|
Tarane28
  • Membaca 8,646
  • Suara 2,019
  • Bagian 16
جایی که لویی یه شاعر شناخته نشده‌ست و هری مجذوب شعر های اون می‌شه. __________ "خیلی دوستت دارم هری. انقدر دوستت دارم که هنوزم فکر می‌کنم انبساط هوا فقط به درد پخش کردن بوی عطرت می‌خوره." 《برشی از متن داستان》 معنیِ اسم: غم‌زده‌ی عشق؛ دل‌خسته‌ی‌ عشق. .Larry Stylinson.