anonymousXx_M
دیلیا خسته بود ولی نشون نمیداد،عاشق خواب بود ولی از خوابیدن سر زمانای مشخص بیزار بود و آهنگاش، طراحیاش و تماشای سریالای مورد علاقش دریچه ی کوچیکی بودن برای فرار از واقعیت.
امیلیا برعکس بود، بیشتروقتا خودش رو غرق میکرد هرچقدرم که واقعیت ترسناکو بی رحم بود . با اینحال اون دریچه کوچیک برای فرار بعضی وقتا مورد استفاده قرار میگرفت.