yeollipop__'s Reading List
8 historias
"Density" por vitulas
"Density"
vitulas
  • LECTURAS 5,861
  • Votos 1,488
  • Partes 19
برای تو هیچ‌وقت این‌طوری نبود که بتونم بگم:«اگه من فردا اذیتت کنم، از زندگیت بیرونم می‌کنی.» تو به‌هرحال جلوی من دراز می‌کشی و منم روبه‌روی تو؛ دستم میاد جلو تا بپیچه دور گردنت، کمرت، رون پات. نگاهم می‌کنی. بهم می‌گی اسمم رو دوست نداری و من برام مهم نیست اما، اجازه نمی‌دم دوباره رویاهام چین و چروک ببندند و تو از این مزه خسته بشی. با یه عالمه خامه و قهوه و شکلات روی بدنم، دوستت دارم. فیکشن:غلظت. ژانر:رمنس،انگست،جنایی. محدودیت سنی:داره. کاپل‌ها:کایهون،کایبک،چانبک.
My Chocolate Wolf🍫 por setareh0100
My Chocolate Wolf🍫
setareh0100
  • LECTURAS 19,456
  • Votos 3,129
  • Partes 24
🍫گرگ شکلاتی من🍫 کاپل ها: کایهون،چانبک فرعی: کریسهو، لیکانگ ژانر: گرگینه ای، طنز، اسمات، امپرگ فصل اول: کامل شده ✍🏼 خلاصه: { سهون بی خبر از همه جا پا تو جنگلی میزاره که سرنوشتش انتظارشو میکشه و یه گرگ شکلاتی، ناجی زندگیش میشه.. ناخواسته وارد قلمرویی مخفی میشه و شکل جدیدی از زندگی رو تجربه میکنه. رازهای قدیمی با ورود به این قلمرو بر ملا میشن... آیا همه چی دوباره مثل روز اول میشه؟ آیا سرنوشت میتونه با رسوندن گرگ شکلاتی به جفته تقدیریش همه چیزو رو به راه کنه؟... }
𝔽𝕠𝕣𝕖𝕧𝕖𝕣 por merilakkk
𝔽𝕠𝕣𝕖𝕧𝕖𝕣
merilakkk
  • LECTURAS 73,920
  • Votos 13,903
  • Partes 37
ℕ𝕒𝕞𝕖 ๛ 𝔽𝕠𝕣𝕖𝕧𝕖𝕣ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉ ℂ𝕠𝕦𝕡𝕝𝕖 ๛ 𝕤𝕖𝕜𝕒𝕚⚣︎ 𝔾𝕖𝕟𝕣𝕖 ๛ 𝕠𝕞𝕖𝕘𝕒𝕧𝕖𝕣𝕤𝕖 , 𝕤𝕞𝕦𝕥 , 𝕞𝕡𝕣𝕖𝕘 𝔸𝕦𝕥𝕙𝕠𝕣 ๛ 𝕞𝕖𝕣𝕝𝕚𝕟 --------- اوه سهون پسر مورد علاقه ی پدرو مادرش روز قبل از رسیدن به مقام ریاست شرکت بخاطر مستی با یه امگای ناشناس میخوابه و این رسیدن به اون مقامو به خطر میندازه..‌. به خصوص اگه پای یه بچه وسط باشه که از قضا مال سهونه...
The love story of General Kim por aysanh_h
The love story of General Kim
aysanh_h
  • LECTURAS 20,821
  • Votos 4,771
  • Partes 36
.....سرگذشت عاشقانه ژنرال کیم....... عاشقانه ژنرالی نامدار و برده ای بی نام.... فصل دوم فیک معشوقه امپراطور شیگان ژانر:تاریخی، رمنس، اسمات، انگست کاپل ها:کایهون، چانبک، کریسهو، کوکمین
𝐑𝐄𝐃𝐄𝐌𝐓𝐈𝐎𝐍. por libranouss
𝐑𝐄𝐃𝐄𝐌𝐓𝐈𝐎𝐍.
libranouss
  • LECTURAS 4,440
  • Votos 880
  • Partes 8
" شلوغی آدم ها ، از کشیدن تیغ روی پوستش آزاردهنده تر بود؛ این درست مثل اُپِرایی بود که توسط جیغ بچه های یک ساله خونده میشد و شیشه های مغزش رو به لرزه در میورد؛ تنها هدف سهون این بود که اجازه شکسته شدن رو به اون جنس ظریف نده. اما درک همه چیز سخت تر میشه زمانی که مرز بین واقعیت و توهم از بین میره." 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐒𝐞𝐤𝐚𝐢-𝐇𝐮𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐏𝐬𝐲𝐜𝐡𝐨𝐥𝐨𝐠𝐲 . 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭 . 𝐏𝐡𝐢𝐥𝐨𝐬𝐨𝐩𝐡𝐢𝐜 . 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐚
𑁍ᯓ Pinky Promises ᯓ𑁍 por AmorTeam
𑁍ᯓ Pinky Promises ᯓ𑁍
AmorTeam
  • LECTURAS 61,347
  • Votos 14,527
  • Partes 30
هفـت سال پیش؛ سهون قربانی یه تجـاوز جـنسی شد که بخاطرش حامـله شـد... حاملگـی که واسـه یه پسـر ۲۱ ساله که اصلا آمادگـی چنین چیزی رو نداشت زیادی غیرمـنتظره بود... در حـد مـرگ ترسیده و کاملا تنها بـود پـس تصمیـم گرفـت بـچه رو به یتیم خونه بسپـره. همینطور که زمان میگـذشت، سهـون به زندگی کـردن تو آپارتمـانِ کوچیـک بهم ریخته اش با ترس از همه ی دنیا و خطرهایی که اون بیرون ممکن بـود براش پیش بیاد ادامه میـداد. اون راحـت زندگـی میکـرد ولی با تـرس. اون فکر نمیکرد هیچوقت دوباره بتونه مثل یه آدم عـادی زنـدگی کنه. تا اینکـه یک روز اتفاقـی توی مغـازه مـردی رو دیـد که خیلی خوش قیافه بـود و دختر بچه که همراهش بود. 𑁍ᯓᯓᯓ #PinkyPromises ᯓᯓᯓ𑁍 🏹نام داستان: قول های انگشتی 🎻کاپل: کایهون 🏹ژانر: درام، رمنس، امپرگ، اسمات 🎻نویسنده: Ericaababyy 🏹مترجم: Tina 🎳چنل: AmorFiction@
Emperor Mistress Shygan "فصل اول" por aysanh_h
Emperor Mistress Shygan "فصل اول"
aysanh_h
  • LECTURAS 93,849
  • Votos 16,886
  • Partes 64
جونگین ولیعهد امپراطوری بزرگ باکجس و سهون برادر کوچکش که از کودکی خارج از قصر زندگی میکرده... چی میشه اگه برادر کوچک تر یه روز به قصر برگرده و باعث شه قلب جونگین با تموم نفرتی که ازش داشته به تپش بیوفته..... کاپل:#کایهون #چانبک #کریسهو ژانر:تاریخی، رمنس، اسمات، فانتزی "باد پائیزی ابرهای سپید را در آسمان می پراکند سبزه ها زرد می شوند برگ ها فرو می افتند غازهای وحشی به سوی جنوب پرواز می کنند آخرین گل ها می شکوفند ارکیده ها و داوودی ها با عطر تلخ شان من را در رویای آن روز زیبایم که هرگز نمی توانم از یاد ببرم میبرند. به رود خانه می روم برای سفری بر آب کرجی بر آب می راند و با موج های سرسفید غوطه می خورد نی و طبل می نوازند و پاروزنان آواز می خوانند برای لحظه ای سر خوش می شوم و آنگاه اندوه کهن باز می گردد من فقط زمان کوتاهی جوان بودم و اکنون دوباره پیر می شوم."
Cancer por REDneonlight
Cancer
REDneonlight
  • LECTURAS 36,633
  • Votos 9,048
  • Partes 20
"بکهیون... محض رضای خدا. من می‌دونم که از زندگی چه‌چیزی میخوام. اینکه تو رو داشته باشم، خب؟ اما تو... تو نمی‌دونی. نمی‌دونی چه‌چیزی میخوای. از زندگی، من، حتی خودت! بهم میگی ازدواج کنم و بعد بابتش بازخواستم می‌کنی. من رو می‌بوسی و روز بعد میگی که عشقم احمقانه‌ست. ازم میخوای تمومش کنم و بعد شاکی میشی که چرا ازت دوری کردم... داری من رو به جنون می‌رسونی. داری کاری می‌کنی که از دستت خودم رو خلاص کنم، بکهیون!" [CHANBAEK × KAIHUN] [Angst × Slice of life]