Instagram | Larry Stylinson ✔️

Louis is a model. Harry is the worlds biggest pop star. ALL OF MY COVERS ARE MADE BY: @Larry_Smilinson

Finding you can change »L.S

"Call off the wedding." He hears Louis say after a few minutes of silence. "What?" Harry asks, dumb folded. "I said, call off the wedding." Louis demands. Harry crosses his arms across his chest, clearly pissed, "Your mother was the one who came up with the proposal. You shouldn't really be having a problem with this...

i sleep naked ➸ larry stylinson

"you're so small." as if to prove his point, louis squeezed harry tightly in his arms, and harry just scrunched up a little bit, snuggling his head impossibly farther into louis' chest. "my pretty paper doll." and when louis squeezed him again, placing a shaky, yet warm kiss on harry's cold forehead, harry felt his he...

painless ➸ larry

❝I bet I can make you feel pain.❞ ❝I'd like to see you try.❞

I'm Fine || l.s. ✓

I wrote this when I was like 15 so it's awful and horribly inaccurate regarding lots of stuff and the characters are really, really annoying. If it didn't have so many reads and votes and that I would delete it. PLEASE, if you want something with better writing and still full of angst, look at my other fics instead (...

Halloween/L.S

بدبختی من از همون شب شروع شد. هالووین ازت متنفرم.

All I owned (L.S)

توی نوشته هام ، من تو رو شبا می بردم خونه و صبح با صدای کتاب خوندنت بیدار می شدم.

sign of the times(L.S)

why are we always stuck and running from the bullets? (persian story of larry stylinson) cover by: lovely @IWontBeTheOne ❤❤❤

MoonOff [L.S]

نمیدونم کی و چطور•تمامِ روح و جسمم فقط و فقط مال اون شد•که خودم هم نفهمیدم. «لری استایلینسون»

|Larry Stylinson|

اینجا هیچ وهم ، خیال یا افسانه ای نیست.. اینجا همه چیز شیرین و قابل لمسه..! درست مثل یه فلش بک به خاطرات خوب قدیمی:)

No homo(Persian translation)

ترجمه اين فن فيك به وسيله خودمه پس لطفا كپي نكنيد!

Always there| (Persian Translation) *Completed*

لویی تاملینسون از وان دایرکشن تقریبا به طور کامل از زمان تولد نابینا بوده، استثنائا اون میتونه هاله ای از اجسام و سایه ها رو ببینه و این فقط برای اینکه بتونه صاف بایسته و نیفته کافیه، اون قراره یه مصاحبه راجب نابینا بودن توی معروف ترین بوی بندجهان انجام بده ولی به جای اون یه بار دیگه تموم جواباش به هری استایلز برمیگر...

cross the street (L.S)

عشق هرکجا میتواند باشد حتی در عرض خیابان :)

The pregnant lou(larry stylinson)

[ completed ] (لويى يه بچه مثبت به تمام معنا هستش) سلام اسم من لويى تاملينسون هستم حتى شک دارم که فاميليم اين باشه 18 سالمه و تا چند ماه پيش تو پرورشگاه لندن بودم ولى چون به سن قانونى رسيدم ديگه اونجا نموندم الان تو زير زمين ساختمونى که ٣ واحد بيشتر نداره زندگى و کار ميکنم و تغرييبا دو ساعت تا لندن فاصله داره حقوق زي...

He Was Blue

.. -میدونی اولین باری که دیدمت چی توجهمو جلب کرد؟ سرمو تکون دادم.. برگشت و به پشتش خوابید.. بعد اینکه با ورنون از پیشم رفتین اولین چیزی که تو ذهنم جرقه زد این بود.. -OH he was blue.. لبخند زدم و چرخیدم سمتش.. -چشمات همون رنگ آبیه مورد علاقم بودن و تو همون لحظه که بهشون فکر کردم یه چیزی رو حس کردم که دوستش داشتم و بعد...

Cancer [L.S] (Completed)

میدونم که قول دادم اجازه ندم چیزی بینمون فاصله بندازه ولی میدونی که... رقیب من سرسخت تر از این حرفا بود... . ( Larry Stylinson AU ) Written by: Fatemeh [Fatemeh, stylinson_ff, 2016]

You're my masterpiece [L.s].[completed]

Larry+a little bit of ziam 👬 Strong language ⛔ Drug using🚫 Smut🔞 #1 in, onedirection لویی از زندگی بیزاره و هری عاشق زندگیه.... یا، داستان نویسنده ای که شیفته یه استریپر میشه و استریپری که عاشق یه نویسنده میشه.

Are You My Father (COMPLETED)

بعد از سالها لویی و هری دوباره بهم وصل شدن اما اینبار توسط یک دختر! آیا لویی پدر اون دختره؟! لویی چطوری قرار بفهمه؟ Larry Stylinson Fanfiction By: 96_nargesmd cover: Tiresise

MR STYLES ( l.s persain translation)

" خب پس این منشی جدیدمه ؟ " آقای استایلز پرسید و یه ابروشو داد بالا‌. "بله " منشی قبلی جواب داد. آقای استایلز اخم کرد و به لویی یه نگاهی انداخت. " من انتظار ...یکی ... نمیدونم..بهتر داشتم ؟؟" "ببخشید آقای بی ادب.من کسی ام که از این به بعد قراره برنامه هاتونو مدیریت کنم.پس بهتره مراقب زبونتون باشین"

My Hero Daddy

Kitten & Daddy😻🙇 -دوستت دارم به اندازه بزرگترین اشتباهم ******

Daisies [Persian Translation]

مادر و پدر لویی دیکه اونو نمیخوان،هری ۵۰ هزار دلار پول داره و از یه پسر کوچولوی ۱۸ ساله نگهداری میکنه! Wrning BDSm! [Relationship:Smut] [Cuople: larry(louis & harry)] [Writer: @bottombabylou ] [Translater: #littledragon 🐉🎈 ]

Waiting Room [Persian Translation. Completed]

داستانی که در اون لویی و هری همدیگر رو تو اتاق انتظار یه بیمارستان ملاقات میکنن :) Completed Shortstory All right reserve to @mysecretjournal

Angry(l.s)

_می دونم اونجایی لو اون زمزمه کرد درحالی که به سمت پسر عصبانی میرفت. _من اینجا بهت نیاز دارم.منو بچه بهت نیاز داریم

Strawberry Milk (Persian Translation)

توی واحد نجوم، جایی که هری ناخون هاش رو لاک میزنه و شیر توت فرنگی میخوره و زیادی برای همه چی استرس داره، لویی سعی میکنه بفهمه که مشکل اون پسر چیه.

Friends [L.S]

[Completed] [ هرى ادوارد استايلز ، اونطورى بهش نگاه نكن شما فقط دوتا دوستيد ]

Raising Harry [L.S ][ Persian Translation ]

"گاهی نیمه ی گمشده ی شما همون شخصیه که کل زندگيتون میشناسیدش" هری از وقتی بچه بود، توسط جی به سرپرستی گرفته شد و لویی برادر بزرگه ی جدیدش شده بود. درباره زندگیشون بخونین همونطور که اونها بزرگتر و عاقلتر میشن. درباره لویی و مادرش که هری رو بزرگ میکنن بخونین. written by @Harrysvelvetybumhole

"Forever and one day"

تا ابد و یک روز باهم! "هری صدام نکن وقتی بام قهری!" "چرا؟" "چون نمیتونم جوابتو ندم..!"

Little Man (L.S)

یه خواب طولانی . . . و وقتی بیدار میشی همه چی عوض شده !!

Baby Daddy {Larry*Mpreg*Short Story}[Persian Translation]

"من میخوام بچه داشته باشم..." "نه،نمیخوای." هری میخواست که پدر بشه و لویی نمیخواست،اما همیشه اون اتفاقی نمیوفته که لویی میخواد. *Written by @velvetfrnk *