real_pcysahar's Reading List
8 histórias
Air de ElenaSalvat0re_
Air
ElenaSalvat0re_
  • Leituras 970
  • Votos 144
  • Capítulos 14
او مرا عاشق آسمان کرده است... به قدری که وقتی هوا ابری می شود دلم برای آسمان تنگ می شود. همیشه می گفت عاشق آسمان است... می گفت من شبیه آسمانم و وقتی به آسمان نگاه می کند به یاد من دلتنگیش برطرف می شود. اما حالا این منم که تشنه ی دیدن آسمانم...طوری که انگار تصویرش روی سقف آسمان حک شده است... ✨ فیک: هوا | Air# ⛅ کاپل: چانبک ✨ ژانر: رمنس، انگست، زندگی روزمره ⛅نویسنده: Elena Salvatore# ✨روز های آپ: چهارشنبه
Take a Chance de Chanbaekssworld
Take a Chance
Chanbaekssworld
  • Leituras 74,623
  • Votos 14,757
  • Capítulos 31
• Persian Translation 🔥 فیک ترجمه ای توسط چانبک وورلد 📎 Telegram Link: @chanbaekworld ✨ نویسنده : ParkBacon 📎 Wattpad Link: https://www.wattpad.com/story/64304564-take-a-chance مترجم : OhMinA خلاصه: چانيول كاپيتان تيم بسكتبال دبيرستان پيوجونه. بكهيون دانش آموز انتقالي جديد با پاهاي لاغر و صورت بچگونه ست. وقتي بكهيون سعي كنه عضو تيم بسكتبال شه چه اتفاقي ميوفته؟ خب، قطعا بيشتر از اونچه كه خواسته، گيرش مياد. -فقط شانستو امتحان كن... بخاطر من.
Private message 💌 de Chanbaekssworld
Private message 💌
Chanbaekssworld
  • Leituras 28,385
  • Votos 5,004
  • Capítulos 21
ترجمه فیک جذاب و کیوت Private message 💌 🖇https://my.w.tt/c05QcmeuaU 📎Genre : texting, humor ✒Author : @April_girl02 ✒Translator : cbzkyp کاپلشم چانبکه و البته کاپلای دیگم هستن ❤ این فیکشن به صورت چت می باشد😁 _________ "بکهیون یه خوره ی کامپیوتره... اون هیچ رفیقی نداره که به مدرسش بره بجاش دوستاش تو یه فضای مجازی زندگی میکنن که بهشون میگن"دوستای مجازی" بکهیون نمیتونست تا وقتی که به دانشگاهی در آمریکا بره صبر کنه جایی که بالاخره میتونست دوستاشو بجای صفحه ی لپ تاپ ، رو در رو ملاقات کنه ولی اون الآن، می بایست دوره ی دبیرستانشو در کره ی جنوبی بگذرونه. ولی چی میشد اگه همه ی دوستاش روز فارق التحصیلی می اومدند تا اون رو غافل گیر کنند؟ بالاخره روزی میرسه که اون برای رفتن به اونور آب اینجارو ترک کنه؟.."
.• 𝙃𝙤𝙩𝙚𝙡 𝘾𝙖𝙡𝙞𝙛𝙤𝙧𝙣𝙞𝙖 •. de jasmine_park6104
.• 𝙃𝙤𝙩𝙚𝙡 𝘾𝙖𝙡𝙞𝙛𝙤𝙧𝙣𝙞𝙖 •.
jasmine_park6104
  • Leituras 210,814
  • Votos 40,914
  • Capítulos 69
⚜﹌⃜﹌⃜﹌⃜𖥸🔱💫𖥸﹌⃜﹌⃜﹌⃜⚜ ⚜فیکشن: هتل کالیفرنیا ⚜ژانر: فلاف، رمنس، درام، اسمات ⚜کاپل: چانبک، کایسو ⚜وضعیت: کامل شده ⚜﹌⃜﹌⃜﹌⃜𖥸🔱💫𖥸﹌⃜﹌⃜﹌⃜⚜ بیون بکهیون، پسر رئیس هتل کالیفرنیا، به همراه کیونگسو، منشی شخصی پدرش، به لس آنجلس میرن تا مدیریت هتل رو به دست بگیرن و اونجا درگیر ماجراهایی با سرآشپز سه ستاره پارک چانیول و آشپز ارشد کیم جونگین میشن. ماجراهایی از نوع دعوای عاشقانه!
your shadow de Ghazal1288
your shadow
Ghazal1288
  • Leituras 100,832
  • Votos 16,004
  • Capítulos 42
چانیول پسری که بعد از پدرش باید رهبر امپراطوری خون اشام ها بشه ولی به دلایلی دست از سمتش کشیده و در یک دانشکده خودش و مخفی کرده و درس میخونه متوجه میشه که باید سراغ خونواده اش بره چون ممکنه بخاطر اتفاقاتی که افتاده جنگی جهانی رخ بده کاپل اصلی = چانبک لینک فصل دوم https://my.w.tt/EFkMUlJjW0
The Seven Deadly Sins #2: Wrath de Chanbaekssworld
The Seven Deadly Sins #2: Wrath
Chanbaekssworld
  • Leituras 99,003
  • Votos 15,094
  • Capítulos 37
• Persian Translation 🔥 فیک ترجمه ای توسط چانبک وورلد 📎 Telegram Link: @chanbaekworld ✨ نویسنده :yeolimerent 📎 Wattpad Link: https://my.w.tt/GUMd6ENxuT خلاصه: پارک چانیول پسری که والدینش رو در حمله ای از دست داده به سئول میره تا مردی که پشت قضایاست رو پیدا کنه. حالا چی میشه اگر اون مرد، پدر گمشده ی دوست پسره چندین سالش،بکهیون، باشه.. یعنی بکهیون تحمل تاوان پس دادن رو داره؟ _______ آتش خشم درونش اون رو طی این چند سال زنده نگه داشته بود. و وقتی من اومدم فکر کردم میتونم بالاخره این آتش رو از اون مهار کنم. اشتباه میکردم. حتی شعله ور ترش کردم. ✖️ این فیک به افراد زیر 18 سال توصیه نمیشود.
The Walking Gays ~ Comedy Romance ~  de winfics
The Walking Gays ~ Comedy Romance ~
winfics
  • Leituras 95,699
  • Votos 16,670
  • Capítulos 27
چانیول ابروی بکهیون ، همکلاسی #همجنسگراش که #اعتراف کرده عاشقشه رو میبره روز بعد وقتی بیدار میشه همه ی #مردایی که میشناخت #گی شده بودن . تنها راه #متوقف کردنش هم توی #دست های #بکهیونه ... چانبک ، سولی ، شیوچن ،هونهان
Maybe tomorrow 💬 (Chanbaek) de Easter_lily
Maybe tomorrow 💬 (Chanbaek)
Easter_lily
  • Leituras 2,778
  • Votos 439
  • Capítulos 2
《oneshot 》 بیون بکهیون کارمند ساده ی یک اداره ی چاپ کوچک ، بخاطر تشخیص رئیس بد اخلاقش مبنی بر بی حوصلگی و نا امیدی کارمنداش، پای سخنرانی های انگیزشی مردی جوون می نشینه. بکهیونی که باور داره معجزه وجود نداره و برای رسیدن به هدف هات باید کار کنی. کار و کار و...فقط کار ! ⊱⋅ ──────────── ⋅⊰ شصت و هشت ثانیه یعنی فقط یک دقیقه و هشت ثانیه ! می گویند که تمرکز به مدت شصت و هشت ثانیه هیچ کاری ندارد؟ خوب آیا شما هم همین فکرو میکنید؟ بسیار عالی امتحان کنید. خواهید دید که هنوز هجده ثانیه اول رد نشده فکرتان منحرف می شود. ایده ای جدید بلافاصله از اعماق افکارتان ظاهر می شود و نجواگر درونی تان به سخن در می آید که جدی نگیر و دست از این بازی ها بردار و به مسائل مهمتر زندگی بپرداز و ... کائنات گوش به فرمان ماست تا هر چه را میخواهیم به او ابلاغ کنیم؛ اما به یک شرط و آن این است که موقع دستور دادن این طرف و آن طرف نپریم، شصت و هشت ثانیه یک جا بایستیم و صریح و شفاف بگوییم چه می خواهیم. آن وقت می بینید که می گوید فرمان بردارم سرورم...! ⊱⋅ ──────────── ⋅⊰ 📑عنوان: Maybe tomorro ( شاید فردا ) 📑وضعیت: وانشات/تمام شده 📑کاپل: چانبک 📑ژانر‌: زندگی روزمره/ روانشناسی 📑نویسنده: Easter lily