The best story
12 stories
💎••SpotLight••💎 by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 760,297
  • WpVote
    Votes 237,078
  • WpPart
    Parts 124
بکهیون وارث بیچونوچرای شرکت پارکه. اون همه زندگیش رو صرف رسیدن به این نقطه کرده و برای نگه داشتنش از هیچی دریغ نکرده. ولی چی میشه اگه یه روز رقیبی که همیشه ازش میترسید پیداش بشه و موقعیت بکهیون رو به خطر بندازه؟ یعنی بکهیون باز هم میتونه تو صدر بمونه؟ 💎 فیکشن : SpotLight 💎 کاپل : چانبک. ویکوک. کریسهو 💎ژانر : رمنس. درام 💎محدودیت سنی : 18+ 💎نویسنده : #SilverBunny 🐰 🕰️روزهای آپ : دوشنبهها 8 تا 10 شب
••💮SignMate💮••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 529,878
  • WpVote
    Votes 88,658
  • WpPart
    Parts 88
تو دنیایی که همه وقتی هجده ساله میشن یه نشانه روی مچ اشون برای شناسایی نیمه گمشده اشون ظاهر میشه بیون بکهیون نشانه ای نداره!اونم مثل هر هجده ساله دیگه ای روز تولدش با شور و شوق مچ اش رو چک کرد اما هیچ خبری از اون نشانه خاص که قرار بود به بکهیون سرنوشت اش رو نشون بده نشد! بکهیون اون روز تصمیم گرفت که هیچوقت نذاره کسی رازش رو بفهمه و دنبال سرنوشت اش جای دیگه ای بگرده...چهار سال بعد همون سرنوشتی که در حق بک بی انصافی کرده بود اون رو به خونه پارک چانیول کشوند.یه طراح مانگا بد اخلاق که فقط یه دستیار سر به راه میخواد...اما خوب بک داستان ما هرچیزی هست جز سر به راه! چه حسی داره وقتی بدونی همه تو دنیا یه جفت دارن و فقط تو جا موندی....؟؟ 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 - چه خوبه اینجوری یکی به آدم برسه؛ تا حالا کجا بودی پارک چانیول؟! + احتمالا بدون اینکه متوجه باشم داشتم دنبال تو میگشتم..! #Chanbaek 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 - ازم بدت مياد؟ + مشكل اينه كه هركاری ميكنم، بدم نمياد! #hunhan 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 - میدونی تازگی ها دارم فکر میکنم شاید ارزش این همه تلاش رو نداشتی.. و این بدترین حس دنیاست.. #kaisoo 💮💮💮💮💮💮💮💮💮 Story Started: 18.01.2017 Story Finished: 13.11.2017 💮هم نشان 💮کاپل ها: چانبک.هونهان. کایسو 💮ژانر: رمنس. زندگی روزمره. فانتزی
••🌘Silver and Silk🌒••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 785,105
  • WpVote
    Votes 101,366
  • WpPart
    Parts 72
📋خلاصه داستان : بیون بکهیون یکی از افسرهای سازمان اطلاعاتی کره اس! کسی که به خاطر ظاهرش همیشه از عملیات ها کنار گذاشته میشه اما یه روز موفق میشه بلاخره یه ماموریت به عنوان مامور مخفی بگیره! بک به خاطر این ماموریت پا به سیلور تاون که یه باند قمار غیر قانونیه میذاره و با ادمای جدیدی اشنا میشه. یکی از این ادمها پارک چانیول رییس بانده که به خودش لقب سیلور داده. بک ناخواسته توجه سیلور رو جلب میکنه و تو موقعیتی گیر میافته که هیچوقت تصورش نمیکرد... همیشه عشق وقتی که کمتر از همیشه انتظارش رو داری سراغت میاد.❣️ دوستی های عمیق... شکستن قوانین... فداکاری... و پیدا کردن کسی که باعث بشه بخوای بخاطرش عوض بشی... 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 من به عشق اعتماد ندارم بک... هیچ وقت نداشتم... چه حسی داره وقتی یکی که حتی به عشق اعتقاد نداره حس میکنه عاشقته؟! 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 🌗کاپل ها: چانبک-کایسو. کریسهو 🌗ژانر: رمنس. جنایی . درام 🌗محدودیت سنی: 18+NC 🌗نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿 Story started at :5/9/2016 Finished: 16/2/2017
••✴️Stigma✴️•• by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 1,542,518
  • WpVote
    Votes 227,821
  • WpPart
    Parts 171
بکهیون یه پرستار ساده و خوش قلبه که یه روز موقع برگشتن از سرکارش توی کوچه چانیول رو در حالی که چاقو خورده و وضعیتش خیلی بده پیدا میکنه. بکهیون به درخواست اون پسر که بهش میگه به پلیس زنگ نزنه اون رو به خونه اش میاره و با وجود تمام اخلاق های بد چانیول ازش مراقبت میکنه... اما یه روز چانیول بی خبر میذاره و میره و بکهیون باور داره که محاله دوباره با اون پسر بداخلاق روبرو بشه... اگرچه که پدر چانیول اقای جئون که یکی از کارخونه دارهای برجسته کره اس از چانیول میخواد که به شخصی نزدیک بشه و باهاش طرح دوستی بریزه اما نمیگه چرا... و اون شخص بکهیونه... زندگی و سرنوشت دوباره مقابل هم قرارشون میده اما معلوم نیست قراره اخرش این رابطه عجیب به کجا برسه... 💢 ☠️فیکشن : استیگما #stigma ☠️کاپل ها: چانبک-ویکوک. هونهان ☠️ژانر: رمنس. جنایی . درام ☠️محدودیت سنی: 18+NC ☠️نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿
😈°Karma Is a Bitch°😈  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 493,130
  • WpVote
    Votes 86,348
  • WpPart
    Parts 87
بکهیون نوجوون نمیدونست که هر عملی یه عکس العملی داره... شاید اگه میدونست وقتی چانیول 15 ساله با اون چشم های معصوم بهش ابراز علاقه میکرد بهش اسون میگرفت... شاید هیچوقت قلبش رو نمیشکست و به خاطر چاق و زشت بودنش مسخره اش نمیکرد...ولی بکهیون خبر نداشت و کارما داشت همه چی رو تماشا میکرد...و کارما فقط وقتی عوضیه که تو یه عوضی باشی! ♻♻♻♻♻♻♻♻♻♻ -"دوستت دارم.." +"دوستم داری؟" +"چقدر دوستم داری چانیولا" -"خ..خیلی...بیشتر از همه چی..." +"واقعا؟" +"پس هر کاری که بگم میکنی؟" +"پس امشب اون بابای لجنت رو تو خواب برام بکش و بعد هم خودت رو از نزدیک ترین پنجره ی قصرتون پرت کن پایین...بعدش قول میدم منم دوستت داشته باشم..." ♻♻♻♻♻♻♻♻♻♻ - چطوری این موقع شب از خونه اومدی بیرون؟ + خدمتکارها و نگهبان هارو پیچوندم. - تو واقعا احمقی! + میدونم. - نباید باشی! + من با احمق بودنم مشکلی ندارم .. اگه باعث میشه اینطوری بخندی... ♻♻♻♻♻♻♻♻♻♻ ♻️کاپل ها:فصل اول : چانبک فصل دوم : چانبک هونهان. کایسو ♻️ژانر :رمنس.کمدی.زندگی روزمره ♻️محدودیت سنی: 18+ NC
Serendipity ~🍀 by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 379,423
  • WpVote
    Votes 119,382
  • WpPart
    Parts 54
🌿•~خلاصه داستان ~•🌿 بکهیون عاشق زندگیش نبود ولی تلاش می‌کرد خوب زندگی کنه. هر روز صبح وقتی در گل‌فروشی کوچیکش رو باز می‌کرد به پرنده رویاهاش اجازه بلندپروازی میداد و همین بهش انرژی برای تلاش بیشتر توی تنهایی‌هاش میداد. ولی تمام نقشه‌های بکهیون با پیدا شدن سروکله دکتر پارک تو زندگیش خراب شد. دکتر بدجنسی که از همه جا تصمیم گرفت طبقه بالای گل‌فروشی بکهیون رو برای مطبش بخره. دقیق جایی که بکهیون می‌خواست توش یه کافه افتتاح کنه... و خب حالا بکهیون یکی رو داشت که ازش متنفر باشه و این از بی‌حسی یه جورایی بهتر بود نه؟ 🪴 -امیدوارم اقامت جهنمی‌ای اینجا داشته باشین. نه...در واقع امیدوارم زمین اصلا دهن باز کنه و شما و مطب زشتتون مستقیم به قعر جهنم منتقل شید. 🩺 +اگه زمین دهن باز کنه من فقط میوفتم تو خونه‌ی تو و فکر کنم خوشحالم بشم. 💢 این داستان دنیای موازی داستان دیگه من Silver and silk ئه. اگه اون رو نخونده باشید هم می‌تونید بخونیدش ولی اگه سیلور اند سیلک رو خونده باشید لذت خیلی خیلی بیشتری از این داستان می‌برید چون... باید بخونید که بفهمید نمی‌تونم توضیح بدم 😂❣️ 🪴 • فیکشن : #Serendipity 🪴 • کاپل‌ها : چانبک 🪴 • ژانر:رمنس.درام.روزمره 🪴 • محدودیت سنی : 🔞 🪴 • نویسنده : @SilverBunny 🐰
Healer I [Completed]  by AylaXee
AylaXee
  • WpView
    Reads 97,286
  • WpVote
    Votes 14,218
  • WpPart
    Parts 71
عنوان: Healer نویسنده: xee ژانر: تخیلی، ام پرگ تعداد قسمت: 69 زوج ها: کایهون، کایسو، چانبک، شیوهان، کریسهو تاریخ شروع: Jun 28, 2015 تاریخ پایان: Oct 15, 2016 توضیحات: چیکار میکردین اگه میفهمیدین مردین و تنها راه فرار از تبعید به جهنم برای شما امضای پیمانی هست که الزامتون میکنه مدت محکومیتتون رو هیلر یکی از شکارچی های روح بشین؟ آیا هیلر بودن بهتر از گذروندن محکومیتتونه؟ معرفی شخصیت ها: اوه سهون: هیلر، 18 ساله، مرگ در اثر تصادف رانندگی، دلیل امضای قرارداد گناهان نابخشودنی، محکوم به 30 سال تبعید به دنیای زیرین، در صورت امضای پیمان نامه 30 سال خدمت به شکارچی تعیین شده از سمت آرکیدیا. کای: شکارچی، 500 ساله، دلیل مرگ نامعلوم،دلیل امضای قرار داد نامعلوم، 500 سال پیش با امضای قرارداد به 800 سال خدمت برای آرکیدیا محکوم شد. سایر شخصیت ها: سوهو: همسفر، مدت خدمت 112 سال مدت باقی مانده خدمت 110 سال لوهان: مراقب، مدت خدمت نامعلوم... شیومین: بالاترین مقام و وارث آرکیدیا فوروارد: کای اینبار دیگه واقعا عصبانی شده بود، سهون پاشو خیلی از گلیمش درازتر کرده بود دستش رو بالا برد و محکم توی صورت سهون پایین آورد از شدت از ضربه سهون عقب عقب رفت و خورد به میز پشت سرش، لیوان آب روی میز همراه سهون به زمین خورد و 1000 تیکه شد. سفیدی چشمای کای شروع کرد به ت
ஜ۩۞۩ஜ2بلک هورس ஜ۩۞۩ஜ by Zizi7787
Zizi7787
  • WpView
    Reads 9,378
  • WpVote
    Votes 1,888
  • WpPart
    Parts 15
((فصل دوم:کامل شد)) ⛓بیون بکهیون رزیدنت نابغه ی جراحی که تمام وقتش توی بیمارستان و اتاق عمل میگزرونه ،به خاطر فضولیش سر از جایی در میاره که نباید اونجا باشه،پارک چانیول رییس یکی از بزرگ ترین باندهای مافیایی کره است که یک دکتر جراح اشتباهی سر از باندش در میاره و چیزهایی که نباید میفهمه‼️ ~ -تقاص انتقامتو،عشقت پس داد پارک چانیول،تو منو انداختی توی آتیش انتقامت،بدون اینکه فکر کنی چه بلایی سرم میاد اسلحه رو به دستم دادی،اون روز من مردم،بیون بکهیون رو اون روز تو کشتی.! کاپل:چانبک،کایسو،کریسهو ژانر:ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ,sᴍᴜᴛ,ᴀᴄᴛɪᴏɴ ᴍʏsᴛᴇʀʏ نویسنده:Zizi
ஜ۩۞۩ஜبلک هورس ஜ۩۞۩ஜ by Zizi7787
Zizi7787
  • WpView
    Reads 13,273
  • WpVote
    Votes 2,634
  • WpPart
    Parts 18
ژانر : اکشن ، اسمات ، کاپل: چانبک ، کریسهو ، کایسو ،هونهانی. هر دو زیر باراش شدید باران نفس نفس میزدن،چانیول اسلحه اش را به سمت بکهیون گرفته بود،تصمیم داشت امشب یک چیزی از بک بگیره یا زندگیشو، یا روح پاکشو. _ ازت متنفرم بیون بکهیون. _ اما من حتی دلیلش نمیدونم. _ تنفر دلیل نمیخاد، بهت ده ثانیه وقت میدم، تصمیم بگیر، امشب یک دوراهی داری یا باید جونت به من تسلیم کنی، یا باید جزوی از افراد باند من بشی. بکهیون از این حرف چانیول و از تنفر نگاهش به خودش لرزید، قطره اشکی که از چشمش افتاد لابه لای باراش بارون گم شد اما از نگاه تیز چان دور نموند. _ نمی تونم. بکهیون عاجزانه اینو گفته بود اما این دقیقا چیزی بود که چانیول میخواست،عجز،ناتوانی و غم نگاه بکهیون.اسلحه رو به سمت قلب بکهیون نشونه گرفت. _ ده ثانیه ات شروع شد دکتر، زیاد وقت نداری.
HEX & HEX2 by real_sehuna
real_sehuna
  • WpView
    Reads 25,679
  • WpVote
    Votes 6,781
  • WpPart
    Parts 39
💀عنوان:جادوگر "HEX" (فصل1&2) 💀کاپل:چانبک سکای 💀ژانر:فانتزی ترسناک عاشقانه درام 💀وضعیت: فصل اول کامل شده🚫 فصل دوم درحال تایپ❌ ⛔خلاصه فصل یک⛔ هکس،جادوگری که برای زنده ماندن محکوم به جنگ است اما جنگ مقابل آینه، برنده ای نخواهد داشت! او کسی است که قلبش از نفرت خوناشام ها سنگ شده... آیا آن قلب سنگی با عشق یک خوناشام به تپش می افتد؟ چانیول برای بکهیونِ جادوگر مرهم است یا زخمی بر زخم هایش؟ 🚫خلاصه فصل دو🚫 ترس همه جا را فرا گرفت وقتی آوازه ی تولد دوباره ی جادوگر بزرگ "هکس" در شهر پیچید آن پسر با موهای سفید و اقبالی عجیب در شبی که دوماه در آسمان پدیدار شد متولد شد اما اینبار با یک روح شیطانی در میانه های قلبش و فراموشی که او را از خودش هم دور میکرد