Fiction
8 stories
For The First Time by Fire_writes
Fire_writes
  • WpView
    Reads 26,150
  • WpVote
    Votes 4,088
  • WpPart
    Parts 33
فرو رفتن در آغوش ترس ها ، زندگی او بود . . . این یک داستان عاشقانه و یا فن فیکشن نیست .. فقط روایتی ساده ست :) . . Cover by : @kimiyamd
Amber by lulufar1
lulufar1
  • WpView
    Reads 32,726
  • WpVote
    Votes 5,592
  • WpPart
    Parts 36
تا وقتی که بین رنگها غرق نشدی نمیتونی شرارت سفید رو ببینی... یا مظلومیت سیاه رو... آشوب آبی... و آرامش قرمز رو...
Falling In Love With Mr.Step-Brother[BoyXBoy] Translation by gayswillwin
gayswillwin
  • WpView
    Reads 82,312
  • WpVote
    Votes 9,930
  • WpPart
    Parts 38
خدای زیبایی . این اسمیه که دوستای نُوا و بقیه ی رفقاش تو مدرسه صداش میزنن . اون پولدار و عالیه . و این اولین چیزیه که مردم ازش میدونن . فقط ۱۸ سالشه و دانشجوی ارشده . وقتی مادرش ترکش کرد و پدرش به کلی تغییر کرد ، رفتاراش سرد و بی احساس شد . عصبی و خشن بود. وقتی پدرش عشق جدیدی رو پیدا میکنه ، و تصمیم میگیره اجازه بده زن جدیدش تو خونش با اونا زندگی کنه . چیزی که نُوا فکرشو نمیکرد این بود که اون قرار بود یه برادر داشته باشه . لب درخشان . این چیزی بود که دوستای گلاوس کایسر صداش میزدن . فقط ۱۶ سالشه و دانشجوی سال سومه . و خیلی معروفه . وقتی مادرش تصمیم گرفت با عشق جدیدش ازدواج کنه و باهاشون زندگی کنه ، خشم رو حس میکرد . نمیخواست دوستاشواز دست بده ، مخصوصا شهرتش رو . اما اون عاشق مادرشه پس حاضره هر کاری براش بکنه . زمانی که اون دوتا همو ملاقات میکنن ، همه چیز بهم میریزه . (این داستان توسط Yasi Stylinson ترجمه میشود ..... امیدوارم لذت ببرید) (Completed)
Hotline Launder(Persian Translation) by DepthOfBookshelf
DepthOfBookshelf
  • WpView
    Reads 30,347
  • WpVote
    Votes 7,620
  • WpPart
    Parts 41
"خشکشویی کوییک کلین! وقتی چیزی کثیف باشه ما تمیزش میکنیم، ملیسا صحبت میکنه." "اه..." "سلام؟.." "من از یه دختر کیوت شماره تلفنش رو خواستم و این چیزیه که اون به من داده." #1 in short story Book 1 From Texts And Calls Series Original Story By: @taledust
Sectional by Anahita_Solot
Anahita_Solot
  • WpView
    Reads 1,691
  • WpVote
    Votes 264
  • WpPart
    Parts 9
از بیرونی‌ترین لایه‌ی مغز تا درونی‌ترین بخش که ممنوعه‌ترین رازها در آن است.
Dream Asylum : 7 Sense by Anahita_Solot
Anahita_Solot
  • WpView
    Reads 4,320
  • WpVote
    Votes 712
  • WpPart
    Parts 7
هشدار : نویسنده مسئولیت حیرت و سردرگمی شما بعد از خوندن این داستان رو نمی پذیره. روند درمان بیماری در آسایشگاه روانی رویا که خودش رو بیمار نمیدونه و دنبال درمان دکترشه....
kiss & Kill (Persian Ver.) by Anahita_Solot
Anahita_Solot
  • WpView
    Reads 7,120
  • WpVote
    Votes 1,353
  • WpPart
    Parts 27
کیس میدونست توی دردسر افتاده.هیچ چیز درمورد یه پسر جوون زخمی با موهای سفید نمیتونست نرمال باشه.به خصوص اسمش! اسمش کیل بود. و خب ، خود کیس هم اسم متداولی نداشت.
The Lost Man.  by vampire_sh17
vampire_sh17
  • WpView
    Reads 7,267
  • WpVote
    Votes 1,513
  • WpPart
    Parts 13
عمو، الگوي برادر زاده بود.