LIAM
6 stories
Mistake [z.m_l.s] by rayan1998tab
rayan1998tab
  • WpView
    Reads 43,903
  • WpVote
    Votes 4,579
  • WpPart
    Parts 23
داستان زيام و زويي و لرري و تري سام داره لطفا زير ١٧ سال نخونه ممنون لیام- اون خیلی مسته.... فک نکنم بتونه به ما سرویس بده زین از کنار پنجره به پسر نگاهی انداخت و با لبخند شیطانی جواب پارتنرشو داد. زین- اون خوشگله.. و گی گفته ما منتظر میشیم تا اون به ما سرویس بده؟ لیام شروع کرد به بوسیدن صورت پسر اول از چشماش شروع کرد و متوجه شد پسر اروم چشماشو باز کرد چشمای ابی درشتش با دیدن مرد درشت تر شد با متوجه شدن دستای و دهن بستش شروع کرد به تقلا کرد. لیام- اوه دیر راه برگشتی نیست.
PROFESSOR PAYNE[ZIAM][persian translation] by _kimiamalik_
_kimiamalik_
  • WpView
    Reads 7,694
  • WpVote
    Votes 633
  • WpPart
    Parts 5
"اوه خیلی کارها هست که دلم میخواد باهات بکنم زین ، خیلی کارها....." لیام لبخند زد و به زین نزدیک شد ، لب هاش روی گوش زین کشیده میشدن ، زین لب پایینش رو گاز میگرفت تا ناله هاش رو توی گلوش خفه کنه "و اگر میخوای که بفهمی فقط کافیه ی قرارداد کوچولو رو امضا کنی" warning : bdsm , kinky 🔥✨ written by : khristina translate by : _kimiamalik_ (me)
Here you are  [z.m_l.s] by rayan1998tab
rayan1998tab
  • WpView
    Reads 128,697
  • WpVote
    Votes 16,623
  • WpPart
    Parts 53
محتواي +١٨ داره و لطفا اگه دوست نداريد نخونيد.. هیچوقت نمیتونست چشماشو، اون لحظه که بهش سرزنش تلخی میزد از یاد ببره.. چشمای افسونگری که تهدید کننده و وعده دهنده اونو به بازی گرفته بود... دوگوی سبز جذاب و پر حرارتی، که همه هستی لويى رو تا اونجایی که از فکر بشر عاجزه به سمتش میکشید..
The Wedding Date [ Persian Translation ] by themaniro
themaniro
  • WpView
    Reads 56,886
  • WpVote
    Votes 10,543
  • WpPart
    Parts 33
• زین توی فروشگاه والمارت کار میکنه. اون دوست پسر نداره و خیلی وقته که به یه قرار نرفته. مامانش همیشه دنبال یه پارتنر برای اونه و حالا هم که برادرش میخواد ازدواج کنه، فشار از طرف اون بیشتر شده. زین میخواد که یک نفر رو پیدا کنه، ولی با درنظر گرفتن اتفاقاتی که در گذشته براش افتاده یکم سخته. اون مجبور میشه با کسی که مامانش انتخاب کرده به یه قرار بره. اون شب یه اتفاقی می افته. اتفاقی که باعث میشه لیام پین رو استخدام کنه تا به عنوان قرار در عروسی برادرش حضور داشته باشه. چیزی که در نهایت، تبدیل به بهترین تصمیمی میشه که تا حالا توی عمرش گرفته. • [ ترجمه فارسی ] [کمپلتد]
•Λsian BOҰ• by iamvdepp
iamvdepp
  • WpView
    Reads 125,233
  • WpVote
    Votes 20,586
  • WpPart
    Parts 53
ل-هی آسیایی ز-ولم کن ! ل-انقد ازم فرار نکن !
SYNDROME [ZiamFanfiction] by Nazanin_0
Nazanin_0
  • WpView
    Reads 116,054
  • WpVote
    Votes 19,247
  • WpPart
    Parts 52
COMPLETED Ranking #1 in Fanfiction -حداقلش من همینی ام که هستم، تو کی هستی پشت نقاب هات ؟! +من همون لعنتیم که قرار بود عذابت بدم، ولی نمیدونستم با عذاب دادنت خودمم نابود میشم !