waterlily71's Reading List
12 stories
با تو رنگی by jikooklover_iran
jikooklover_iran
  • WpView
    Reads 112,021
  • WpVote
    Votes 15,972
  • WpPart
    Parts 29
جیمین پسری که از زندگی بریده و جونگکوک خواننده ای که بی اعتمادی آدما رو ازش دور کرده و وقتی سرنوشت اونها رو تو یه مسیر میندازه همه چیز عوض میشه 💙کوکمین💛
Time; YoonMin | Per Translation by StoryTeller_Mia
StoryTeller_Mia
  • WpView
    Reads 62,158
  • WpVote
    Votes 12,716
  • WpPart
    Parts 38
زمان | Time خلاصه: پارک جیمین ناراحت و تنهاست؛ پارتنری که 15 سال باهم بودن، از نظر احساسی و فیزیکی بعد از سالها سواستفاده و سورفتار اون رو رها کرد و روش اثر بدی گذاشت و باعث شد توی تمام زندگی همچین احساس سنگینی داشته باشه. اون آرزو می کنه یه شانس دیگه برای برگشت به عقب داشته باشه و توی اون زمان که تو دبیرستان بودن؛ دیگه احساسات اون مرد رو نپذیره. یه تصادف، یه تغییر، یه شانس.. وقتی جیمین با یه ماشین تصادف میکنه و به سمت مرگش ته یه دریاچه ی یخ زده می بره جیمین میدونه که قرار بمیره اما با اینکه فقط 30 سالشه از این رفتنش خوشحاله. هرچند، مرگ نقشه دیگه ای برای این مرد داره. مرگ به جیمین پیشنهادی رو میده که همیشه می خواسته. یه شانس دوم. تنها نکته ای که وجود داره اینکه اون دوباره تو 30 سالگی، همین روزی که کشته شده؛ خواهد مرد اما تو این زمان به سن 15 سالگیش برمیگرده تا زندگیش رو دوباره شروع کنه. جیمین هم با اشتیاق و بدون توجه به عواقب این تصمیم قبول میکنه. چه اتفاقی میوفته وقتی همین قدم، تمام دنیاش رو تغییر بده. چه اتفاقی میوفته وقتی به خودش اجازه میده که با نوجوون پردردسر و تنهایی که سال ها قبل به خاطر ترس ازش کناره گرفته رو به روشه و اون رو بپذیره. چه اتفاقی میوفته اگه اون چیزی که قلبش این همه سال نداشته رو (عشق)،
Shards Of Him || completed by sonsuz_rb
sonsuz_rb
  • WpView
    Reads 7,727
  • WpVote
    Votes 1,749
  • WpPart
    Parts 50
دنیا پر از این موجودات بود، عنکبوت هایی که در طول روز وانمود می کردن پروانه شدن، عنکبوتایی که پروانه بودن ولی پروانه نموندن. طبیعت انسان لحاظ می کرد بینشون خوب جا بگیرن! عنوان: قطعه‌های او کاپل اصلی: جینمین - ویمین کاپل فرعی: یونکوک - ویهوپ - سوپ
more than a bestfriend +18 [completed] by sugaswife5
sugaswife5
  • WpView
    Reads 100,828
  • WpVote
    Votes 11,481
  • WpPart
    Parts 23
از وقتی که ما بچه بودیم تو بهترین دوست من بودی. تو منو میشناسی ، و منم تو رو میشناسم. تو همه چیز رو راجب من میدونی اما خب، من همه چیز رو راجب تو نمیدونم . وقتی راجب عشقت به یه نفر دیگه بهم گفتی ، قلب من کاملا شکست . نمیتونم واسه خوشحالیت خوشحال نباشم ، ولی نمیتونم جلوی گریه های از رو حسودی ام رو بگیرم . امیدوارم یه روز برسه که راجب احساساتم بهت بگم ، چیزی که تاحالا شانس گفتنش رو نداشتم . قلب من کاملا شکست و دیگه نمیخوام عاشقت باشم . یا بهتر بگم . الان ازت متنفرم . ________________________ #1 bangtan #1 gay #1 boyxboy #2 vmin
This Is Not Real || Full || KooKmin by Nilo_o
Nilo_o
  • WpView
    Reads 85,778
  • WpVote
    Votes 10,231
  • WpPart
    Parts 56
" Completed " کاپل: کوکمین ژانر: رومنس،کمی هیجانی، اسمات، روانشناختی 《خلاصه 》 همه چیز درست پیش میرفت. همه چیز از نظر جونگ کوکی که زندگی رو تو آرامش و سرزندگیِ جیمین میدید،آروم پیش میرفت! اما اینطور نبود... جیمین بیشتر از این نمیتونست از چشمای عاشق جونگ کوک پنهانش کنه چون یه سری چیزایی که نباید میشنید رو دوباره شنید، صحنه هایی که نباید میدید رو دوباره دید. تو خواب و رویا؟ تو واقعیت؟ یه توهم ساختگی بود؟ یا یه گذشته ی تلخ و دردناک؟ یه شخصیت مملو از تاریکی که ملکه ی ذهنِ جیمین بود، قرار بود دوباره با آزاد شدنش، زندگی این دو پسرِ تازه به آرامش رسیده رو ویرون کنه؟ ولی این شخصیت تاریک نما دقیقا کجا آزاد شده بود؟ تو توهم جیمین یا.... امیدوارم که از خوندنش لذت ببرید. لطفا با ووت هاتون ازم حمایت کنید و اگه دوست داشتید فالو کنید 🤍 #TINR #Nil
Broken Dollies *jikook,kookmin* translation by sqjmarmy
sqjmarmy
  • WpView
    Reads 19,966
  • WpVote
    Votes 2,859
  • WpPart
    Parts 11
جیمین یه دانش آموز معمولی و پاکه: بی گناه، جوری درس میخونه انگار به زندگیش وابستس، زندگی اجتماعی نداره،خانواده متعصب و بسیار مذهبی داره. اون به فرد فراموش شده توی جهانه. جونگکوک پسر مشهور مورد علاقه شماعه: خودبین،مشهور،جذاب و اون هرکار شهوت انگیزی که شما تصور کنید رو توی زندگیش انجام داده. هردو پسر توی دنیای خودشون گیر کردن، هردوی اون ها وابسته به کشتن خودشونن چون فکر میکنن که این همه سال وقتشون هدر رفته. اما تا جایی که یک شب جونگکوک جیمین رو وقتی پیدا میکنه که قصد انداختن خودش به پایین پل رو داشته. توجه! •خودکشی و افکار افسرده •اسمات •خودزنی •خشونت •رابطه خانوادگی نه چندان خوب
Dilemma by nigellan
nigellan
  • WpView
    Reads 7,737
  • WpVote
    Votes 1,200
  • WpPart
    Parts 22
انتهای هر مسیر نور امیدی در صدد شکفتن به روی خسته و رنجیده جان ماست... انتهای هر مسیر ، پاداشی عظیم چشم انتظار پذیرایی به روح دریده شده هر یک از ماست... و گاهی بلعکس چشمانمان را روی هم میگذاریم و خود را به مسیری که آغوشی باز در قالب دوستی مهربانو دلسوز انتظارمان را میکشد میسپاریم آغوشی باز.... اما از جنس تیغه ای فولادین، و شراره های آتش.... و دردناک تر از آن آغوش فریبنده روزی به سراغمان می آید که هیچ انتظاری از ظهورش نداشتیم دوراهی که نمیدانیم غرور و نفرت پیروز اصلی میدان میشود یا جنون و عشق..... • (نِژلا) • (ژانر:درام_رومنس_معمایی_اسمات)
Before Our Spring - [Completed] by theteara
theteara
  • WpView
    Reads 79,583
  • WpVote
    Votes 15,154
  • WpPart
    Parts 48
تهیونگ به جیمین قول می‌ده. شب‌ها می‌گذرن، روز‌ها از راه می‌رسن. باد می‌وزه، قول‌ها شکسته‌ می‌شن و فصل‌ها عوض می‌شن؛ تابستون، پاییز، زمستون، زمستون، زمستون. و برف همیشه موندگاره. تهیونگِ من، تو می‌تونی قولی بدی که شکسته نشه، آفتابی که خاموش نشه، شبی که از راه نرسه؟ می‌تونی برف‌ها رو آب کنی؟ می‌تونی بهار رو صدا کنی؟ برای من، برای ما؟ |ویمین - یونمین - یونسئوک| |فلاف - انگست| BTS VMIN FANFICTION copyright © 2019 teara , Yeg 9.12.19 Trigger warning! Major character death.
Mafia's babyboy(Completed) by vanilla-z
vanilla-z
  • WpView
    Reads 466,814
  • WpVote
    Votes 45,596
  • WpPart
    Parts 63
(Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدیک شدن به جئون جانگ کوک ، رئیس بزرگترین باندِ مافیا یک تصمیم غلط بود ولی تنها راه بود. تنها راهی که جیمین رو به خواسته اش می رسوند تا جیمین بتونه تمام خاطرات لعنتیش رو به سرانجام برسونه. -------------------- جانگ کوک: از پسرای بد خوشم نمیاد. پسرای بد باید تنبیه بشن دقیقا مثل تو که باید تنبیه بشی . بهت هشدار داده بودم پسر خوب و مطیعی باشی. با دست ازادش گونم رو نوازش کرد. +دوست ندارم پسر خوشگلی مثل تورو تنبیه کنم ولی متاسفانه از پسرای بد خوشم نمیاد حتی خوشگلش. ----------------' #1kookmin #1 jikook #1gayfiction #1 mafia #1 fiction #1 iran #2 iran #3fiction
Metanoia by JazzEdward
JazzEdward
  • WpView
    Reads 25,982
  • WpVote
    Votes 4,168
  • WpPart
    Parts 43
گاهي معصوم ترين ها مرتكب بزرگترين گناه ها، گاهي بي نقص ترين ها دچار سياهي ها، گاهي با ملاحظه ترين ها نابينا، و گاهي پاك ترين ها درگير گرفتن انتقام ميشن. بخشش و گناه درست مقابل هم قرار دارن و جيمين حاضر بود براي بخشيده شدن تنها عشقي كه تا به حال تجربه كرده بر روي زانوهاش بيفته و به التماس بنشينه! ........................ كاپل اصلي : جينمين-تهجين ژانر : دراما،انگست،اسمات