severtash's Reading List
11 stories
moon in the galaxy { Completed } by bluemindnotes
bluemindnotes
  • WpView
    Reads 77,855
  • WpVote
    Votes 13,294
  • WpPart
    Parts 46
نام : moon in the galaxy (ماه در کهکشان) کاپل: کوکمین ، تهجین ژانر: رومنس ، درام، انگست،هپی اند ، +18 نویسنده : mind writer ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ اولین باری که دیدمت فکر می کردم یه پسر لوس و مغرور و پولداری... با ابرو های بالا رفته نگاهش کردم که خندید... -خب؟ +اما بعدش...نمی دونم شاید همون روزی که به جای پول، ازم قهوه خواستی، بنظرم متفاوت اومدی...راستش هیچوقت فکر نمی کردم یه روز باهات حرف بزنم...برم بیرون...بخندم...بستنی بخورم...تو همیشه باعث می شی من به خودم فکر کنم...به اینکه یه چیزی بخوام...به اینکه بخوام بخندم...بخوام شاد باشم...بیرون برم...خوش بگذرونم... حس می کردم دارم شیرین ترین جمله های دنیا رو می شنوم... چطور یه نفر می تونست انقدر شیرین باشه؟ +اولین بار که منو دیدی به چی فکر کردی؟ -این پسره اعصاب خوردن کن عجیب کیه؟ داشتم به قیافه ی شاکیش می خندیدم که با حرفی که زد خندم محو شد... +اون شب من همه چیز رو شنیدم... . . . [ فصل اول کامل شده] [فصل دوم کامل شده] [ افتر استوری کامل شده] Number 1 in #kookmin
Bloom of the innocent Flower by JazzEdward
JazzEdward
  • WpView
    Reads 112,451
  • WpVote
    Votes 20,524
  • WpPart
    Parts 105
زندگي هميشه طرف شما نيست نه حتي خانواده اتون يا دوست ها هيچكس،توي اون لحظه نميبينه كه شما داريد از چه چيزي گذر ميكنيد وقتي كه ترس ها بر شما غلبه ميكنند و عشق ميميرد يك قول،ميشكند و خاكستر يك رز همچنان روي زمين باقي مي ماند يك بوسه سهم هر فرد شده اما جدايي نزديك است ....................... كاپل اصلي : يونمين كاپل فرعي : طي داستان مشخص ميشود ....................... ©️to the owner of the fan art! I don't own it
Getting Under Chanyeol ✒ by maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Reads 99,556
  • WpVote
    Votes 14,856
  • WpPart
    Parts 46
بکهیون فرزند خانواده ی عجیب غریبیه اما زندگی خوش و خرمش وقتی عاشق یه نویسنده ی سرد و مرموز میشه کاملا بهم میریزه... اون تصمیم میگیره فقط برای اینکه بهش نزدیک باشه... باهاش به ویلای خارج از شهر ش بره و براش کار کنه. داستان +18 هستش. حتما دقت کنید. این داستان در اصل برای معرفی جامعه ی LGBTQ نوشته شده و توش تقریبا از همه نوع جنسیت شخصیت داریم با احترام بخونید... و آشنا بشید. میخواییم به مشکلاتی که ممکنه با ناآگاهی با LGBT پیش بیاد برسیم... ... و اینکه همه یکسانیم
●•°○I Sold My Virginity Online○°•● by _YourMy24_
_YourMy24_
  • WpView
    Reads 132,893
  • WpVote
    Votes 25,317
  • WpPart
    Parts 14
چانیول رییس یک کمپانی بزرگ به اختلال شدید OCD (وسواس) مبتلاست و به علت همین بیماری با وجود تمایل شدیدش تا به حال نتونسته با کسی رابطه ی جنسی داشته باشه . از اونجایی که گرایش جنسی اون به جنس موافقه ، با راهنمایی های دکترش به این نتیجه میرسه که بهتره سکس رو از یک پسر باکره شروع کنه . پسری که مطمئنه سالمه و بیماری خاصی نداره . تا کم کم بتونه به ترسش غلبه کنه .‌ چانیول به دنبال یک پسر باکره میگرده اما پیدا کردنش آسون نیست . چون چانیول به دنبال عشق نیست و میخواد در ازای پرداخت پول مدت کوتاهی رو با اون پسر باشه . پیدا کردن یک هرزه ی باکره از اون چیزی که فکر میکنه سختتره خیلی سختتر . تا اینکه یک شب در صفحات پورنی که تقریبا هر روز با اونها خودارضایی میکنه یک آگهی میبینه .‌ پسری که حاضر به فروش باکرگیش به مبلغ خیلی گزافیه . توضیح : خلاصه ی داستان ممکنه خیلی سکسی و بالای هجده به نظر برسه اما در حقیقت شبیه به بقیه ی فیکهای منه و از حد معمول قرار نیست خارج بشه .
خون آبی ✥ نامجین؛ یونمین؛ ویکوک by maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Reads 365,961
  • WpVote
    Votes 62,200
  • WpPart
    Parts 61
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
This is Kim Family by iamnotshadi
iamnotshadi
  • WpView
    Reads 181,600
  • WpVote
    Votes 20,431
  • WpPart
    Parts 20
ده سال از ازدواج کیم نامجون و کیم سئوکجین گذشته حالا اونا والدین پنج تا بچه قد و نیم قدن کیم یونگی هشت ساله به عنوان بزرگترین برادر به دنبالش کیم هوسئوک هفت ساله دومین هیونگ کیم جیمین و کیم تهیونگ چهار ساله دوقلوهای پر دردسر و در نهایت کیم جانگ کوک یک ساله این داستان روزمرگی ها و مشکلات خانواده پر جمعیت و دوستداشتنی کیمه _________________ توجه کنید داستان ترجمه نیست ژانر [فلاف-سوویت-فمیلی-امپرگ-اسمات] ~ با حضور افتخاری اکسو و بلک پینک~ A BTS fanfiction Written by VIO Highest ranking so far #1 in namjin 😭 #1 in fluff #1 in jhope #1 in suga #1 in jin #1 in rm #1 in jungkook #1 in mpreg #1 in jimin #2 in bangtan #3 in فارسی
Claimed-Persian Translated (Completed) by Mohadeseh_gamer
Mohadeseh_gamer
  • WpView
    Reads 17,768
  • WpVote
    Votes 2,922
  • WpPart
    Parts 53
•¬‌کاپل: کیومین | ایونهه | وونمین •¬‌ژانر: امگاورس | تخیلی | خشن | انسی •¬‌خلاصه: لی سونگمین امگای سیاهی بود که به سرکشی و شورش معروف بود .چو کیوهیون الفای سفیدی بود که از امگاهای سیاه متنفر بود و چه میشه اگه کیوهیون بدون اینکه بدونه سونگمین یه امگای سیاهه فقط بخاطر شکست عشقی که خورده اون رو مارک کنه؟و سونگمین با وجود مطیع شدنش باز علیه قانون اطاعت از الفا بجنگه؟ اونجا بودی.. وقتی که نیاز داشتم کسی پیشم نباشه تو بودی... درست روبه روی من... با نگاه پرنفوذت بهم خیره شده بودی... با اون موهای پلاتینیومی سفید سخت دور از دسترس و سرد بنظر میومدی.. چطوره نگم از لباس کشباف قرمز رنگ بستکبالت که تو رو جذاب تر نشون میداد و من... من... من جلوی همه اینها توان مقاومت نداشتم..نمیتونستم ... حتی اگه میخواستم نمیتونستم در برابرت بایستم... من ضعیف تر از چیزی بودم که عطرت مقاومتمو نشکنه این منصفانه نبود... درست وقتی اومدی که داغ بودم... نیاز داشتم .. همه تنم از حرارت میسوخت.. تمام وجودم از عطش گُر گرفته بود... و این اصلا نشونه خوبی برای یه گرگ امگا نبود.. و تو اونجا بودی... درست روبه روی من، ایستاده پر از غرور و راز من درست روبروی تو،افتاده از نیاز و عطش.. همون اندازه ای که من از نیاز پر میشدم چشمای تو هم لبریز از شهوت میشد... اما تو نمیخ
{ A Solangelo FanFic} Even the darkest nights will light up,eventually... by SolaceFromAngel
SolaceFromAngel
  • WpView
    Reads 3,425
  • WpVote
    Votes 297
  • WpPart
    Parts 28
Just when he thought he's slowly feeling something about a certain son of Apollo,another prophecy will break in...(a story about our fav Solangelo...and other ships...) This story takes place at the last day of Nico staying in infirmary...a story of the ghost king,and our sunshine,slowly developing feelings towards each other... P.S : I do not own the HoO! English isn't my mother tongue,so forgive me for any mistakes in grammer...thank you for reading,hope you enjoy it!!
STRAWBERRIES & CIGARETTES | BANG CHAN by judiishere
judiishere
  • WpView
    Reads 19,476
  • WpVote
    Votes 2,907
  • WpPart
    Parts 36
"هی! می‌دونستی یه نظریه میگه که ما قبل از اینکه بوجود بیایم ذره هستیم؟ " گوله های برف روی صورتم میریختن اما من حسشون نمی‌کردم چون داشتم از درون میسوختم "یعنی چی؟" کریس غلتید و بدنشو به بدنم نزدیک تر کرد "فکرشو بکن.من و تو،همه ی آدم های این سیاره،هممون ذره بودیم.حتی کوچیکتر از الکترون ها.حتی کوچکتر از این کریستال های شیش ضلعیِ برف که روی گونه هامون میریزن." "تو واقعا بهش باور داری،کریستوفر؟" "نمی‌دونم هانا.اما چیزی که ازش مطمئنم اینه که توی این لحظه،من،تو،هردومون ممکنه در مقایسه با این کهکشانی که توش هستیم از ذره هم کوچیکتر باشیم اما وقتی به هم نگاه میکنیم،کهکشانمون رو توی چشمای همدیگه می‌بینیم.کهکشانی که فقط ما دوتا ازش خبر داریم. "
For your love,I'll fight {Solangelo AU} by SolaceFromAngel
SolaceFromAngel
  • WpView
    Reads 5,923
  • WpVote
    Votes 339
  • WpPart
    Parts 10
"how can I repay you?" those words,Nico didn't know how to answer... what could a stranger do? the world had already fell apart,he needed comfort,he needed to sleep without having nightmares or being scared of the banging sounds behind the closed windows...but mostly,he needed his family back... but he knew the blonde couldn't give him any of those... his own words caught him off guard,and it took him a full two minutes to understand that he was the one who said them.. "stay with me..." This is a Solangelo AU. I hope you all enjoy it!!! [other FFs by me : even the darkest nights will light up,eventually-a Solangelo ff]