"مشترک گرامی، شماره شما به علت عدم فعالیت و پرداخت بدهی ها، تا اطلاع ثانوی مسدود می‌باشد. لطفا پس از دریافت این پیام، جهت جبران بدهی های خود به نزدیک ترین درگاه مخابرات مراجعه کنید." __________________________ یونگی، بعد از اتمام سربازی به خونه برمی‌گرده و تلفنی که از خیلی سال پیش کنار گذاشته بود رو پیدا میکنه. در...
جیمین یه پسر هیفده ساله است که در اثر یه حادثه قدرت تکلمش رو از دست داده و یک ساله که به مرکز توانبخشی برای دوباره به دست آوردن صداش مراجعه میکنه. حالا اون توی ناامید ترین روزای زندگیشه ودرست وقتی فکر میکنه شاید قرار نیست هیچ وقت دوباره بتونه حرف بزنه یه ملاقات همه چیز رو عوض میکنه. "تو مثل زئوس میمونی" روی دفترچه ا...
بعد از اون شب، دیگه اون پسر رو ندیدم و این حقیقت داشت. من تنها بازمانده‌ی اون کلبه متروکه بودم و قصه ما همونجا بین بوی زنگار و شن های سرد ساحل خاک شد. By: August
Jimin accidently ends up texting a science major instead of his best friend. Jimin: Tae! TaeTae🐯💜: Who's this? Jimin: Tae, stop playing dumb. It's me, Jimin. TaeTae🐯💜: I probably read that wrong because I'm suffering from a veisalgia, but the fuck is a Tae? Jimin: Tf is a veisalgia?
"I know I don't mean anything to you. But I am so, so glad that I got the chance to spend a split second in your oh so precious orbit, like a shooting star passing by." - Or how Jimin struggles with his one sided love to Yoongi. Long chapters. Started December 2016 Completed October 2017
🌊دریای سیاه🌊 [کامل شده] دست هایش به رنگ خون آغشته شده...گونه هایش به رنگ اشک... چشم هایش فریاد میکشند و لب هایش بر هم دوخته شده اند.. این دریای سیاه دریا نبود، مرداب بود، باتلاقی بود برای فرو بردن احساساتش.. او مانده بود بی عشق، بی روح، بی جسم، او مانده بود بدون او.. ~~~ "گریه نکن. مردم فقط توی فیلما به خاطر عشق می...
"why are you up here all alone?" "i'm just thinking." "about what?" "nothing and everything at the same time." - ALL RIGHTS RESERVED 2016 © baepsaemalum
Hes so beautiful. Yet I'm so shy. I wish I could tell him how I feel.
๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره...
Jimin is haunted by the school's top D-list students- being a pudgy, four eyed nobody has made him a main target for trouble. After leaving his awful school life behind and rebuilding himself, Jimin faces his longtime bully once again with a mind set on giving him a taste of his own medicine. Started: 8-27-15 Ended...
"How do cats end a fight? They hiss and make up." In which Jimin accidentally texts the wrong number. -- T/W: strong language and lots of fluff
When Jimin discovers a text moving him to tears in the school's boys bathroom, he curtly comments it. Never he would've considered it possible to get a reply. But who's the person behind this 'masterwork'? And what's the deal with his classmates' and especially his best friend's weird behavior? ...
[C O M P L E T E] جیمین همسایه ی جدید یونگیه و یه کراش تقریبا بزرگ روش داره..... چی میشه وقتی که در خونه ی جیمین به صدا در میاد و یونگی پشت دره؟؟؟ (Translated) Cover:kallamari
❝there's a sign on the door and i've come to apply. and don't stutter, embarrassment doesn't look good on you.❞ ⤷in which a boy who owns a flower shop hires someone that changes his heart. [yoonmin au] {completed} (#847 in fanfic 11/2/16)
❝ well, i wanna make you smile, duh. ❞ ↝ a quick and painless fic. ↝ 170422: 245 in fanfiction © VANTEKTH, DEC. 2016 ↭ PLAGIARISM IS A CRIME.
'یک روز تو هم با نگاهت بهم التماس می‌کنی که باورت کنم...' 《کامل شده》 کاپل: یونمین، تهکوک، نامجین ژانر: تاریخ معاصر، عاشقانه +اسمات By: Augustida
» [completed] « in which min yoongi gets stuck in the elevator with his annoying af neighbor, park jimin. [sloppily written | no editing made] © fuckedbyoongi
" فقط ميخواستم همونقدر كه از لحاظ روحى بهم آسيب زده بودى، از لحاظ فيزيكى بهت آسيب بزنم. "
او هر روز اونجا مينشست و ساعت ها، مدادش براى كشيدن طرح هايى دور از چشم پسر، روى كاغذ سفيد ميرقصيد.
"hey so my wi-fi kinda broke down and i was wondering if i could use your wi-fi? if yes, what's your wi-fi password?" in which a girl who tries to figure out her neighbour's wi-fi password.
Omega Park Jimin has been running from his mate for three years. Between his past experience with soulmates and the tense atmosphere at school, he sees no reason to be revealing himself for what could be a lifetime of pain and fear. But Min Yoongi doesn't want to take no for an answer.
تا حالا شده که بربخورید به کلی داستان با این مضمون که توش گفته آلفا؟ بتا؟ امگا؟ امگاورس؟ اصلا پیش خودتون پرسیدید این ژانر از کجا می‌آد و به چه معنیه؟ یا تو داستان‌ها با چیزهایی مواجه شدید که این ژانر رو کاملا اشتباه توضیح دادن؟ خب اینجا من براتون قراره کاملا این ژانر رو با تمامی تاریخچه و جزئیات برای نوشتن‌ش باز کنم...
