Sania_zh's Reading List
23 stories
I'm Here by valenwriting
valenwriting
  • WpView
    Reads 6,159,783
  • WpVote
    Votes 265,869
  • WpPart
    Parts 55
Jeon Jungkook and Kim Taehyung have been friends for years. Hell, they were more like brothers. Navigating everything from school to relationships, they learned to count on each other for most things. But when one mistake changes the course of their friendship, the two must acknowledge there is no going back - only forward. They will need to redefine their entire relationship, and it will end in one of two ways: happiness or complete devastation. 𝗔 𝗧𝗔𝗘𝗞𝗢𝗢𝗞 𝘀𝘁𝗼𝗿𝘆! Contains: ✔ Fluff ✔ Mature content and language ✔ SWITCH TAE & SWITCH KOOK
Out Of My System | Yoonmin | Persian Translation by YoonminFiction
YoonminFiction
  • WpView
    Reads 35,278
  • WpVote
    Votes 3,907
  • WpPart
    Parts 9
یونگی از رابطه های یک شبه خوشش میاد و درکشون میکنه. چیزی که درکش نمیکنه‌، اینه که چطور یه بچه که احتمالا زیر سن قانونیه، سر از آغوشش در آورده و درمورد شکست عشقیش، حرف میزنه. چون مطمئنه (و اگه به نظرتون داره اشتباه میکنه حتما اصلاحش کنین) که وقتی به بازگشایی کلاب دوست جدیدش رفت‌، اصلا دنبال بچه ای که ازش پرستاری کنه، نمیگشت. translated by @xXfakeziamxX
Seawater Kisses | Yoonmin | Persian Translation by YoonminFiction
YoonminFiction
  • WpView
    Reads 7,765
  • WpVote
    Votes 1,285
  • WpPart
    Parts 9
جیمین یه سایرنه، اونا شناخته شدن، ولی همه افتخار دیدنشون رو به دست نمیارن، چه برسه به اینکه یکیشون رو شخصا بشناسن. یونگی، وقتی روی اقیانوس مشغولِ بررسی موجودات دریایی و همچین چیزاییه، جیمین رو ملاقات میکنه. با این حال، اون دریانورد، هیچوقت فکر نمیکرد تا این حد، درگیر جیمین و شخصیت واقعیش بشه. translated by @xXfakeziamxX
Paper Boy 💟 Yoonmin by maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Reads 16,217
  • WpVote
    Votes 3,462
  • WpPart
    Parts 18
کاپل : یونمین ژانر: ماجرایی، درام، رمنس رده بندی: PG جیمین یه پسر خیلی خاصه که همه ازش خوششون میاد و با یونگی تو بچگی دوست بودن،الان جیمین با هوسوک قرار میذاره ولی یونگی هنوز هم دوستش داره. همه چیز همینطور کسل کننده اس تا روزی که جیمین ناگهان ناپدید میشه و یونگی تصمیم میگیره بر اثر سرنخ هایی که هست بره دنبالش بگرده. بر اساس اقتباس آزادی از داستان " شهر های کاغذی" نوشته جان گرین.
‏⚜️А моиsтея саггеd АgusТ D⚜️ by minyoongii1993
minyoongii1993
  • WpView
    Reads 30,109
  • WpVote
    Votes 4,870
  • WpPart
    Parts 46
•[تجربه یک زندگی با دوران کودکی جنجال برانگیز قطعا چیزی نیست که همه ازش لذت ببرن!🃏 هیچوقت اون انتظاری که از زندگی داریم رو شاهد نمیشیم چون زندگی در عین ساده به نظر رسیدنش پیچیدس، مثل منطقه هزاره میمونه که درگیرش شدی و برای خلاص شدن ازش باید اونقدر زجر های وحشتناکی رو تحمیل بشی تا شاید نجات پیدا کنی!🔻 وقتی یک غده ای توی این زندگی بدون تجربه بهترین خاطرات زندگیت توی وجودت لونه میکنه اونجاست که همه چی به نظرت بی معنی میاد، و خیلی خوب میفهمی اون دیگه زندگی نیست بلکه جهنمی بیش نیست، جهنمی که به جای این که راه نجات داشته باشی تو باطلاقش بیشتر غرق میشی]🀄️ _______ ‎هميشه وقتي بچه بودم مامانم از هيولا ها ميگفت...🃏 ‎هميشه منو ازشون ميترسوند و ميگفت اونا وحشين! ‎خطرناكن...!قلب ندارن... ‎سر و تهشون همش يه موجود كثيفه كه از دهنش خون ميچكه ‎اما هيولايي كه من ميشناسم قلب داره... ‎قلبش سنگي نيست در عوض يخ زده...يخ زده تا ديگه دردو حس نكنه...هيولاي من زخم خوردس...هيولاي من هيولا نيست... ‎يه انسانه...♥️ شايد يونگي هم جز هزارا يا ميليارد ها انسان هايي باشه كه با HIV زندگي ميكنن... و اين باعث شده به يه هيولا تبديل شه....🃏☠️ يه هيولا نميدونه بايد به صداي قلبش گوش بده يا منتظر تموم شدن عمر كوتاهش باشه ژانر:اگنست، هپي اند،
Time; YoonMin | Per Translation by StoryTeller_Mia
StoryTeller_Mia
  • WpView
    Reads 62,161
  • WpVote
    Votes 12,716
  • WpPart
    Parts 38
زمان | Time خلاصه: پارک جیمین ناراحت و تنهاست؛ پارتنری که 15 سال باهم بودن، از نظر احساسی و فیزیکی بعد از سالها سواستفاده و سورفتار اون رو رها کرد و روش اثر بدی گذاشت و باعث شد توی تمام زندگی همچین احساس سنگینی داشته باشه. اون آرزو می کنه یه شانس دیگه برای برگشت به عقب داشته باشه و توی اون زمان که تو دبیرستان بودن؛ دیگه احساسات اون مرد رو نپذیره. یه تصادف، یه تغییر، یه شانس.. وقتی جیمین با یه ماشین تصادف میکنه و به سمت مرگش ته یه دریاچه ی یخ زده می بره جیمین میدونه که قرار بمیره اما با اینکه فقط 30 سالشه از این رفتنش خوشحاله. هرچند، مرگ نقشه دیگه ای برای این مرد داره. مرگ به جیمین پیشنهادی رو میده که همیشه می خواسته. یه شانس دوم. تنها نکته ای که وجود داره اینکه اون دوباره تو 30 سالگی، همین روزی که کشته شده؛ خواهد مرد اما تو این زمان به سن 15 سالگیش برمیگرده تا زندگیش رو دوباره شروع کنه. جیمین هم با اشتیاق و بدون توجه به عواقب این تصمیم قبول میکنه. چه اتفاقی میوفته وقتی همین قدم، تمام دنیاش رو تغییر بده. چه اتفاقی میوفته وقتی به خودش اجازه میده که با نوجوون پردردسر و تنهایی که سال ها قبل به خاطر ترس ازش کناره گرفته رو به روشه و اون رو بپذیره. چه اتفاقی میوفته اگه اون چیزی که قلبش این همه سال نداشته رو (عشق)،
Bloody love by yuna17k
yuna17k
  • WpView
    Reads 7,905
  • WpVote
    Votes 665
  • WpPart
    Parts 35
کاپل:یونمین کاپل های فرعی:ویکوک،نامجین،... (+من....من حتی به یاد نمیارم که چه کسی هستم.....همه جا تاریکه......نمیتونم چیزی رو ببینم....من به یه جفت چشم نیاز دارم تا راهنمای من بشن.....دست هایی که دستم رو بگیرن.......صدایی که بدونم تنها نیستم..... _من....برای من مهم نیست که تو کی هستی....ازت سواستفاده کردم ولی میخوام که بهم اعتماد کنی....چشم های راهنمات میشم.....دست هات رو تا ابد ول نمیکنم و تا آخر این مسیر...‌‌‌‌...باهات حرف میزنم که هر لحظه بیشتر از قبل بدونی که تنها نیستی...‌‌.منو قبول کن....بذار تا قراردادم با تو تکمیل بشه.....نمیخوام بیش از این وحشی باشم...منو رام خودت کن.......منو به خودت محدود کن...نمیخوام دیگه آزاد باشم... +من قبولت میکنم حتی اگه بهم خیانت کنی، باهات قرارداد میبندم.....رام من شو تا راهنماییت کنم...منو راهنمایی کن تا محدودت کنم.....دستامو ول نکن، من به تو محتاجم.....تا آخر این راه......نذار احساس تنهایی کنم...)
Bloom of the innocent Flower by JazzEdward
JazzEdward
  • WpView
    Reads 112,452
  • WpVote
    Votes 20,524
  • WpPart
    Parts 105
زندگي هميشه طرف شما نيست نه حتي خانواده اتون يا دوست ها هيچكس،توي اون لحظه نميبينه كه شما داريد از چه چيزي گذر ميكنيد وقتي كه ترس ها بر شما غلبه ميكنند و عشق ميميرد يك قول،ميشكند و خاكستر يك رز همچنان روي زمين باقي مي ماند يك بوسه سهم هر فرد شده اما جدايي نزديك است ....................... كاپل اصلي : يونمين كاپل فرعي : طي داستان مشخص ميشود ....................... ©️to the owner of the fan art! I don't own it
Hooligan | YoonMin by Lodevole
Lodevole
  • WpView
    Reads 12,967
  • WpVote
    Votes 2,579
  • WpPart
    Parts 16
Hooligan: a noisy violen person who causes trouble by fighting Hooligan: a violent young troublemaker, typically one of a gang هولیگان: جوانک اوباش، ولگرد به رفتارهای ناهنجار و تخریبگرانه هواداران فوتبال مانند درگیری و نزاع خیابانی، آشوبگری، اوباشگری یا هولیگانیسم فوتبالی (به انگلیسی Football hooligani) میگویند.) این رفتار جامعهستیزی تلقی میشود. هولیگانها معمولاً پیش یا پس از بازی به درگیری با هواداران تیم حریف میپردازند. خشونت هولیگانها ممکن است تحت تأثیر نژادپرستی هم قرار داشتهباشد. هولیگانیسم فوتبالی معمولاً به صورت گروهی رخ میدهد و ممکن است در میان آشوبگران، افرادی که هوادار تیم یا ورزشی هم نیستند؛ همراهی داشته باشند. اگه توی دیکشنری یا اینترنت این کلمه رو سرچ کنید با تعاریفی مثل جملات بالا روبرو می شین. هولیگان کلمه ای با تعریف های بالاس که برای طرفدارای ورزش، مخصوصا فوتبال استفاده میشه و توی هر کشوری اسم خاصی داره اما بطور کلی با همین اسم، یعنی هولیگان شناخته میشه. اما از نظر من و آدمایی مثل من، این اسمش اوباش گری، ولگردی یا آشوبگری نیست! ما اسم اینُ عشق میزاریم... عشق به تیممون. حالا من اینجام، درست یه ماه مونده تا بزرگترین رویداد فوتبالی دنیا- یعنی جام جهانی 2018- تا به بقیه نشون بدم ما آشوب گر نیستیم ما فقط عاشق فوتبالیم. - پارک جی
My mad man  by minyoongii1993
minyoongii1993
  • WpView
    Reads 3,466
  • WpVote
    Votes 178
  • WpPart
    Parts 3
Мч маd маи 🤬 <مرد عصباني من > ▪ Romance , Comedy , Happy end 🛡 #Boy_Girl 🔻 يونگي پسري بيست و هشت سالس كه بعد از مرگ مادرش و شكست هاي متعددش از زندگي نااميد شده و به فكر خودكشيه. يك روز دختري به نام ميا وارد زندگيش ميشه كه نه تنها راه زندگيشو عوض ميكنه بلكه....