im_darya's Reading List
22 stories
Umbrella [Ziam] by StyshMalfoy
StyshMalfoy
  • WpView
    Reads 56,536
  • WpVote
    Votes 12,954
  • WpPart
    Parts 53
تریشا دیگه از پس نگهداری از پسر معلولش برنمیاد پس اون رو به بهزیستی منتقل میکنه، سرنوشت زین بعد از جدایی از مادرش کاملا متفاوت رقم میخوره... [ ZIAM ] •Liam top -آپ هفته ای یک الی دو بار✔️-
NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed] by anaw_73788
anaw_73788
  • WpView
    Reads 213,716
  • WpVote
    Votes 32,166
  • WpPart
    Parts 64
به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم. اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم. اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم. اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشته شدن به خرج دادم؛ دوستش دارم. نه مرد...منو سرزنش نکن،این دست من نیست. تا به خودم اومدم دیدم که تنها کسی که دوستم داره هیچکسه... پس منم عاشق هیچکسم شدم.
Golden dandelion قاصدک طلایی by Farapo21
Farapo21
  • WpView
    Reads 16,659
  • WpVote
    Votes 2,872
  • WpPart
    Parts 62
همش تقصیر من بود. چون من یه علف هرزم... یه قاصدک بی فایده که با نجوای باد پراکنده میشه. . . . . ⭕️زیام هشدار سنی 🔞 ** اسامی ذکر شده در داستان هیچ ارتباطی با اشخاص در دنیای واقعی ندارند و صرفا، برای درک و لمس بهتر داستان به عاریه گرفته شدند*
Dancing With Your Ghost |Z.M| by SsPayTon
SsPayTon
  • WpView
    Reads 5,825
  • WpVote
    Votes 1,365
  • WpPart
    Parts 9
[Completed] تو رفتی و اما حالا آخرین باری که بوسیدمت رو به یاد نمیارم. تو رفتی و اما حالا گوش هام دیگه دوستت دارم هایی از زبان تو نشنید. شاید حق باتو باشه، عشق ما اشتباهی جوونه زد و اما حالا دوباره روبه‌روم ایستادی... شاید دیگه عاشقت نباشم اما بیا این رو خوب به پایان برسونیم؛با من میرقصی؟
BOGY by Donya_aqua
Donya_aqua
  • WpView
    Reads 72,755
  • WpVote
    Votes 14,393
  • WpPart
    Parts 42
❀.°. ✿ خلاصه ی داستان ✿.°.❀ یونگی همش نوزده سالشه، جیمین تحت معالجس و هردوشون متوجه میشن که یه بچه تو راه دارن! بنظر جیمین این اتفاق مثل تاسی بود که بار اول پرتش کرده و شیش آورده ولی یونگی معتقده این بچه یه بلای الهیه که جوونیشو تباه میکنه! یه حاملگی غیر منتظره که همه‌ی برنامه‌هاشونو برای همیشه تغییر میده، دعواهای خانوادگی شدت میگیره، جایی واسه موندن باقی نمیمونه، و اون دوتا تبدیل به تنها تکیه‌گاه‌ همدیگه میشن. زوج: یونمین ،نامجین ژانر: روانشناسی، درام، رمنس، امپرگ، اسمات شرط آپ : محض رسیدن به صد ستاره
🌸I bloomed for you... by Vante191
Vante191
  • WpView
    Reads 251,272
  • WpVote
    Votes 35,377
  • WpPart
    Parts 53
🌸من برای تو شکفتم🌸 ×ترجمه شده× کاپلے: ویکوک/کوکوی ، یونمین ، نامجین ژانر: انگست ، رومنس ، هاناهاکی «با قطره اشکی که روی گونه اش چکید، نفس عمیقی کشید و دستشو باز کرد. اخرین نگاه رو به چشمای سرخ و پف کرده اش انداخت، نگاهشو به مشت باز شده اش داد. وقتی به شئ بی گناه تو دستش نگاه کرد، اشک های بیشتری روی گونه هاش راه گرفتن. این سرنوشت طبیعی اون بود. تو دست لرزون جونگکوک، یک گلبرگ لطیف صورتی بود.» *نسخه اصلی این فیک رو میتونین به همین اسم در سایت Archive of Our Own پیدا کنین^^ Highest rankings: #1 depression #1 translated #2 btsfanfic #2 kpop #1 btsV #3 fanfiction #2 angst #1 انگست #1 translation #2 gay #1 هاناهاکی
| 𝗛𝗲 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝗣𝗲𝘁𝗿𝗶𝗰𝗵𝗼𝗿 | ⱽᵉʳˢ by Chakavakvk
Chakavakvk
  • WpView
    Reads 601,575
  • WpVote
    Votes 57,768
  • WpPart
    Parts 53
{ وضعیت فیکشن: ﮼اتمام‌ یافتــه } ''' - احمق تو پسرعمه‌ی منی! - ولی هیچ پسردایی‌ای زبونشو تو حلق پسرعمه‌ش فرو نمی‌کنه، هیچ پسردایی لعنتی‌ای نمی‌تونه تو همون حرکت اول نقطه‌ی فاکینگ لذت پسرعمه‌شو پیدا کنه!" ''' - جونگ‌کوک، ما مریضیم؟ - نه تهیونگ، من مریضتم. «عشق نامتعارف بین دو اُمگا در خانواده‌های هم‌خون و جامعه‌ای کاملا پایبند به سنت» - پی‌دی‌اف فول پارت رو می‌تونید از چنل بردارید. 🗨 تلگرام : @cityofcrazypeople . . . ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝗏𝗄𝗈𝗈𝗄 / 𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏 [𝗏𝖾𝗋𝗌] 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌، 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾، 𝖲𝗆𝗎𝗍، 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍، 𝖲𝗈𝖼𝗂𝖺𝗅 𝖼𝗋𝗂𝗍𝗂𝖼𝗂𝗌𝗆. 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋 : 𝖢𝗁𝖺𝗄𝖺𝗏𝖺𝗄﮼ ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
° ᴍɪ ᴘᴀᴢ ° (kookv - vkook) by rira_drk
rira_drk
  • WpView
    Reads 528,500
  • WpVote
    Votes 51,513
  • WpPart
    Parts 44
[complete] + "اسپانیایی ها یه اصطلاح دارن، بهش میگن 'mi paz'... به معنی آرامش ابدی... وقتی حس می‌کنی یه نفر برای تمام عمرت کافیه و می‌تونه تا پایان زندگیت برات یه آرامشی ابدی باشه...و تو... تو "می پاز" منی تهیونگ." + "مهم نیست الهه ی ماهِ لعنتی تو رو به عنوان جفت خواهرم درنظر گرفته... من تو رو به هیچ کسی نمی‌دم ته..." " تو سهم من از آرامشی :) " .. « کاپل : کوکوی - ویکوک (ورس) » « ژانر : رمنس، امگاورس، اسمات »
•𝑨 𝑴𝒊𝒍𝒍𝒊𝒐𝒏 𝒀𝒆𝒂𝒓𝒔(𝑺2)༄ by LiviaFictions
LiviaFictions
  • WpView
    Reads 33,071
  • WpVote
    Votes 7,475
  • WpPart
    Parts 9
❅توضیحات↶ این فصل ادامه ی داستان فصل اوله! پس قبل از خوندنش لازمه فصل یک رو بخونید. ❅عنوان⇜ یک میلیون سال(فصل دوم) ❅کاپل⇜ چانبک ❅ژانر⇜ رمنس، انگست، زندگی روزمره ❅محدودیت سنی⇜18+ ❅نویسنده⇜ Jisaw ❅وضعیت⇜ مینی فیک|کامل شده
•𝑨 𝑴𝒊𝒍𝒍𝒊𝒐𝒏 𝒀𝒆𝒂𝒓𝒔(𝑺1)༄ by LiviaFictions
LiviaFictions
  • WpView
    Reads 41,730
  • WpVote
    Votes 9,125
  • WpPart
    Parts 9
❅خلاصه↶ بیون بکهیون پسری که مادرشو از دست داده و هر روز از ناپدری بی رحمش کتک میخوره، بالاخره روزی تصمیم میگیره برای همیشه به دردهاش خاتمه بده. ولی چرا دقیقا وقتی که فقط یک قدم تا پرت کردن خودش از پشت بوم مونده پارک چانیولی از راه میرسه و به پسری که قصد خودکشی داره عجیب ترین پیشنهاد دنیا رو میده؟! "بپر!" ❅عنوان⇜ یک میلیون سال(فصل اول) ❅کاپل⇜ چانبک ❅ژانر⇜ رمنس، انگست، زندگی روزمره ❅نویسنده⇜ Jisaw ❅وضعیت⇜ مینی فیک|کامل شده