Seleccionar todo
  • Born In Auschwitz
    15.6K 4.2K 13

    "و نه عزیزِ من، نه. من سی و هشت سال پیش در آلمان متولد نشدم. من توی بغل هیچ پرستاری و در هیچ خونه‌ی اعیانی‌ای به دنیا نیومدم. محل تولد من همینجاست، این اردوگاه نفرین شده، اینجایی که تو دست‌های لرزانت رو دورم می‌پیچی... و بهم این توانایی رو میدی که با دیدنت، هر لحظه و هر ثانیه، بمیرم و یک‌بارِ دیگه متولد بشم..." [KAIHU...

    Completa  
  • Perfect Red
    10.1K 3K 16

    "توی ماشینت میشینی و یک لیوان قهوه‌ی سرد به دستت میدن. حکم‌ت رو طوری توی دریا میندازن که لحظه‌ای با خودت فکر نکنی این کوفتی شاید چیز ارزشمندی باشه. مسئولین اسکله هرگز چشم دیدنت رو ندارن. عذاب وجدان به گردنشون چنگ میزنه. چون شاید دو هفته بعد از رفتنت، شایعاتی از شهرک‌ها بهشون میرسه. با هم پچ پچ میکنن؛ اوه، رفیق، فلانی...

    Completa  
  • The Mad Hatter
    18.4K 4.7K 30

    گربه دست راستش را تکان داد و گفت: در این سمت یک کلاهدوز زندگی می‌کند، و در آن سمت یک خرگوش. هرکدام را که ببینی دیوانه‌اند. آلیس گفت: ولی من دلم نمی‌خواهد به سراغ افراد دیوانه بروم. گربه گفت: اوه! شما چاره‌ای ندارید. اینجا همه‌ی ما دیوانه‌ایم. "این فن‌فیکشن ادامه داده نخواهد شد." [CHANBAEK × KAIHUN] [Surreal × Psycholo...

  • 𝐑𝐄𝐃𝐄𝐌𝐓𝐈𝐎𝐍.
    4.2K 857 8

    " شلوغی آدم ها ، از کشیدن تیغ روی پوستش آزاردهنده تر بود؛ این درست مثل اُپِرایی بود که توسط جیغ بچه های یک ساله خونده میشد و شیشه های مغزش رو به لرزه در میورد؛ تنها هدف سهون این بود که اجازه شکسته شدن رو به اون جنس ظریف نده. اما درک همه چیز سخت تر میشه زمانی که مرز بین واقعیت و توهم از بین میره." 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐒𝐞𝐤�...

    Completa  
  • MY LITTLE MAN
    53.1K 12.1K 36

    "مـرد کوچـک من" سهـون، پسری که با قدرت خاصی از کمای پونزده ساله‌اش بیـدار می‌شه و معشوقـی رو که در بُعـد قبلیِ زندگیـش به طرز دردناکی از دست داده، ملاقات می‌کنه. فکر می‌کنید سهـون می‌تونه از معشوقش در این بُعـد از زمان محافظت کنه یا باید این بُعـد رو هم رها و برای محـافظت از معشوقش به بُعـدهای دیگه‌ای از زندگیش سـفر ک...

    Completa   Madura
  • PARANOID
    86.2K 18K 60

    " پـارانوئیــــد " اما هیچکس بی‌گناه نبود. نه سهون که عاشق دوست صمیمیش شد: -به سایه‌ات نگاه کن. نزدیکتم. در حالی که هرگز نمی‌تونم لمست کنم. من سایه‌ی توام جونگین! و نه جونگین که با اسلحه‌اش قلب دوستِ عزیزش رو نشونه گرفت و بی‌درنگ، شلیک کرد. -کسی که شلیک کرد تو بودی، اما کسی که مُرد هم تو بودی. . MAIN COUPLE: SEKAIHUN...

    Completa   Madura
  • Cancer
    34.5K 8.7K 20

    "بکهیون... محض رضای خدا. من می‌دونم که از زندگی چه‌چیزی میخوام. اینکه تو رو داشته باشم، خب؟ اما تو... تو نمی‌دونی. نمی‌دونی چه‌چیزی میخوای. از زندگی، من، حتی خودت! بهم میگی ازدواج کنم و بعد بابتش بازخواستم می‌کنی. من رو می‌بوسی و روز بعد میگی که عشقم احمقانه‌ست. ازم میخوای تمومش کنم و بعد شاکی میشی که چرا ازت دوری کرد...

    Completa  
  • Paper Flowers
    1.7K 159 3

  • "How Long Is Forever?"
    22K 4.8K 38

    [Completed] :«تو می‌گی، همیشه چه‌قدره؟» :«الان مطمئنم چند ثانیه. یعنی، گاهی فقط چند ثانیه.» کاپل:چانهون. ژانر:انگست‌.

    Completa