ENDING[5]
《کامل شده》 how's it feel sittin' up there? couple: Vhope(hope:top,V:bot) S 20190608 E 20200208 🔞•این فیک به همه پیشنهاد نمیشه، پس اگر واقعا از bdsm و مشابهش اطلاعی ندارین یا بدتون میاد، پیشنهاد میکنم نخونین•🔞 🔞[صحنه های خشن]🔞[+18]🔞
《کامل شده》 how's it feel sittin' up there? couple: Vhope(hope:top,V:bot) S 20190608 E 20200208 🔞•این فیک به همه پیشنهاد نمیشه، پس اگر واقعا از bdsm و مشابهش اطلاعی ندارین یا بدتون میاد، پیشنهاد میکنم نخونین•🔞 🔞[صحنه های خشن]🔞[+18]🔞
«تهیونگ، او فقط یک پسر نابینا بود که از درد های خودش فرار میکرد، از تنها قلم سیاهی که برای رنگ زدن دنیایش داشت. نه اینکه، بوم درد های دیگری را هم برای رنگ زدن به دنیایش وارد کند. دنیایم را با لب هایت رنگ بزن، دنیایی که سالهاست در تاریکی مطلق فرو رفته! Telegram :「 @SHOT_SMT 」
[کامل شده] - عشق چیزی جز پذیرفتن تفاوت ها نیست، عشق چیزی جز درهم پیچیدن شباهت ها نیست. عشق یعنی تاریکی های وجودت را دیدن، عشق یعنی چشم بر روی روشنی هایت نبستن. عشق سقوط آزادایست بر فراز کوه های اعتمادی که از هم آغوشی قلب تپنده م و چشم های تب دارت بوجود آمده اند. آنهایی که قد علم کرده اند تا مانعی شوند قدرتمند و مستحک...
[متوقف شده] kookv:main couple Side couples: Namjin Yoonmin written by Kinza244 Translated to Persian * چرا همیشه باید به خاطر چیزیکه تقصیرم نیست زجر بکشم؟* _ته...عشقم...صدمه دیدم...عشقت بهم صدمه زد! _اون منو دوست نداشت!ازم استفاده کرد برا اون*** +بهم گفت تو برخلاف ظاهرت یه قلب کریستالی داری... ولی تو همین حالاشم اون...
تهیونگ یه بچه هیبریده تحت ازمایشه که تصمیم میگیره از ازمایشگاه فرار کنه... ژانر:سوپرنچرال، رومنس، اسمات، هیجان انگیز کاپل: کوکوی، نامجین
"شفق قطبی گذرگاه های باریکی هستند که از طریق انها ارواح سرگردان به بهشت می روند." غروب(فصل اول - کامل شده): تولد اون زیر نور شفق قطبی قشنگ ترین اتفاق بود... ولی برخلاف تصور همه از اومگاهای مرد... اون با اینکه فوقالعاده زیبا بود ولی شخصیت محکمی داشت... ولی برای تثبیت این قدرت، تصمیم گرفت تا از دشمن قسم خوده اش کمک بگی...
- فقط خواستم بهت ثابت کنم، من توی رابطمون عاشق ترم! و تو ترسوتر ----------------------------------- + جونگکوووووک صدای جیغ های آزاردهنده ی تهیونگ وقتی که روی سکوی وسط سالن، برای اجرای مراسمِ فرقه، بسته شده بود، به گوشمون چنگ مینداخت! +کمکککککک و جونگکوک، که صورتشو پشت نقاب مخفی کرده بود، تا کسی اشک هایی که برای اون پس...
⌯ Name꧇ جَـــنـــگـــ و صُـــلـــح ⌯ Couple꧇ KookV, YoonMin, Namjin ⌯ Side Couple꧇ Minv/VMin, SoPe, and... ⌯ Genre꧇ AU, OmegaVerse, WereWolf, Angst, Mystery, Magical, DarkFantasy, Supernatural, Romance, BDSM, Smut, Mpreg ⌯ Channel꧇ @JiminTopStan ⌯ Writer꧇ SISI Hurrary ✍اُمــگــا و آلــفــا، دو خاندان بزرگ سلطنتی، سا...
زندگی چیز عجیب و پیچیده ایه ممکنه تو زندگی هدفای کوچیک و بزرگی داشته باشی ممکنه آرزوهای کوچیک و بزرگی داشته باشی همینطور ممکنه به هیچکدوم ازین هدفا و آرزوها نرسی و کلی سختی بکشی ولی باید باهاش کنار بیای ، ممکنه این سرنوشتت باشه یه فن فیک مخصوص هیلور و جلنا شیپرا✨ یه چیز متفاوت که تا حالا نخوندید🖤 اِلون/alone...
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و...
(Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو...
وانشات ترجمه شده ویهوپ زمانیکه هوسوک دغدغه جدیدی به نام عشق به صدر لیست مشکلات زندگیش اضافه میشه.
.•°⊙Genere: school life_ romance .●⊙ وقتی تهیونگ پسر شر و بدنام مدرسه، گلوش پیش خرخون کلاسش گیر می کنه و سعی می کنه نظرشو جلب کنه... .●⊙سه شاتی⊙●.
🔥 پربازدیدترین فیک فارسی ویکوک واتپد🔥 ⛓جونگ کوک کسیه که توسط باباش تو قمار به عنوان برده باخته شده و اربابش کسی نیس جز کیم تهیونگ ... ⛓برای زنده موندم رامت میکنم ! قول میدم. ⛓مواظب باش وقتی رامم میکنی خودتان رام نشی! 📌روزهای آپ: نامعلوم(فعلاً نمینویسم) 🏆بهترین رنک 🥇رتبهی #1 در: #taekook #جانگکوک #بنگتن
چی میشه اگه خانواده ی کیم تهیونگ بهش بگن که یه پسر به فرزند خوندگی گرفتن و اون پسر قراره برادر جدیدش بشه؟ I do not own the book:)
(این اولین فیکی که مینویسم اگه اشکالی داشت بهم بگید) ژانر:مدرسه ای،رمنس،اسمات کاپل،نامجین،ویکوک,جه وین کاپل فرعی:ویمین،یونکوک، یونمین,هنیانگ خلاصه:تو عوضی داشتی به برادر من تجاوز میکردی بعد میگی اشتباه شده خواهش میکنم گوش کنین
سمت یه قفسه از کتابهای رمان رفت..دونه دونه از اون کتابها رو ده ها بار خونده بود و خودش و جنو رو جای شخصیت ها تصور میکرد... وانشاتی از نومین کاپل انسیتی دریم ..جنو و جه مین دو پسر اشراف زاده ان که با هم توی یه عمارت زندگی میکنن.... جه مین توی کتابخونه سرگرم افکار قدیمیشه که ناگهان... MINE Cuple: Nomin [Jeno & Jaemin]...
سرباز دایورس اشک هاش رو رها کرد.. اشک هایی که زیر نور ماه میدرخشیدن.. بعضی از قطراتش روی زخم گونش میریختن و درد هاشو دوبرابر میکردن.. هیچ چیز قابل پیش بینی نیست.. و همه چیز هم مطابق خواسته ما پیش نمیره... ولی من میخوام که تغییرش بدم.. من باید عوضش کنم.. چون من چشمایی دارم که برق میزنن!.... با کمی اقتباس از فیلم "Abi...
گاهی اوقات دوردست ترین آرزوها دقیقا مقابل چشمتونه... گاهی عمیق ترین خوشحالی ها، ساده ترین اتفاقات زندگیتونه... گاهی دردناک ترین تجربه ها دری رو به سمت زندگی جدیدی باز میکنه... و گاهی تمام چیزی که برای خوشبختی نیاز دارین، وجود عزیزانتونه... داستان روزمرگی های چهار پسر... از چهار خانواده... که بواسطه دوستی یا عشق بهم پی...
یه پسر شیطون که تازه از امریکا برگشته و قراره بره کالج 😍 یه هیونگ خوش استایل اما بدبخت داره که میخواد از دستش سرشو بکوبه به دیوار 😭 سه تا دوست کسخلم پیدا میکنه که باهم پسرخالهان و بدتر از خودش باتمن 😂 و یه موتور سوار خوشتیپ که ..... #KookV #NamMin #YoonSeok
من که ازش گذشتم حق دارم اخرین بوسه رو ازش بگیرم نه؟؟ اروم همونجور که لبام رو لباش بود زمزمه کردم خیلی دوست دارم رمنس_اسمات_انگست_کمی فلاف_هپی اند
تـهـیـونـگ بـا چـشـمـایـی ڪه بـا عـصـبـانـیـت پـر شـده بـود بـه طـرف جـفـتـش چـرخـیـد چـشـمـای جـونـگ ڪوڪ پـر از نـگـرانـی و نـاراحـتـی و هـمـیـنـطـور گـیـجـی بـود _ ڪه چـون مـن جـفـتـتـم... هــا... تـهـیـونـگ زمـزمـه ڪرد نـفـس عـمـیـقـی ڪـشـیـد و از جـاش بـلـنـد شـد _ جـونـگ ڪوڪ... مـنـو رد ڪن... یـا مـن ردت مــیـڪنـ...
☽︎فرشتهی بیبال☾︎ گرگ سفید بعد از سالها دوباره درون بدن امگای مردی تناسخ پیدا کرد، و اون کسی نبود به جز کیم تهیونگِ ملقب به رز سفید! کیم تهیونگی که زندگی پر رمز و رازی داشت و به دنبال انتقام بود. انتقام زخم های روحش، انتقام زخم های قلبش... اما هر چقدر که میگذشت به مرگ دردناکش نزدیک تر میشد. و تنها راه نجاتش مارک شدن...
فن آرت و مینی کمیک از کاپل « کوکوی » مترجم و ادیتور : Enzo
جئون جونگکوک استایلیسته آیدل معروف و خوشتیپی به اسم کیم تهیونگه...چی میشه که کم کم بین این دوتا به اصطلاح فقط*همکار*یسری اتفاقات بیوفته؟ :"همیشه تو به سلیقه ی خودت بدنمو نقاشی میکنی." :"این دفعه من میخوام با لبام بدنه تورو نقاشی کنم." ژانر=فان،اسمات،درام،روزمره،رمنس،کمدی کاپل اصلی=تهکوک(سوییچ) فرعی ها=چانبک،یونمین،هون...
تهیونگ یه بیمار روانیه، مبتلا به دو قطبی یا چند شخصیتی. هنوز کسی نمی دونه چندتا شخصیت داره، حسابی ترسناکه. برای همین چندتا پزشک تصمیم گرفتن که اون رو تحت شرایط متفاوتی زیرنظر داشته باشن، این فیکشن نوشته های دفترچه خاطرات تهیونگه. اون هر روز تو دفترش چیزهایی می نویسه، درست از شب تولد 18 سالگیش. یعنی همین دیشب..