Dalyakh's Reading List
8 stories
Alpha[taekook]  by shopicopa
shopicopa
  • WpView
    Reads 496,068
  • WpVote
    Votes 74,804
  • WpPart
    Parts 27
[کامل شده! ] (تهیونگ پسریه که همه منتظرن یه امگای ضعیف بشه... اما سرنوشت داره به تک تکشون پوزخند میزنه) _اینکه جز کدوم دسته قرار بگیرین به طور عمده بستگی به این داره که پدرومادرتون جز کدوم بودن،یا اینکه اکثر اعضای خانواده متعلق به کدوم دستن. واقعا یه چیز نسبیه... ⚠️#1in Vkook ⚠️#1in Taekook ⚠️#1in Omegaverse ⚠️#1in Rm ⚠️#1in Suga ⚠️#1in Btsfanfic ⚠️#1in BTS
This is Kim Family by iamnotshadi
iamnotshadi
  • WpView
    Reads 181,500
  • WpVote
    Votes 20,412
  • WpPart
    Parts 20
ده سال از ازدواج کیم نامجون و کیم سئوکجین گذشته حالا اونا والدین پنج تا بچه قد و نیم قدن کیم یونگی هشت ساله به عنوان بزرگترین برادر به دنبالش کیم هوسئوک هفت ساله دومین هیونگ کیم جیمین و کیم تهیونگ چهار ساله دوقلوهای پر دردسر و در نهایت کیم جانگ کوک یک ساله این داستان روزمرگی ها و مشکلات خانواده پر جمعیت و دوستداشتنی کیمه _________________ توجه کنید داستان ترجمه نیست ژانر [فلاف-سوویت-فمیلی-امپرگ-اسمات] ~ با حضور افتخاری اکسو و بلک پینک~ A BTS fanfiction Written by VIO Highest ranking so far #1 in namjin 😭 #1 in fluff #1 in jhope #1 in suga #1 in jin #1 in rm #1 in jungkook #1 in mpreg #1 in jimin #2 in bangtan #3 in فارسی
💠Adventurer💠 by FallenHero6
FallenHero6
  • WpView
    Reads 339
  • WpVote
    Votes 59
  • WpPart
    Parts 4
اسم:ماجراجو ژانر:فانتزی تاریک,خشن,+18 نوع:همه نوع خلاصه: جنگی 70 ساله زندگی مردم را نابود کرده است ولی چانیول الف شکارچی نه مردم برای او مهم این و نه دنیا او فقط ماجراجویی می کند شاید روز متوجه معنایی که همیشه در زندگی اش می گردد پیدا کند. ❎هشدار,این داستان حاوی صحنه های خشن و خونی و همین طور صحنه های اسمات است❎ نمی تونم بگم اولین داستان فانتزی تاریکمه ولی امیدوارم دوست داشته باشید. روز های آپ یکشنبه,پنج شنبه. نویسنده:Fallen hero
wings (Sesaen 1)✴Fake People✴ by FallenHero6
FallenHero6
  • WpView
    Reads 786
  • WpVote
    Votes 110
  • WpPart
    Parts 11
در دنیا "آرتریاس" فردی که بال نداشته باشد,غیر معمول به حساب می آید..... چانیول آدمی است با جادویی نسبتا قدرتمند است ولی بال ندارد با توجه به گذشته ی نامعلومش مطمئنا قرار نیست زندگی خوشی در پیش داشته باشد ژانر:ماجراجویی-فانتزی-تا حدی ترسناک-تا حدی کمدی نوع کاپل: دختر پسری نظر فراموش نشه
Wicked for Your Voice || Vkook √ by saharlee
saharlee
  • WpView
    Reads 167,576
  • WpVote
    Votes 19,928
  • WpPart
    Parts 33
عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشکیت همیشه یه برق شیطنت بود و من خیلی زود فهمیدم که این شرارتی بود که ناخواسته همه رو درگیرش کردی. « شرارتی برای صدای تو » Best Ranking: #1 vkook 😭 #1 taekook #1 bangtan #1 kookie #1 kookv #1 army
Now Or Never by annaarmy2002
annaarmy2002
  • WpView
    Reads 120,289
  • WpVote
    Votes 14,360
  • WpPart
    Parts 43
داستان درمورد تهیونگ پسر غمگینی است که عشقش را بخاطر قمار از دست داده و بعد از مدت زیادی عذاب وجدان پسری با شباهت بسیار به آن عشق مرده در زندگی او وارد میشود ...
Our Omega Leadernim! by katayoon_malik
katayoon_malik
  • WpView
    Reads 1,789,496
  • WpVote
    Votes 238,459
  • WpPart
    Parts 213
کیم تهیونگ،لیدر ترسناک گروه،در واقع یه اومگاست که پنهانش کرده!برای 3 سال اون هویتشو به عنوان یه آلفا به خاطر ابرو از طریق داروهای شیمیاییه خاص جعل کرد.وقتی که داروها دیگه اثری ندارن و هورمونا دارن بهش غلبه میکنن،آیا اون تسلیم غریزش میشه؟
Snowman [JaeYong] [NCT]  by Kiitsune_YUKI
Kiitsune_YUKI
  • WpView
    Reads 3,795
  • WpVote
    Votes 461
  • WpPart
    Parts 3
زندگی هر کسی فراز و نشیب های خاص خودشو داره، ولی برخورد ما با اون مشکلات شخصیت واقعی مارو میسازه. اینکه کی بالاخره تصمیم بگیریم زخمامونو درمان کنیم و مسئولیت زندگیمونو به عهده بگیریم، به خودمون بستگی داره. اما فرشته ی نجاتمون همیشه مراقبه تا راه نجاتمونو جلوی پامون بذاره... این کادوی تولد من به مهشید عه. یکی از بهترین دوستای مجازیم که حالا با دیدنش از نزدیک، تبدیل شده به بهترین دوست واقعی ام. قرار بود فقط یه وانشات یا فوقش چند شاتی باشه. اما از لحظه ای که جه‌هیون و ته‌یونگِ داستان جون گرفتن، بهم گفتن که داستان بیشتری برای تعریف کردن دارن و بعنوان خالق دنیاشون، دادن این فرصت کمترین کاری بود که میتونستم براشون بکنم. "نمیدونم کار کدوم فرشته بود که مهر منو به دل تو انداخت. شاید فرشته نگهبانم بود. میخواست منو نجات بده و پای تورو به زندگیم کشوند"