I love them 🥺😍
11 stories
poιѕoɴ ĸιѕѕ  <ᶠᵘˡˡ>👹 by real_dark
real_dark
  • WpView
    Reads 21,738
  • WpVote
    Votes 6,220
  • WpPart
    Parts 101
❥•poison kiss ( بوسه سمی ) ❥•couple : chanbaek &.... ❥•Smut , vampire , romance ❥• writer : @amywesternofficial Editor : Rahaˢᴴᴵᴹᴹᴱᴿ ❥•خلاصه : بکهیون توی یه شب تاریک توسط یه موجود ناشناخته، مارک میشه و بعد از اون متوجه تغییراتی توی بدنش میشه و حس میکنه روز به روز عطشش به خون بیشتر شده. خوناشام تازه متولد شده از زندگی متنفر میشه و شب و روزش دنبال کسیه که مارکش کرده تا ازش انتقام بگیره. اما اینو نمیدونه که اون آدم بیشتر از تصورش بهش نزدیک شده.... اینقدر که هر شب کنار گوشش نفس میکشه •════════ "فکرشو بکن...منو تو توی یک جای دور ...می تونستیم هر جور که میخواییم زندگی کنیم بدون نگرانی از نگاه های مردم..." اینبار به پهلو غلت زد تا با بکهیون روبرو باشد:"به امتحانش می ارزه مگه نه؟" بکهیون فقط سر تکان داد و درحالیکه به موهای چانیول چنگهای ضعیفی میزد و شانه میکرد به آخرین قایقی که دور میشد خیره شد. شاید اگر این بیماری عجیب خوناشامی را نداشت به چنین احتمال بچگانه ای فکر میکرد اما...
swish swish i'm a witch by sisufiction
sisufiction
  • WpView
    Reads 97,179
  • WpVote
    Votes 20,140
  • WpPart
    Parts 43
ژانر: رومنس، زندگی روزمره ، فلاف ،اسمات🔮🥇 کاپل : چانبک ، کایسو ، هونهان👬 🎃خلاصه : یه کشور ... یه شهر .... دو پسر .... زیر یه آسمون ... ولی توی دو محله کاملا متفاوت ‌. بکهیون پسر کوچکتر بیون یوجین ، رئیس یکی از بزرگترین شرکت های سرمایه گذاری کره به اسم لاسیلیا ، تمام زندگیش رو توی ناز و نعمت زندگی کرده و از زندگی چیزی به جز چطوری خرج کردن پول ، مست کردن توی پارتی ها و ساختن بهونه های مختلف واسه فرار کردن از دانشگاه و تنبیه های پدرش نمیدونه . کیونگسو ، پسرِ بزرگ لی یونا ، تمام زندگیش جون کنده تا بدهی هایی که تنها یادگار پدر عوضیش بودن رو به طلبکار های همیشه بی اعصابشون پرداخت کنه و مراقب خانواده کوچیکش که شامل مادرش ، شیطان کوچولوی خانواده یعنی خواهرش و دایی بیکار معتادش میشه باشه . هیچ کدوم فکر نمیکردن وضع زندگیشون قراره تغییر کنه ؛ و دقیقا اینجاست که داستان ما شروع میشه ! پس یه جورایی میشه گفت همه چیز با یه قلب درد نه چندان کوچیک شروع شد .
𝐅𝐨𝐮 by Mrycle
Mrycle
  • WpView
    Reads 57,982
  • WpVote
    Votes 15,742
  • WpPart
    Parts 19
🥂FICTION: FOU/مست چانیول مرد ارتشی سی و دو ساله‌ای که بعد از آسیب دیدگی کتفش در یکی از ماموریت‌ها، بازنشست شد. و تصمیم گرفت باقی عمرشو به عنوان سرایدار بی‌اعصاب یه دبیرستان زندگی کنه. 🥂GENRE: کمدی، مدرسه‌ای، روزمره، اسمات 🥂COUPLE: چانبک، کوکوی 🥂AUTHOR: مریکل COMPLETED✅
Cinnamon Tea by Parelisa
Parelisa
  • WpView
    Reads 57,479
  • WpVote
    Votes 14,128
  • WpPart
    Parts 51
جولای 2016، نقطه زمانی پر تلاطمی برای بیون بکهیون هجده ساله ای بود که عشق سوزانی رو نسبت به پارک چانیول، راننده شخصیش حس میکرد. عشقی که در پیچ و تاب پاپیتال ها رشد کرد و عطر و بوی شکوفه های تابستونی گرفت! رد و بدل شدن نگاه های شیطنت آمیز از آینه ی جلویی ماشین و گونه های گلگون، بوسه های یواشکی و پنچر شدن های مصلحتی برای وقت گذروندن باهم. بکهیون برای زندگی کردن با معشوقه ی مخفیش باید با چالش های زیادی رو به رو میشد؛ اگرچه به سادگی عاشق راننده ی تمام وقتش شد اما اتفاقاتی که بعد از اون افتادن به هیچ وجه ساده نبود، اتفاقاتی به تندی و پیچیدگی عطر دارچین. •Season one: Completed. •Season two: Ongoing... •Characters: Chanyeol, Baekhyun •Genre: Romance, Slice of life, Smut •Author: Parelisa •Channel: @SnowflakeFic #1 Exofanfic
SLOW WALK by bluishstory
bluishstory
  • WpView
    Reads 156,091
  • WpVote
    Votes 37,692
  • WpPart
    Parts 42
- من نمیتونستم ازش مواظبت کنم - میخواستم برای یه بارم شده لبخندشون بخاطر من باشه اونا اینجوری وارد یه زندگی مشترک شدن، بدون عشق قرار نیست اتفاق خاصی بیفته، اونا همراه شدن تا ببینن راه به کدوم سمت میبردشون، به هرحال مگه همه زوجای دنیا عاشق همدیگه ان؟ couple: chanbaek genre: رومنس، زندگی روزمره
.• 𝙈𝙖𝙮𝙗𝙚 𝙒𝙞𝙩𝙝 𝘼 𝘾𝙪𝙥 𝙊𝙛 𝙘𝙤𝙛𝙛𝙚𝙚 •. by jasmine_park6104
jasmine_park6104
  • WpView
    Reads 9,441
  • WpVote
    Votes 1,162
  • WpPart
    Parts 1
☕️﹌⃜﹌⃜﹌⃜𖥸🏀📸𖥸﹌⃜﹌⃜﹌⃜☕️ ☕ وانشات: شاید با یک فنجان قهوه 🏀 ژانر: رمنس، درام، اسمات. ☕ کاپل: چانبک 🏀 وضعیت: کامل شده ☕️﹌⃜﹌⃜﹌⃜𖥸🏀📸𖥸﹌⃜﹌⃜﹌⃜☕️ با عشق برای روز چانبک 💕
20 Ways To Die In Summer by maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Reads 27,737
  • WpVote
    Votes 5,745
  • WpPart
    Parts 33
چند نکته رو قبل از خوندن بدونید. 1.این داستان برای کسانی که سابقه ی مشکلات روحی، افسردگی، اختلال خوردن و ... دارن اصلا مناسب نیست. 2. داستان سال ها قبل نوشته شده و از پروفایل واتپد دوستم با اسم دیگه ای یه مدت گذاشته شده الان فقط در حال ویرایش شدنه و از اونجایی که به سبک شرقی نوشته نشده داستان رو طوری نوشتم که تو کانادا اتفاق میفته. اینکه بیشتر شخصیت ها شرقی ان یکم تو ذوق میزنه اما سعی کنید با این چیزها کنار بیاید. من دارم فقط سعی می کنم افراد بیشتری رو از گروه ها توی داستان جا بدم تا تعداد بیشتری از خوندنش لذت ببرن. 3. داستان کاپلیه اما دختر پسری هم داره پس لطفا با خواهش برای به وقوع پیوستن اتصال بین کاپل هاتون به پی.وی حمله نفرمایید. کاپل های اکسو و بی تی اس داره. 4. میخوام جبران هیتر هایی باشید که نوشتن رو برای نویسنده ها تلخ میکنن و آرامش کسایی که یک قدم با از بین بردن خودشون، روحی یا جسمی فاصله دارن. دوستتون دارم. میا.
My Love Is VENGEANCE 🌌 [#1: Smothered Mate] by PnyFanfic
PnyFanfic
  • WpView
    Reads 62,904
  • WpVote
    Votes 11,532
  • WpPart
    Parts 44
♟"هیچکس قابل اعتماد نیست،هرکسی می‌تونه خیانت کنه!"♟ زندگی برای پارک چانیول یه صفحه ی شطرنجه. ادمای اطرافش رو مثل مهره های شطرنج میبینه و هرطور ک دلش بخواد اونارو حرکت میده. به این فکر کن ک میخوای چه مهره ای باشی؟ ~~~~~~~ ● عشقِ من انتقامه! ● فصل اول: ماتِ اسموزر♟ 🏳️‍🌈ژانر: روانشناسی، جنایی، اکشن، فانتزی(تخیلی)، معمایی و رازآلود. 👬کاپل: چانبک، هونهان 🌻نویسنده: AthenAtype پ.ن:خط داستانی این فیک در ابتدا ریتم آرومی داره ولی کم کم همراه با رشدِ کاراکترها فضا وارد ژانر جنایی و هیجان انگیز میشه.‌..امیدوارم ازش لذت ببرید😊
🏥𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐇𝐞𝐚𝐫𝐭𝐬🤍 by Pati_taran
Pati_taran
  • WpView
    Reads 75,373
  • WpVote
    Votes 15,570
  • WpPart
    Parts 38
💌White hearts^^💟 🥂:Couples: ChanBaek . KaiSoo . SuLay 🥂: Genre: Romance . Dram . Flaff . Medical . NC+18 🥂: Author: Pati :) 🥂: Tel Me : @t_a_r_a_n_Pati 💒About: "داستان از اونجایی شروع شد که من احمق فکر کردم میتونم تغییرش بدم..فکر کردم شاید اگه تلاش کنم میتونم کاری کنم منو ببینه...کی فکرشو میکرد قراره یکی بیون بکهیون پسر ریزه میزه خونگرمی که باید برای امتحان مهم پیش روى دانشگاه پزشکی آماده بشه... و در طی قبول شدنش توی ازمون مدرک تصمیم میگیره برای جدی تر درس خوندن بیاد به همون پانسیونی که سرنوشتش تصمیم گرفته بود توش تقدیرش رو عوض کنه... و پارک چانيول ميشه همون هم یونیتی ای که قرار بود تبدیل به چیزی فراتر از یه هم یونیتی ساده بشه....🌟 شايد به خاطر خوی اجتماعیش باهاش صمیمی شد که تو این راه یکم زد به جاده خاکی...شاید... یکم بیشتر از یکم...💌 مثل من جوری تغییر کنه که حتی خودشم دیگه خودشو نشناسه... احساس میکنم یکم زیادی سرنوشت بازیمون داد...!"🍃 (بکيهون)✨