mahi_1998's Reading List
13 stories
Never Again [Ziam] by mahi_hs
mahi_hs
  • WpView
    Reads 257,096
  • WpVote
    Votes 27,762
  • WpPart
    Parts 73
- when ? - I don't know - maybe later ? -No, never again ------------- - didn't you say never again? - No , not gonna lose you again - but no , never again! **** -کی ؟ - نمیدونم - شاید بعدا ؟ - نه ، هیچوقت دیگه ---------- - مگه نگفتی هیچوقت دیگه ؟ - نه دیگه از دستت نمیدم - اما نه ، هیچوقت دیگه .
Golden |°•Ziam Mayne•°| by ToMmoMayne
ToMmoMayne
  • WpView
    Reads 47,895
  • WpVote
    Votes 9,104
  • WpPart
    Parts 24
اشتراک بین آدم‌ها میتونه ناچیز باشه...یا عجیب یا بی‌ربط یا مرموز اشتراک اون‌ها ایستگاه اتوبوس و آفتاب سر صبح بود...
"I AM LIAM " [Z.M][L.S] by sepideh_d
sepideh_d
  • WpView
    Reads 14,057
  • WpVote
    Votes 2,018
  • WpPart
    Parts 20
یه روزی راجب درخشش خنده هات یه آلبوم می دم بیرون لیام...اون وقت اسمش رو می ذارم سقوط ایکاروس!
°Little Problem° [Z.M] _ By Sara (Completed) by notevensara_
notevensara_
  • WpView
    Reads 327,678
  • WpVote
    Votes 55,711
  • WpPart
    Parts 62
+آقای پین، یا بچه‌ی بوگندوتو از جلوی در خونه‌ی من دور میکنی یا زنگ میزنم پلیس!! Highest ranks: #1 in fanfiction and #1 in onedirection 💛❤ با احترام به لیام پین و تمام خاطرات قشنگی که بهمون هدیه داد.
Dust Bones [Punk Harry Styles] by 1DFanFic_iran
1DFanFic_iran
  • WpView
    Reads 92,376
  • WpVote
    Votes 7,047
  • WpPart
    Parts 53
کار کردن برای مافیا اى که دنیا رو اداره میکنه باعث شده هری بدونه که چطورى بُكشه ، چطورى قربانی هاش رو شکار کنه و چطورى از خرج كردن هرگونه رحم و مروتى خوددارى كنه. اون به محیط تنها، ساکت و خشن عادت داره. اون در کاری که انجام میده بهترینه. ولى وقتی که اون برای حفاظت از دختر رییس در برابر قاتل هاى جهانى انتخاب ميشه ، هر کاری که انجام ميده به مشكل تبديل ميشه. کتلینا تلاش میکنه تا اون رو بفهمه، و در نتیجه شکست میخوره چون به جاش عاشق مردی میشه که به شدت در برابر اون مقاومت ميكنه. (Harry Styles AU) [Persian Translation] Copyright All Rights Reserved ©zeffervescent
Behind the mask(ziam AU)  by setidarcy
setidarcy
  • WpView
    Reads 77,902
  • WpVote
    Votes 13,763
  • WpPart
    Parts 35
وقتی که اون ماسکش رو برداشت اتفاقات زیادی افتاد. اما تنها چیزی که لیام میتونست ببینه چشمای عسلی اون بود و از همون موقع همه چیز عوض می‌شد. لیام مطمئن بود زندگیش قراره عوض بشه.
sorcery school by ghazal_hi
ghazal_hi
  • WpView
    Reads 66,173
  • WpVote
    Votes 7,002
  • WpPart
    Parts 40
شارلوتا مککنزی دختریه که ساله چهارمشو توی مدرسه ی جادوگریه هاگوارتز میگذرونه. دختری که تنهاست،هیچ دوستی نداره و دختره محبوبی نیست.............! اما یک ساله جدید چیزای جدیدی همراهه خودش میاره که کنار اومدن باهاشون اصلا آسون نیست اتفاقات جدید،مشکلاته جدید،آدم های قدیمی با رفتار های جدید!!! همه ی این چیزای جدید یه ماجرایه پر فرازو نشیبو واسه ی اون میسازه........
DEAR STRANGER[ ZIAM-AU ] by zquadthebest
zquadthebest
  • WpView
    Reads 63,904
  • WpVote
    Votes 7,644
  • WpPart
    Parts 53
[COMPLETED] #1 at #ziammayne "همه چیز تو یک لحظه متوقف شد ، لحظه ای که اون باید تصمیم میگرفت فراموشش کنه یا نه " "غریبه های عزیز فراموش نشدنی HIGHEST RANK : #1 in #ziammayne 30June2017 - - - - - - [COMPLETED] [ZIAM AU] [COVER BY -Hxllia]
Infinity >>Zarry (Persian translation) by susugn
susugn
  • WpView
    Reads 20,437
  • WpVote
    Votes 2,969
  • WpPart
    Parts 44
چيزي كه توي گذشتس , مقدمس. -شكسپير (تو ميتوني بدويي ميتوني قايم شي ولي نميتوني از گذشتت فرار كنى)
Resistors by PariSfv
PariSfv
  • WpView
    Reads 15,458
  • WpVote
    Votes 1,559
  • WpPart
    Parts 26
"در جنگ بین خیر و شر، ضربه میزنی و ضربه میخوری، پیروز میشی و شکست میخوری و تنها کاری که باید بکنی...... این که .... مقاومت کنی"