stillunknowwn
- Reads 87,848
- Votes 17,806
- Parts 64
[Completed] *Under edit*
هری به خاطر دوست صمیمیش و تصمیمهای غلط اون وارد ماجرایی میشه که باید از تنها دارایی به جا مونده ازش مراقبت کنه. اما ورقها تکتک برمیگردن و میفهمه واقعیت هیچوقت اون چیزی نبود که فکرش رو میکرده.
وقتی تنها چیزی که حس میشه درده، چه میشه که یک نفر مرهم باشه؟
پینوشت: در این کتاب تمرکزی روی تاپ یا باتمی کاراکترها نبوده.
[Larry Stylinson Fanfiction]
Written by: unknown.
Start: 18.sep.2019
The end: 16.may.2021