⚢❤️
8 stories
Touch me mommy by thisismehrsa
thisismehrsa
  • WpView
    Reads 111,222
  • WpVote
    Votes 8,138
  • WpPart
    Parts 23
دستمو گرفتم سمتش و داد زدم +من برمیگردم قول میدم... با چشای اشکیش خیره شد بهم و دستشو آروم تکون داد و بعد دیگه ندیدمش...
Hit me harder  by Anselm_Quinn
Anselm_Quinn
  • WpView
    Reads 176,750
  • WpVote
    Votes 8,630
  • WpPart
    Parts 56
"اگه برده م بودی بلایی سرت میاوردم که تا چند روز نتونی راه بری!" عشق یا شهوت؟ برای اشلی ، پورن استار بی دی اس ام، شهوت تنها چیزیه که معنی داره. و مارگارت در فرار از رابطه ی قبلیش با اشلی آشنا میشه و هردو تصمیم میگیرن رابطه ای تنها بر پایه ی شهوت رو شروع کنند. آیا مارگارت بعد از زخم بزرگش از عشق قبلیش هیچ وقت میتونه دوباره عاشق شه؟ و چرا همه به مارگارت هشدار میدن که اشلی خطرناکه؟ تگ ها: بی دی اس ام، اسمات، لزبین، باتم قدرتمند، رومنس، سکس پارتنر
SHE LOVES CONTROL (CAMREN) by nila95niloo
nila95niloo
  • WpView
    Reads 14,149
  • WpVote
    Votes 836
  • WpPart
    Parts 10
پدر و مادرمو توی بچگی از دست دادم... مجبور به ازدواج با برادرم شدم... به خاطر انتقام از همسرم، بهم تعرض شد... و اینها همش قابل تحمل بود تا جایی که بهم پیشنهاد شد موش آزمایشگاهی دومینانتی برای آموزش سکس بشم!!! زندگی من این بهتر نمیشه :) +18, BDSM, GIRLxGIRL
Busan | Jenlisa  by persianblinks
persianblinks
  • WpView
    Reads 64,073
  • WpVote
    Votes 5,486
  • WpPart
    Parts 39
ليسا منوبان يه دختر معمولى بود كه تازه درسش رو تو بوسان تموم كرده بود ، و وقتى به سئول برميگرده براى دنبال كردن آرزوهاش يه شغل آبرومندانه برا خودش دست و پا ميكنه.قبل ازينكه بوسان رو ترك كنه ، دوستش رزى اونو همراه خودش به يه پارتى شبانه ميبره ، اونا ميخواستن قبل ازينكه اونجارو ترك كنن يكم خوش بگذرونن، و بعد ليسا دخترى رو ميبينه كه شبش رو كاملا براش تغيير ميده، جنى كيم، كسى كه باهاش يه وان تايت استند رو ميگذرونه. ليسا مطمئنه كه ديگه اون دخترو ملاقات نميكنه، چون اولاً صبح بعدش به سئول برميگرده و دوماً خودشو از اون دختر پنهان ميكنه.ولى متاسفانه ليسا دوباره اون دختر رو توى سئول ميبينه . آيا دوباره ميتونه خودشو ازش قائم كنه؟ يا بهش اجازه ميده وارد زندگيش بشه؟ Originally Written By @jenlisaislifue [Persian Translation]
My Ciggarate(Lgbt) by bLuE_Mn81
bLuE_Mn81
  • WpView
    Reads 52,234
  • WpVote
    Votes 4,601
  • WpPart
    Parts 35
-هرکسی تو زندگیش سیگار داره +من ندارم -چرا داری،سیگار چیزیه ک معتادشی،یه ادم،یه صدا،یه عطر یا یه عروسک شاید...ب هر حال،سیگار تو زندگی هر کسی هست،یه وقتایی بعد یه مدت میفهمی سیگارت چیه،مثلا وقتی عاشق میشی...خب سیگار من خود سیگاره! +میشه دیگه سیگار نکشی؟ -نمیتونم.چون سیگارمه! +جی...شاید من بتونم سیگارت بشم... -تو؟ نمیدونم چرا اما اشک از چشمام میریخت +اره...من بهش نزدیک تر شدم تو چشام نگا میکرد سیگارشو پرت کرد و گفت: -سیگار من باش... تو چشاش زول زدم،منتظر بودم فاصلمون داشت کمتر میشد و طولی نکشید که و لبای داغشو رو لبام احساس کردم...❤
mind of mine[girlxgirl] by justixxxn
justixxxn
  • WpView
    Reads 38,264
  • WpVote
    Votes 1,768
  • WpPart
    Parts 22
"هیچ چیز دردناک تر از زندگی کردن با خاطرات نیست ایزابلای عزیزم" -لارا
m & r relationship story  by reyhane7611
reyhane7611
  • WpView
    Reads 44,129
  • WpVote
    Votes 4,356
  • WpPart
    Parts 26
خاطرات من و مهسا
Colors by warnox
warnox
  • WpView
    Reads 32,468
  • WpVote
    Votes 3,704
  • WpPart
    Parts 36
[Completed and Edited] 《او یک تمایز آبی بود...》 اون آبی بود ، من مشکی چه بد که ترکیب این دو رنگ چیز جدیدی خلق نمیکنه! Highest Rank #1 سومین نوشته Thanks for Perfect cover : @IWONTBETHEONE