VKOOK ONESHOTS
چند شاتی های ویکوک/کوکوی در طرح ها و رنگ های مختلف😁 با کمی چاشنی اسمات🌙 #سایلنت_ریدر_نباشیم
چند شاتی های ویکوک/کوکوی در طرح ها و رنگ های مختلف😁 با کمی چاشنی اسمات🌙 #سایلنت_ریدر_نباشیم
چند نکته رو قبل از خوندن بدونید. 1.این داستان برای کسانی که سابقه ی مشکلات روحی، افسردگی، اختلال خوردن و ... دارن اصلا مناسب نیست. 2. داستان سال ها قبل نوشته شده و از پروفایل واتپد دوستم با اسم دیگه ای یه مدت گذاشته شده الان فقط در حال ویرایش شدنه و از اونجایی که به سبک شرقی نوشته نشده داستان رو طوری نوشتم که تو کاناد...
《کاملشده》 داستان از اونجایی شروع میشه که جئون جونگکوک از بوسان اومده تا توی سئول درس بخونه و به همه دروغ گفته که وضع مالیش خوب نیست تا دوست واقعی پیدا کنه و یه روز وقتی میره دندون پزشکی میفهمه که دندون پزشکش زیادی جذابه و بعد از مشورت کردن با جیمین صمیمیترین دوستش و هم اتاقیش، یه پیشنهاد عجیب به دندون پزشکش که ازش ۱۲...
>name : Holy and UnHoly >couple : VMin / NamJin / suga×hyri >genre : fantazy(werewolf , vampire) / angst / >romantic / general >writer : farnoosh
داستان درباره تشكيل روابط اشتباه..روابطي ك باعث فاش شدن رازهايي ميشه ك هيچوقت نبايدگفته ميشدن،هست. 🔞لطفا با توجه به درجه سني تون بخونين.🔞
๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره...
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشک...
"تحويل پيتزا!" "كدوم خري ساعت ٦ صب پيتزا مياره؟" "خب كدوم ادمي ساعت ٦ صب پيتزا سفارش ميده؟" "براي اخرين بار ، من پيتزا سفارش ندادم!!!" // جونگكوك پسره يك فرد بسيار پولداره ، تهيونگ هم پسريه كه پيتزا تحويل ميده. هردوشونم سمجن..كدومشون منصرف ميشه؟ (اين ترجمه فيك اصليه اگه ميخواين بخونين برين اينجا بخونين.. https://my.w...
Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پ...
مـيـن يـونگـي x پـارک جیـمین • كـاري از تيـم ترجمه ميـن شـوگٓا آي آر• پارك جيمين در نقشِ پسرِ لوسِ رئيس شركت،و مين يونگي در نقش خلافكار يك باندِ سه نفـره 🚂🧣