Select All
  • ugly fan and hot fucker
    315K 55.8K 52

    name:ugly fan and hot fucker couple:chanbeak Gener:🍓اسمات🔞،خشن،عاشقانه،فلاف writet: maya^^ وضعیت:کامل شده⁦☑️⁩ قسمتی از فیک 🎄🎇⬇⬇ _تو خیلی زشتی بیون!❎ پارک چانیول تاپ آیدل معروف کره....کسی که بکهیون تا چشمش رو باز کرد عاشقش شد تو صورتش زل زد و با بی تفاوتی تمام این جمله رو تو صورتش کوبوند! بکهیون با بغض دنده رو عوض...

    Completed  
  • a shy boy [Completed]
    86.4K 16.7K 17

    خلاصه فیک✍️: 🔺بکهیون باکره یه پسره 20 ساله چشمو گوش بسته و به قول اطرافیانش بلوغیه که سعی در مخفی کردن کراش 2 سالش روی دانشجوی جذاب دامپزشکی؛ پارک چانیول داره (و حالا بگذریم که تو تنهایش با تصوارتش چیکارا میکنه💦) اما روزی هم فکرشو نمی‌کرد به بدترین شکل و وحشتناک ترین حالت ممکن رازش بر ملا شه🔻 Couple{chanbaek💦 kais...

  • Lying For A New Life [Completed]
    41.5K 9.4K 24

    ▪چانبک|بکیول ▪بکهیون، فروشنده ی مواد مخدره و این باعث نمیشه آدم بدی باشه...ولی اگر زندگی جدید چانیول رو با دروغ بنا کنه چی؟ ▪درام- رمنس- زندگی روزمره ▪فصل دوم به اسم "Holding The Life" ، کامل آپ شده.

    Completed   Mature
  • •°🎯Have To Be Gay🎯°•~☆ChanBaek☆~
    33K 6.6K 8

    بکهیون عضو گروه اکسو ، از زندگی سخت آیدلی خسته شده و میخواد به یک سرزمین عجیب و ناشناخته فرار کنه 🆘 اون به خاطر قرارداد سختی که با کمپانی داره نمیتونه به راحتی پا پس بکشه و به جز رفتن به اون سرزمین راه دیگه ای نداره ⛔️ اما یک مشکل وجود داره ، اون سرزمین مخصوص گی هاست و بیون بکهیون مجبوره به یک شرط عجیب غریب برای راه...

  • .• 𝙃𝙤𝙩𝙚𝙡 𝘾𝙖𝙡𝙞𝙛𝙤𝙧𝙣𝙞𝙖 •.
    204K 40.5K 69

    ⚜﹌⃜﹌⃜﹌⃜𖥸🔱💫𖥸﹌⃜﹌⃜﹌⃜⚜ ⚜فیکشن: هتل کالیفرنیا ⚜ژانر: فلاف، رمنس، درام، اسمات ⚜کاپل: چانبک، کایسو ⚜وضعیت: کامل شده ⚜﹌⃜﹌⃜﹌⃜𖥸🔱💫𖥸﹌⃜﹌⃜﹌⃜⚜ بیون بکهیون، پسر رئیس هتل کالیفرنیا، به همراه کیونگسو، منشی شخصی پدرش، به لس آنجلس میرن تا مدیریت هتل رو به دست بگیرن و اونجا درگیر ماجراهایی با سرآشپز سه ستاره پارک چانیول و آشپز...

    Completed  
  • ●•°When I Killed My Husband°•~ChanBaek~●
    41K 8.7K 22

    داستان زندگی بکهیون که در دفاع از خودش مرتکب قتل شده و چانیول کسی که چیزی برای از دست دادن نداره . °•°•°•°•°•°•°•°•°•° چاقو از دستهای لرزانش به زمین افتاد . نمیتونست نگاهش رو از چشمهای بازِ کسی که تا چند دقیقه ی قبل زنده بود، بگیره . کار تموم شده بود . تلاش کرده بود زخم رو با دستش مسدود کنه و جلوی خونریزی رو بگیره ام...