ᴠᴋᴏᴏᴋ
65 stories
| 𝗕𝗹𝗮𝗻𝗸𝗲𝘁𝗮𝗰𝗶𝘁𝘆 | ᵛᵏᵒᵒᵏ by Chakavakvk
Chakavakvk
  • WpView
    Reads 5,312
  • WpVote
    Votes 594
  • WpPart
    Parts 3
{ وضعیت مولتی‌شات: ﮼اتمام‌ یافتــه } - این چیه؟ دادخواست طلاق؟ برگه‌های تو دستش رو که مثل وزنه‌های چند صد تُنی بین انگشت‌هاش سنگینی می‌کرد کمی پایین آورد و خیره به نگاه فراری و بی‌تفاوتِ پسر بزرگ‌تر، با ناباوری لب زد: - می‌خوای طلاقم بدی تهیونگ؟ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : 𝖺𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 : Chakavak﮼ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
| 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲 𝗺𝗲 | ᵛᵏᵒᵒᵏ by Chakavakvk
Chakavakvk
  • WpView
    Reads 122,911
  • WpVote
    Votes 18,527
  • WpPart
    Parts 28
برای تهیونگ، این ازدواج فقط یک برگه‌ست؛ مدرکی برای نمایش "برابری" در اجرای قوانین کشوری که خودش کارگزارش محسوب می‌شه؛ درحالی‌که اوضاع برای همسرش جونگ‌کوک اهل کره‌ی شمالی، کمی متفاوته... ''' «تهیونگ، مواد کشیدی؟» «نه بامبی، اگه قرار به کشیدن باشه که ترجیح می‌دم اون نازِ تو باشه.» ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄, 𝗇𝖺𝗆𝗃𝗂𝗇 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖥𝗈𝗋𝖼𝖾𝖽 𝗆𝖺𝗋𝗋𝗂𝖺𝗀𝖾, 𝖣𝗋𝖺𝗆, 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖲𝗆𝗎𝗍, 𝖲𝖼𝗂-𝖿𝗂 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋 : 𝖢𝗁𝖺𝗄𝖺𝗏𝖺𝗄﮼ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ روز آپ: دوشنبـه‌هـا
GALOCHER by nill_vk
nill_vk
  • WpView
    Reads 34,955
  • WpVote
    Votes 4,176
  • WpPart
    Parts 5
💋اون شب توی مهمونی بزرگ سالانه که تمام سلبریتی‌های کره حضور داشتن همه چیز آروم بود. همه چیز جز قلبِ جئون جونگکوک، خواننده‌ی محبوبِ سولو که برای دیدن آیدل و کراش چند ساله‌اش کیم تهیونگ، بی‌قرار بود.💋 . . . وضعیت: فول شده 🍷part of part🍷 جونگکوک نگاه خیره تهیونگ به پایین تنه‌اش رو غافل‌گیر کرد. - چیز جذابی چشمتون رو گرفته قربان؟ تهیونگ نگاهش رو تا چشم‌های شیطون پسر بالا کشید و هول شده تک سرفه‌ای کرد. - نه... یعنی چرا! نه نه هیچی. جونگگوک خندید و با قدم های اروم به تهیونگ نزدیک شد اونقدر نزدیک که عطر گرم و کمی تلخش توی بینی‌اش پیچید. - چرا قربان؟ خوشتون نیومد‌؟ تهیونگ اخم کرد. اما می‌دونست نباید از پسر شیطون رو به روش کم بیاره پس پوزخند زد و با لحن جذابی گفت: - اگر خوشم بیاد بهم می‌دیش؟ جونگکوک دوباره خندید و ابرویی بالا انداخت. - بستگی داره چی رو درخواست کنی. تهیونگ به لب‌های جونگکوک خیره شد که ماتیک روش به چشم میومد و برق عجیبش توی چشم بود. - برای شروع لب‌هات؟ جونگکوک مستانه خندید و صدای خنده‌اش گوش‌های تهیونگ رو مشتاقانه نوازش کرد. - برای اولین دیدار خواسته‌هاتون یکم زیاد نیست آقا؟ 𝑵𝒂𝒎𝒆: Galocher 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: Vkook 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: Smut┃Romance 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: #Nill
Son of Satan by Nazanin_low
Nazanin_low
  • WpView
    Reads 9,040
  • WpVote
    Votes 1,260
  • WpPart
    Parts 9
Completed "تو... چی هستی❓" با چشمهای بسته پرسید و بعد دوباره نگاهش رو به چشمهای تهیونگ داد. میتونست حس کنه.. از این مکالمه متنفره.. میتونست حس کنه توی عذابه❗️ "مطمئنی میخوای بشنوی❓" "میخوام بشنوم.. " " نیمی از من.. دقیقا مثل توعه! همون نیمی که عاشقته.. که داره باهات همین الان حرف میزنه.. ولی یه نیمه ی دیگه ازم... " جونگکوک ضربان قلبش رو با پیش رفتن جمله ی اون پسر توی حلقش حس میکرد. و به لبهاش خیره بود تا زودتر بشنوه.. ولی تهیونگ اون لبارو گاز گرفت و چشمهاش رو روی هم گذاشت. "نیمه ی دیگت چی❓❗️" "اهریمن... شیطان! پلید! همون چیزی که.. امشب دیدی❗️" Name : son of Satan Couple: vkook Ganre: Fantasy_Romance_Horror_smat
 𝐁𝐀𝐍𝐊𝐄𝐑 {𝐯𝐤} by Teahkook_writer
Teahkook_writer
  • WpView
    Reads 210,306
  • WpVote
    Votes 27,607
  • WpPart
    Parts 47
{Completed} اونا پدرمو گرفتند. بعد از اون نوبت منه، مگر اینکه با خواسته شون موافقت کنم. زمین زدن قدرتمندترین آلفای سئول. کیم تهیونگ! مرد الفایی که همه جا توسط گارد امنیتی اش محافظت میشه و کاخ مستحکمش توی بوسال کاملا غیرقابل نفوذه. اون بدبین ترین آلفای کشوره و به هیچکس اعتماد نمیکنه. بنابراین به عنوان یه امگا غیرممکنه که بتونم تنهایی اونو از پا دربیارم. اگه بخوام پدرمو نجات بدم، تنها یه انتخاب دارم. اینکه به تختخواب تهیونگ راه پیدا کنم... و اونجا بمونم ! ♡____________________♡ Couple :: Vkook Jenre :: omegaverse, smut, mafia, criminal, romance♥️ Up time :: سه فصل اتمام یافته طراحی پوستر از :: @zhiizhou 🌹ترجمه و بازگردانی رمان " بانکدار " از پنه لوپه اسکای 💋
𝖳𝗁𝗂𝗋𝗍𝗒 𝖾𝗂𝗀𝗁𝗍 𝖣𝖾𝗀𝗋𝖾𝖾 𝖢𝗂𝗋𝖼𝗎𝗂𝗍 by Nazanin_low
Nazanin_low
  • WpView
    Reads 210,595
  • WpVote
    Votes 22,716
  • WpPart
    Parts 46
•𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱• [مـدار 38 درجــه] تاریکی و خون تمام دنیای من بود! یک سایه از اشتباهاتم حتی نمی‌ذاشت نفس بکشم تا وقتی که تو... تو پاتو توی زندگیم گذاشتی جونگکوک! تو من رو درهم شکستی، بهم بگو کی بهت اجازه داد من رو عاشق کنی سربازِ اعزامی از یگان ضربتی؟ 𓂃ᬉ🪖 نمی‌تونست اشک‌هاش رو کنترل کنه. دست زخمی ولی هنوز زیبای فرمانده‌اش رو بالا آورد و چشم‌هاش رو بست. روی زخمش رو بوسید و بدون توجه به چشم‌های گرد شدۀ مرد، بوسه‌هاش رو تا بازوی عضلانیش ادامه داد و جای باند پیچی شدۀ گلوله رو روی سینۀ برهنۀ مرد بوسید! هنوزم گریه می‌کرد. +اگه از دستتون می‌دادم... می‌مردم فرمانده... لب زد و چشم‌های خیس و نگرانش رو باز کرد و به چشم‌های فرمانده کیم داد... وقتی سکوت مرد رو دید با همون بغض خندید و دستش رو زیر بینیش کشید. +به چی این‌طوری خیره شدین فرمانده؟ -می‌خوام ببینم تا کجا می‌تونی گستاخانه پیش بری! +واقعا؟ واقعا می‌خواین بدونین؟ 𓂃ᬉ🪖 ミ𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝟑𝟖 𝐃𝐞𝐠𝐫𝐞𝐞 𝐂𝐢𝐫𝐜𝐮𝐢𝐭 ミ𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤, 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐌𝐢𝐧 ミ𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐖𝐚𝐫, 𝐂𝐥𝐚𝐬𝐬𝐢𝐜, 𝐒𝐦𝐮𝐭 ミ𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐄𝐜𝐡𝐨
Eros by Yukino_fic
Yukino_fic
  • WpView
    Reads 254,592
  • WpVote
    Votes 21,042
  • WpPart
    Parts 49
(vkook) genre: dark romance, angest, action, thriller, smut خلاصه: نوازنده باری که بزرگ ترین قاچاقچی عتیقه استاکرش میشه! میتونه با این موضوع کنار بیاد؟ یا رز های مشکی که هرشب کنار تختش پیدا میشه چی؟ سرنوشت چی براشون رقم میزنه؟... ~~~~~~~~~ _این حرفارو به هرکسی که تعقیبش میکنی میگی؟ _ نه چون تاحالا کسیو اندازه تو نخواستم. ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ _ ازم چی‌ میخوای لعنتی!؟ _ خودتو...من تمام وجودتتو میخوام. ~~~~~~~~~~~ _ تو خود شیطانی! _ و تو تنها کسی هستی که این شیطان جلوش زانو میزنه
° ᴍɪ ᴘᴀᴢ ° (kookv - vkook) by rira_drk
rira_drk
  • WpView
    Reads 538,211
  • WpVote
    Votes 52,234
  • WpPart
    Parts 44
[complete] + "اسپانیایی ها یه اصطلاح دارن، بهش میگن 'mi paz'... به معنی آرامش ابدی... وقتی حس می‌کنی یه نفر برای تمام عمرت کافیه و می‌تونه تا پایان زندگیت برات یه آرامشی ابدی باشه...و تو... تو "می پاز" منی تهیونگ." + "مهم نیست الهه ی ماهِ لعنتی تو رو به عنوان جفت خواهرم درنظر گرفته... من تو رو به هیچ کسی نمی‌دم ته..." " تو سهم من از آرامشی :) " .. « کاپل : کوکوی - ویکوک (ورس) » « ژانر : رمنس، امگاورس، اسمات »
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 by sarah1994m
sarah1994m
  • WpView
    Reads 121,079
  • WpVote
    Votes 10,056
  • WpPart
    Parts 77
ژانر:(رومنس_معمایی_اسمات🔞) #هپی_اند🫰 ✦ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: Vkook, secret, (a little verse) ✧ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾:Dark romance, smut🔞 ✦ 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: sarah🦋 جونگکوک پسری از یه خانواده متمول و سختگیر که رویای رفتن به آمریکا رو داره... دست تقدیر اونو با مردی آشنا میکنه که زندگیشو به کلی دچار تغییرات غیرقابل بازگشت میکنه.... " هیچکس جز خودم حق نداره حتی وقتی قبل از مرگت دست و پا میزنی لمست کنه جونگکوک یا اون خون کثیفی که ازت میریزه رو ببینه..." " باشه ولی حق با تو بود تهیونگ آدم حاضره بخاطر بچه اش هرکاری بکنه" +"نگران هرچیزی باش جونگکوک جز من..." +"پدر تو شاید دورترین دشمن من بشه... ولی دشمن های اصلی من همیشه از رگ گردنم به من نزدیک تر بودن... کسایی که خواستن منو زمین بزنن همیشه در نزدیک ترین فاصله ی ممکن به من قرار داشتن یا هم خون ام بودن... یا هم خونه ام.... چنل تلگرام : @taehkook_fiction
Run by Vkookphoria-9597
Vkookphoria-9597
  • WpView
    Reads 53,514
  • WpVote
    Votes 5,905
  • WpPart
    Parts 20
خلاصه : جئون جونگ‌کوک حتی فکرش رو هم نمی‌کرد مجبور بشه به خاطر رو‌ کردن گندکاری‌های پدرش، تن به ازدواج با کیم تهیونگ، آلفای کوچک خانواده کیم بده. پس تصمیم گرفت بعد از جمع‌کردن مدرک‌های لازم، از اون وصلت فرار کنه و مطمئناً اجازه نمی‌داد احساسی شکل بگیره، حتی اگه اون پسر جفتش از آب در می‌اومد! ------------------ 𝗡𝗮𝗺𝗲: Run 🏃🏻‍♂ 𝗚𝗲𝗻𝗲𝗿: Omegavers ,Romance, Smut, Angst, Secret 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: Vkook 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿: Jkbooraa